به گزارش «تابناک»، دکتر کتایون نجفیزاده در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به فرآیند مرگمغزی، گفت: مرگ مغزی، تخریب سلولهای مغز، متلاشی شدن آنها و تبدیل شدن سلولهای مغز به یک ماده بیشکل و متعفن است که به دنبال ضربه یا هر چیزی که فشار داخل مغز را افزایش دهد، اتفاق میافتد. زیرا فشاری که در داخل جمجمه بالا میرود، عروق مغز را میبندد، در نتیجه خونرسانی متوقف میشود و سلولهای مغزی منهدم میشوند.
چرا باوجود مرگ مغزی، قلب تپش دارد؟
وی افزود: در حین اینکه فرد دچار مرگ مغزی شده است، قلب به دلیل باتری اتوماتیکی که دارد، تپش دارد. این قسمت کوچک قلب میتواند امواج الکتریکی تولید کند و مانند یک خازن عمل کرده و میتواند امواج الکترونیکی را در خودش ذخیره کند. بر این اساس قلب میتواند شش تا هشت دقیقه بدون اکسیژن هم تپش داشته باشد. بنابراین زمانیکه مغز دچار مرگ مغزی شده و نفس قطع میشود، این باتری کوچک برای مدت شش تا هشت دقیقه تپش خود را ادامه میدهد.
نجفیزاده ادامه داد: اگر به فردی که مغزش منهدم شده و نفس ندارد، با نفس مصنوعی، توسط دستگاه و با کمک داروها، کاری کنیم که اکسیژنرسانی به گره کوچک قلب انجام شود، تپش قلبش را ادامه میدهد و باعث میشود که ما با فردی مواجه باشیم که فوت شده، اما به واسطه دستگاهها و داروها قلبش برای چند روز تپش دارد. بعد از گذشت چند روز، از آنجایی که سمومی از مغز متلاشی شده، ترشح میشود، باعث میشود که همه سلولهای بدن از بین بروند و در نتیجه یک فرد مرگ مغزی را بیش از چند روز و حداکثر دو هفته نمیشود نگه داشت و هر چقدر هم که زمان میگذرد، تعداد اعضای کمتری قابل استفاده خواهند بود. به طوری که اگر در لحظه اولی که مرگ مغزی رخ میدهد، هشت عضو فرد قابل اهدا هستند، اگر خانواده دیر رضایت دهد، در روز چهارم ممکن است دو عضو فرد قابل استفاده باشند.
تصادفات؛ شایعترین علت مرگ مغزی
نجفیزاده گفت: سالانه بین ۵ تا ۸ هزار مرگ مغزی در کشور داریم که معمولا نیمی از آنها قابلیت اهدای عضو دارند که حدود ۳۰۰۰ نفر است و از این تعداد یکسومشان معمولا به اهدای عضو میرسند.
وی با بیان اینکه شایعترین علت مرگ مغزی تصادفات و حوادث بوده و شایعترین سن آن هم بین ۲۰ تا ۴۰ سال است، گفت: بنابراین افراد دچار مرگ مغزی، اعضای کاملا سالمی دارند. اگر خانواده بتواند به موقع تصمیم بگیرد و این اعضای کاملا سالم از بدن پر از سم خارج شود، میتواند به بیماری که نیازمند تامین عضو است و هیچ چارهای جز پیوند برای ادامه زندگی ندارد، پیوند شود و آن فرد به زندگی عادی برگردد و در عین حال برای فرد متوفی و خانوادهاش هم باقیات و صالحات است.
وضعیت اهدای عضو در ایران
کرونا و اهدای عضو
نجفیزاده درباره میزان اهدای عضو در کشور، گفت: در دوران قبل از کرونا PMP به معنای تعداد اهدای عضو به ازای یک میلیون نفر ۱۴.۳ بود که آمار بسیار خوبی بود. البته همچنان ایران در رتبه ۳۱ اهدای عضو در دنیا قرار داشت و در آسیا ایران رتبه اول اهدای عضو از افراد مرگ مغزی را داشت. متاسفانه به دلیل کرونا در همه دنیا افت شدیدی در حوزه اهدای عضو اتفاق افتاد و در ایران هم آمار به نصف رسید و شاخص به بیش از ۷ درصد رسید، اما در سال ۱۴۰۰ مجددا این آمار بالا رفت و به حدود ۱۰.۷ رسید و هنوز جا داریم تا حداقل به وضعیت قبلی بازگردیم.
وی گفت: متاسفانه از آنجایی که در دوران کرونا، تعداد بسیار زیادی از کادر درمان و توان بیمارستانها در زمینه تخت و امکانات برای بیماران کرونا استفاده شد و از طرفی اثبات عدم ابتلای فرد مرگ مغزی به کرونا بسیار دشوار بود و بسیاری از موارد مرگ مغزی به این دلیل اعضایشان استفاده نشد و آمار بسیار پایین آمد که در سال ۱۴۰۰ رو به بهبود رفت.
افزایش مرگ بیماران نیازمند پیوند در دوران کرونا
نجفیزاده با بیان اینکه قبل از کرونا بیش از ۲۵ هزار نفر بیمار نیازمند پیوند عضو در لیست انتظار پیوند قرار داشتند که روزانه هفت تا ۱۰ نفرشان به دلیل نرسیدن عضو پیوندی فوت میکردند، گفت: حال میتوان تصور کرد که وقتی PMP از ۱۴ به ۷ رسید، مرگ بیماران لیست انتظار پیوند دو برابر شد. باید تمام تلاش برای حل این موضوع انجام شود تا در کشورمان نه اجازه دهیم عضوی هدر رود و نه اجازه دهیم که فردی در لیست انتظار فوت کند.
وی درباره وضعیت رضایت به اهدای عضو، گفت: در برخی استانهای کشور آمار رضایت به اهدای عضو نزدیک به ۱۰۰ درصد است. به این معنا که آنقدر فرهنگسازی شده و هماهنگکنندگان پیوند آموزش کافی دیده و تلاش میکنند که تقریبا رضایت به اهدای عضو نزدیک به ۱۰۰ درصد است، اما در برخی استانهای کشور هم هنوز این آمار حدود ۲۰ تا ۳۰ درصد است.
۱۰ درصد ایرانیان بزرگسال کارت اهدای عضو دارند
نجفیزاده با بیان اینکه حدودا ۱۰ درصد بزرگسالان ایران کارت اهدای عضو دارند، گفت: این در حالی است که در انگلیس یکسوم بزرگسالان و در آمریکا حدود ۶۴ درصد بزرگسالان کارت اهدای عضو دارند. زیرا در این کشورها روی گواهینامه و کارت ملی درج میشود که این فرد به اهدای عضو تمایل دارد. در ایران هم در سال ۱۴۰۰ هیات دولت پذیرفت که نشان اهدا بر روی کارت گواهینامه، کارت ملی، کارت پایان خدمت و بیمه فرد درج شود، اما هنوز مراحل اجرایی آن انجام نشده است. امسال پیگیری میکنیم تا بتوانیم این موضوع را به نتیجه برسانیم.
مرگ مغزی قابل برگشت نیست
وی درباره چالشهای اهدای عضو، گفت: نکته مهم این است که همه باید باور کنند فردی که دچار مرگ مغزی شده، فوت کرده است. برای این اتفاق هم فرهنگسازی قوی لازم است. نباید صبر کنیم تا وقتی که حادثه رخ میدهد، تازه بخواهیم به خانواده اطلاعات علمی دهیم. خانواده باید از قبل اطلاعات کافی داشته باشد و در آن لحظه فقط باید تصمیمگیری کند. این کار ارگانهای تصمیمساز است و همه باید سعی کنند تا مردم تفاوت مرگ مغزی و کما را متوجه شوند و به این باور برسند که مرگ مغزی با کما تفاوت دارد و در مرگ مغزی امکان برگشت افراد وجود ندارد. در عین حال دغدغه امسال ما این بود که برنامههای صدا و سیما نباید از این صحبت شود که فرد مرگ مغزی، زنده شد. تهیهکنندگان باید این خط قرمز را داشته باشند و اجازه ندهند که کسی در صدا و سیما بیاید و این ادعا را انجام دهد. مطمئن باشند که کسی که به زندگی بازگشته است، در حالت کما بوده است.
نجفیزاده تاکید کرد: از سال ۱۹۶۴ که دانشگاه هاروارد مرگ مغزی را تعریف کرد، حتی یک مورد مرگ مغزی وجود نداشته که به زندگی بازگردد. اینها موارد کما هستند که امکان بازگشتشان وجود دارد. زمانی هم مرگ مغزی تایید میشود که تیم تخصصی اهدای عضو، فرد را معاینه و تایید کرده باشند.