به گزارش تابناک به نقل ازایسنا، دکتر محمد رئیسزاده رئیس کل سازمان نظام پزشکی کشور گفت: کسی نمیتواند انکار کند که نیاز به افزایش «متناسب» ظرفیتهای پزشکی وجود دارد. سازمان نظام پزشکی و وزارت بهداشت و همه مسئولان و صاحبنظران حوزه سلامت کشور، قطعا با افزایش «متناسب» ظرفیت موافق هستند. کسی را پیدا نمیکنید که با این شرایط رشد جمعیت، با افزایش سن جمعیت و با نیازهای جدید در حوزه سلامت، بگوید با افزایش ظرفیت پذیرش پزشکی مخالفیم. مگر میتوان گفت که هرچقدر پزشک و دندانپزشک داریم، در همین سطح نگه داریم. به هر حال طبیعی است که عدهای از پزشکان یا از حوزه ارائه خدمت خارج میشوند یا مهاجرت میکنند یا متاسفانه عدهای هم طبیعتا فوت میکنند و ... در عین حال جمعیت هم در حال افزایش است. بنابراین یک مغالطهای در این موضوع اتفاق افتاده و برخی دوستان دو قطبی نادرستی در این زمینه شکل دادند که مثلا عدهای موافقین افزایش ظرفیت پزشکی هستند و عدهای مخالف آن.
وی با بیان اینکه اصلا در کشور کسی را که مخالف افزایش متناسب ظرفیت پزشکی باشد، نداریم، گفت: دو قطبی را باید به گونهای دیگر تعریف کرد؛ افزایش منطقی و متناسب ظرفیت یا افزایش ظرفیت روی کاغذ؟؛ این دو قطبی درستی است. ما طرفداران افزایش ظرفیتهای پزشکی به صورت متناسب، منطقی و متناسب با توان و زیرساختهای کشور هستیم. در حالی که عدهای طرفدار افزایش اسمی و کاغذی ظرفیت هستند؛ میگویند ما روی کاغذ میگوییم که مثلا ۲۰ درصد ظرفیت پزشکی به صورت دستوری افزایش یابد. اگر جایی را سرغ دارید که الزامات دستوری پاسخ داده، اینجا هم جواب خواهد داد. اینکه بگویند دستور دادیم و مصوب کردیم که ظرفیت پزشکی افزایش پیدا کند و حتی اگر هم این کار انجام شود، حتما و حتما در دل این اقدام، آسیب دیگری ایجاد میشود.
رئیسزاده ادامه داد: بنابراین بحث ما این است که دو قطبی که درباره افزایش ظرفیتهای پزشکی وجود دارد، افزایش متناسب و منطقی ظرفیتهاست یا افزایش کاغذی و اسمی ظرفیتها. باید توجه کرد که خود وزارت بهداشت درباره میزان افزایش متناسب ظرفیتها بر اساس رشتهها بررسیهایی انجام داده است. مشکلی که در حال حاضر در کشور داریم، این است که برخی نهادها به جای نظارت و راهبری، در مقام نهادهای اجرایی تصمیمگیری میکنند. این اشکال دارد و ما نسبت به آن اعتراض داریم. دلیلی ندارد که شورای عالی انقلاب فرهنگی به جای وزارت بهداشت، میزان افزایش ظرفیت تعیین کند، بلکه شورای انقلاب فرهنگی باید بگوید که نیاز جامعه و کشور این میزان است و به وزارت بهداشت اعلام کند که برای رفع این نیاز سیاستگذاری کند. اینکه ما وزارت بهداشت و نهادهای تصمیمگیر را حذف کنیم و خودمان تصمیمگیری کنیم، آن هم بدون نظر حوزههای کارشناسی، حتما چیز خوبی از آب درنخواهد آمد.
وی گفت: بنابراین اینکه خودمان را در مقام اجرا گذاشته و برخی تصمیماتی بگیریم، آن هم از سوی افرادی که حتی یک روز نه گذرشان به دانشکده پزشکی و دندانپزشکی افتاده و نه گذرشان به یک آزمایشگاه بافتشناسی، بخش بالینی آموزشی، یونیت آموزشی دندانپزشکی و... و بعد این افراد بنشینند با چند پاورپوینت و جدول درباره آینده ظرفیت پزشکی و دندانپزشکی کشور تصمیم بگیرند، حتما و حتما این تصمیمگیری به نفع آینده کشور نخواهد بود. ممکن است محاسنی هم داشته باشد، اما حتما مضرات و معایب آن بیشتر خواهد بود. به هر حال کار باید دست کاردان و کارشناس باشد. افزایش ظرفیت پزشکی که فقط حجم کلاسها و تعداد صندلیها را زیاد کردن، نیست.
رئیسزاده گفت: حرف ما این است که مگر این آقایان تالار بافتشناسی، جسد، هیاتعلمی، یونیت دندانپزشکی، بخش بالینی، تخت آموزشی، خوابگاه، سرانه فضای فیزیکی، ورزشی و کتابخانهای و ... را هم اضافه کردهاند؟. اگر هم معتقدند که ظرفیت خالی وجود دارد، دانشکده به دانشکده و به صورت علمی حساب کنند و اگر جایی ظرفیت خالی بود، آن را اضافه کنند. به عنوان مثال اعلام کنند که دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران اکنون ۱۰۰ دانشجو میگیرد، اما میتواند ۱۲۰ دانشجو بگیرد. بنابراین باید دانشکده به دانشکده و به صورت علمی محاسبه کنند، اما اصلا کاری به اوضاع ندارند و روی کاغذ میگویند که مثلا ظرفیتها ۹۰ درصد افزایش یابد. اصلا کاری ندارند که این افزایش کجا رخ دهد، بار افزایش ۹۰ درصدی را کدام دانشکده میتواند بردارد؟، آیا این ظرفیت وجود دارد یا خیر؟. باید به این سوالات پاسخ دهند، اگر وضعیت دانشکدههای موجود ما و ظرفیتهای ما را بررسی کردند و به این عدد رسیدند، روی چشم ما جا دارد، اما اگر بررسی نکردند و بر اساس یکسری آمار خام و نادرست به این عدد رسیدند، حتما آسیبهای این افزایش برای آینده کشور بدتر و بیشتر است.
وی در این باره با بیان اینکه برخی میگویند شما انحصارگر هستید، تعارض منافع دارید، تعداد را کم نگه میدارید که مثلا قیمت افزایش یابد و ... افزود: باید گفت در حال حاضر ممکن است که به افزایش ظرفیت متناسب نیاز داشته باشیم، اما ضروریتر از آن، این است که ارزیابی کنند که اولا توزیع چرا نامتعادل و بیمارگونه است و دوما همین نیروهایی را که داریم، چرا نمیتوانیم به کار بگیریم؟. سوال من این است که به عنوان مثال مگر با افزایش تعداد قصاب، میتوان گوشت را ارزان کرد؟. بنابراین اگر خدمتی گران است، با افزایش افراد متصدی، ارزان نمیشود. باید بررسی کرد که چرا نمیتوان همین افرادی را که داریم و سرمایه موجود را به کار گرفت.
رئیسزاده ادامه داد: چرا اکنون نزدیک ۱۵ تا ۲۰ هزار پزشک عمومی، کار پزشکی انجام نمیدهند؟، چرا ۱۸ هزار پزشک در شبکه نظام ارجاع و پزشک خانواده و خانههای بهداشت، کمبود دارید؟ این همه پزشک داریم که کار نمیکنند یا کارهای غیرمرتبط با تخصصشان انجام میدهند. اگر واقعا دلسوز هستید اول همین پزشکان موجود را در این شبکه به کار بگیرید و بعد بیداد کمبود پزشک را سر دهید. اگر واقعا دغدغه جدی کمبود دسترسی مردم به پزشک را دارید، بیایید بنشینید و همانطور که خودتا برای افزایش ظرفیت تصمیم میگیرید، خودتان هم نظام پزشک خانواده و ارجاع را اجرا کنید. از وزارت بهداشت، مجلس و دولت بخواهیم و اعلام کنید که با پول مردم پزشک عمومی تربیت کردیم، اما اکنون این پزشک در سیستم نظام ارجاع و پزشک خانواده به کار گیری نمیشود، چرا؟. آقای نماینده مجلس و آقای شورای عالی انقلاب فرهنگی بیا و این را حل کن. اینکه روی کاغذ بگوییم اینقدر ظرفیتها افزایش یابد که هنر نیست و هرکسی بلد است آن را انجام دهد. اگر دلسوز هستید و دغدغه دارید که قطعا دارید، بیایید و مطلبی را که مشکل مردم را واقعا حل میکند، دنبال کنید؛ توزیع را عادلانه کنید، ماندگاری پزشکان را در مناطق محروم افزایش دهید و ...
وی در پاسخ به سوالی درباره طرح وزارت بهداشت مبنی بر متناسب شدن درآمد پزشکان با محل خدمتشان در راستای ماندگاری پزشکان در مناطق محروم، گفت: بحث افزایش ماندگاری ارائهدهندگان خدمت در مناطق کمتربرخوردار نیاز به یک بسته جامع دارد و فقط با یکی دو قلم، کار حل نمیشود. این اقدام نیازمند بستهای جامع است که آن را طراحی کردیم و حتما آن را به مجلس هم پیشنهاد میدهیم. البته هنوز به جمعبندی کامل نرسیده است. ما ابتدا باید آسیبشناسی کنیم که چرا ماندگاری کم است؟، چرا ۴۲ درصد متخصصین شما در پنج کلانشهر ساکن هستند؟ و چرا متخصصین بعد از اینکه طرحشان تمام میشود منطقه محروم را رها کرده و به کلانشهرها میآیند؟. باید این موارد را ارزیابی و آسیبشناسی کنیم و بعد هم یک بسته ماندگاری جامع تدوین کرده و در مجلس و دولت آن را دنبال کنیم. ما پیگیر هستیم تا هم این بسته جامع شود و هم اینکه در مجلس و دولت آن را پیگیری کنیم. البته ممکن است تمام آن محقق نشود، اما مقدار زیادی از آن قابل تحقق است. همه موارد آن هم مربوط به بحثهای مالی نیست. ما امکانات زیادی در کشور داریم که میتوانیم صرف این اقدام کنیم و نیاز به هزینه هم ندارد، اما تاکنون فکر جامعی برای بحث ماندگاری پزشکان انجام نشده است.
رئیسزاده درباره کلانشهرهایی که بیشترین میزان متخصص در آنها متمرکز هستند، گفت: پنج کلانشهر تهران، تبریز، شیراز، اصفهان و مشهد کلانشهرهایی هستند که ۴۲ درصد پزشکان متخصص در آنها حضور دارند. در عین حال به عنوان مثال در تمام مناطق همین تهران هم دسترسی به پزشک به یک میزان نیست. هرچند آمار توزیع جغرافیایی در مناطق تهران را نداریم، اما داریم آن را تدوین میکنیم، اما نسبت قطعا بالای ۵ برابر میانگین کشوری است و بالای ۴۰ پزشک به نسبت ۱۰ هزار نفر در تهران داریم؛ در حالی که در برخی مناطق محروم کشور شاید این عدد سه یا پنج است. در تهران نسبت پزشک به جمعیت از نرم جهانی هم بالاتر است.
وی ادامه داد: باید توجه کرد که وقتی فردی میخواهد یک عمل جراحی انجام دهد، فاصله برایش مهم نیست و میگردد تا پزشک مورد نظرش را پیدا کند. حتی اگر روزی برسد که طرف به توانمندی پزشکان داخل کشور هم اعتماد نکند، حتی شده هزار کیلومتر به کشور دیگری میرود و آنجا عزیزش را عمل میکند. دسترسی به پزشک و فاصله نزدیک پزشک به محل زندگی مردم، فقط در سیستم پزشک خانواده و نظام ارجاع کاربرد دارد که متاسفانه نهتنها این سیستم ارتقاء پیدا نکرده، بلکه در دوره فعلی در دو استانی هم که اجرا میشود، دارد زمین میخورد. زیرا متناسب با افزایش تورم، هزینه و سرانه دیده نشده است. کسی که در این دو استان پزشک خانواده است، نمیتواند ساختار خودش را اداره کند. تعرفه و سرانه آنها از ۹۵۰۰ تومان به ۱۱ هزار و ۸۰۰ تومان رسیده است. با دو هزار تومان افزایش که نمیتواند اداره کند؛ در حالی که باید پول منشی، پول مراقب سلامت، هزینه مطب و وسایل مصرفی، مالیات و عوارض و ... را بپردازد و در نهایت باید چیزی برای خود فرد هم بماند که نمیماند و در این صورت مشخص است که سیستم شکست میخورد.
رئیسزاده درباره وضعیت مهاجرت پزشکان گفت: بحث مهاجرت پزشکان موضوع جدیدی نیست و از قدیم بوده، اما به دلایل متعدد از جمله دلایل اقتصادی که هم تعرفههایمان واقعی نیست و هم متناسب با شرایط کلی اقتصاد جامعه، نسبت به سالهای قبل کاهش یافته است، این موضوع مطرح است. در عین حال جاذبهها در کشورهای اطراف به دلیل سطح اقتصادی ما خیلی بیشتر شده است. بنابراین هم جاذبههای کشورهای دیگر قویتر شده و هم در داخل وضعیت نسبت به سالهای قبل به لحاظ بازار کار نامطلوبتر شده است. بر این اساس شتاب مهاجرتی که قدیم بوده، بیشتر شده است. در سال ۱۴۰۰ بالغ بر ۴ هزار و ۲۷ نفر درخواست گود استندینگ یا عدم سوءپیشینه پزشکی کردند. البته به این معنا نیست که تمام این افراد از کشور خارج شدند، بلکه فقط درخواست دادهاند. بالغ بر یکسوم این افراد پزشک عمومی هستند. آمار درخواست گود استندینگ برای مهاجرت در متخصصین و فوقتخصصهای ما هم دارد بالا میرود. به طور کلی شتاب درخواست گود استندینگ برای مهاجرت در بین پزشکان بیشتر شده است، اما این الزاما به معنای مهاجرت نیست. در هر حال این افزایش میل و تمایل برای ما نگرانکننده است.
وی در ادامه صحبتهایش، گفت: باید توجه کرد که قضاوت در زمینه بحث ظرفیت و میزان دسترسی و وضعیت جامعه پزشکی، بعضا قضاوت در لحظه است. در حالی که باید جریان را قضاوت کنید. به عنوان مثال فلان مسئول میگوید در دسترسی مردم به خدمات پزشکی کمبود داریم. حال من به این فرد میگویم اولا ببینید ما از کجا به کجا رسیدیم و دوما با چه توان و زیرساختهایی به این جایگاه رسیدیم؟. مگر در حال حاضر در حوزه دسترسی مردم به خودرو کمبود نداریم، مگر در حوزه کشاورزی و صنعت و ... کمبود نداریم؟، مگر توانستیم همه این کمبودها را جبران کنیم؟. چرا فکر میکنید در حوزه پزشکی میتوان تمام کمبودها را در لحظه جبران کرد. این یک اشکال اساسی است و باید جریان رشد حوزه سلامت را قضاوت کرد.
رئیس کل سازمان نظام پزشکی اظهار کرد: باید توجه کرد که در اوایل انقلاب در کشور ۱۸۰۰۰ پزشک داشتیم، اما در حال حاضر بیش از ۱۶۰ هزار پزشک داریم و به نسبت جمعیت، سرانه پزشک پنج تا شش برابر رشد کرده است و تعداد پزشکانمان بیش از ۱۲ برابر رشد کردهاند. همچنین اوایل انقلاب بین ۹ تا ۱۳ دانشکده پزشکی داشتیم، اما در حال حاضر ۶۷ دانشکده پزشکی داریم. بنابراین در کشور با حداکثر توانی که داشتیم، به افزایش ظرفیت ادامه دادیم. آن هم نهتنها از نظر کمی، بلکه به لحاظ کیفی هم در بحث آموزش نیروهای تخصصی، فوقتخصصی و فلوشیپ نیز تا حد امکان رشد کردهایم. نتیجه این دو فرآیند آن بود که باعث شد ما در حوزه خدمات درمانی به خودکفایی مطلق رسیدیم. کمتر حوزهای است که بتوانیم در آن اعلام کنیم به خودکفایی رسیدیم، اما به جرات اعلام میکنم که در حوزه ارائه خدمات درمانی در کشورمان به خودکفایی مطلق رسیدیم؛ یعنی نیاز به اعزام هیچ نیرویی برای آموزش به خارج از کشور نداریم و این توانمندی آموزش در دانشگاهها، دانشکدهها و اساتیدمان ایجاد شده است و در عین حال در حوزه درمان بیماری، نیاز به اعزام هیچ بیماری به خارج از کشور نداریم و این همان خودکفایی مطلق است.
رئیسزاده ادامه داد: حال اینکه در ارائه خدمات سلامت و دسترسی به آنها متفاوت است، مشکل سیاستگذار، قانونگذار و مدیران اجرایی است و مشکل حوزه سلامت نیست. بنابراین در حوزه سلامت به خودکفایی مطلق رسیدیم و با حداکثر توان هم رشد کردیم. توانمان همین است. حال ابتدا باید زیرساختها را افزایش دهند.
وی تاکید کرد: نکته دیگر این است که در حال حاضر مردم ما در حوزه سلامت حسرت هیچ کشوری را به لحاظ توانمندی ارائه خدمت نمیخورند. یعنی به این صورت نیست که به عنوان مثال بگویند ای کاش این عمل قلب باز را در کشور دیگری انجام میدادیم. اعتماد به توانمندی ارائه خدمات پزشکی در کشور وجود دارد و زحمات زیادی کشیده شد که مردم به این اعتماد برسند و کار راحتی نبوده است. این سرمایه بسیار بزرگی است که مغفول است. در ذهن هیچ یک از ما نیست که اگر بیمارمان یک عمل پیچیده مغز و اعصاب نیاز داشته باشد، به خارج از کشور بروم تا کیفیت بهتری داشته باشد. البته برعکس این موضوع صدق میکند. ما ایرانیانی داریم که برای دریافت خدمات درمانی از خارج از کشور به داخل کشور میآیند، اما این ذاتی و همیشگی نیست و این موضوع را برخی افراد متوجه نیستند.
رئیسزاده تاکید کرد: باید توجه کرد که این دستاورد بزرگ ممکن است با برخی تصمیمگیریهای غلط شکسته شود و متاسفانه با روندی که در حال حاضر میبینیم، خواهد شد. به طوری که به جایی میرسیم که چند صباح دیگر برای فلان عمل جراحی، این خطر وجود دارد که دیگر به کیفیت کار پزشک ایرانی اعتماد وجود نداشته باشد و آن زمان افراد حاضر هستند که تمام داراییشان را هزینه کنند و برای اینکه عزیزشان درمان بهتری دریافت کند، به کشور دیگری بروند. باید توجه کرد که اعتماد به کیفیت کار پزشکان در کشور نعمت بسیار بزرگی است. معتقدیم این توانمندی در داخل کشور وجود دارد، حال ممکن است دسترسی کم یا سخت باشد که البته اینطور نیست.
وی با بیان اینکه طبق محاسبات سازمان نظام پزشکی هزینه اعمال جراحی در کشور ما متناسب با حقوق دریافتی متوسط مردم، به مراتب از کشورهای دیگر پایینتر است، گفت: به عنوان مثال انجام یک عمل قلب باز در کشورهای اطراف ما حداقل ۴۰ هزار دلار است و تا ۴۰۰ هزار دلار هم داریم. در حالی که در کشور ما در گرانترین مرکز هم یک عمل قلب باز بالای ۱۰۰ میلیون تومان نمیشود و بیمهها هم پوشش میدهند. در عین حال ما این هزینه را با حقوق مردم متناسبسازی کردیم که هزینههای خدمات پزشکی در کشور ما چهار برابر ارزانتر است. به طوری که یک کارمند متوسط در کشور ما با چهار ماه حقوقش میتواند یک عمل قلب باز آزاد انجام دهد. در حالی که در یکی از کشورهای همسایه با متناسبسازی حقوق به ریال دریافتیم که فرد با ۱۵ ماه حقوقش میتواند عمل قلب باز را به صورت آزاد انجام دهد.
رئیس کل سازمان نظام پزشکی کشور با تاکید بر اینکه هزینههای خدمات پزشکی در کشور ما به مراتب پایینتر از سایر کشورهاست، گفت: در کشورهای دیگر اگر به نسبت حقوق هزینه خدمات پزشکی را محاسبه کنید، خدمات پزشکیشان خیلی گرانتر از ماست، اما آنها مساله را به گونهای حل میکنند و مثلا پوشش بیمهای بالا میدهند. من نمیگویم که مردم ما راحت هستند و هزینه نمیدهند، بلکه وقتی مطلق حساب میکنید، عدد مطلق خدمات پزشکی در کشور ما ارزانتر از کشورهای دیگر است. حال ممکن است همین عدد هم برای مردم ما سخت باشد که البته بیمهها باید آن را پوشش دهند.
وی گفت: حال اگر اعتماد مردم به کیفیت خدمات پزشکی از بین برود، به عنوان مثال برای یک عمل قلب باز باید به خارج از کشور برود و یک میلیارد تا یک میلیارد و ۲۰۰ پول از کشور خارج کرده و برای درمان هزینه کند. این هزینه خالص بوده و حال به این میزان هزینههای رفت و آمد، اقامت و ... نیز اضافه میشود. نگرانی ما این است که اگر این توانمندی و کیفیت رعایت نشود، در چند سال آینده دچار مشکل میشویم. مگر مردم از بسیاری از کشورها برای درمانشان به کشور ما مراجعه نمیکنند؟. این خطر وجود دارد که با ادامه این روند، مردم ما دچار چنین مشکلی شوند و این موضوع برای کشورمان خوب نیست.
وی تاکید کرد: اگر میبینید که دغدغه داریم و اعلام میکنیم که افزایش ظرفیت باید متناسب با رعایت کیفیت باشد، برای این است که به آن روز نرسیم. به عنوان مثال همواره کشور گرجستان را در سر ما میکوبند و میگویند گرجستان ۶۳ پزشک به ازای هر ۱۰ هزار نفر جمعیت دارد، اما ما در کشور ۱۵ پزشک به ازای هر ۱۰ هزار نفر داریم. حال اصلا اگر سرانه پزشک کشور را به ۶۳ در هر ۱۰ هزار نفر رساندیم یا اصلا به ۱۰۰ پزشک در هر ۱۰ هزار نفر رساندیم، باید پرسید حاضر هستید عزیز خودتان را برای عمل جراحی در اختیار آن پزشکی که در این روش فارغالتحصیل شده است، بسپارید یا اینکه خودتان برای درمان به خارج از کشور میروید و مردم باید با این وضعیت سروکار داشته باشند؟. بنابراین اینکه میگوییم افزایش ظرفیت متناسب با کیفیت باشد، مهم است و کیفیت در حوزه سلامت حیاتی است.
رئیسزاده با بیان اینکه کیفیت در همه حوزهها حیاتی است، گفت: ماشین هم که تولید میکنید با جان افراد سروکار دارد، اما کیفیت در حوزه سلامت با جان افراد ارتباط مستقیم دارد. اگر کیفیت خدمات پزشکی را مخدوش کنید، به این راحتی قابل جبران نیست. ظرفیتها را بالا برده و دیگران هم کف میزنند و هورا میکشند و فکر هم میکنیم که خدمت زیادی به مردم کردهاند، اما ما متوجه میشویم که هم به لحاظ هزینه و هم به لحاظ کیفیت ارائه خدمات و هم از نظر غرور و توانمندی ملی چه آسیبی به پزشکی کشور وارد میکند. در حال حاضر در دنیا پزشکی ما خوشنام و توانمند است. حوزه پزشکی ما در مقایسه با اروپا و آمریکا بسیار سربلند است.
رئیسزاده گفت: باید توجه کرد که تصمیمگیریهای غیرکارشناسی و دور زدن کارشناسان حوزه سلامت و بیان مطالبی مانند اینکه آنها تعارض منافع داشته و انحصار طلب هستند، هم به لحاظ هزینهها، هم به کیفیت ارائه خدمت و غرور ملی و دستاورد خودکفایی مطلق حوزه سلامت، آسیب میزند.
رئیس کل سازمان نظام پزشکی گفت: دائما از بحث تعارض منافع صحبت میکنند، یکبار در جایی اعلام کردم که اگر فکر میکنید تعارض منافع وجود دارد، امور قصابها را هم به نانواها بدهید. در همه صنوف، صنف و بدنه کارشناسی تصمیمگیر است؛ چارهای نداریم جز اینکه در هر حوزهای به متخصصین همان حوزه اعتماد کنیم. البته نهادهای بالادستی هم باید نظارت کنند، نه اینکه نهادهای کارشناسی را حذف کرده و خودشان تصمیم بگیرند و در این صورت حتما این تصمیمات غلط از آب درمیآید. نگرانیهای ما از این باب است، وگرنه چه نگرانی از باب تعارض منافع میتوانیم داشته باشیم؟ این حرف بی ربطی است که با این شعار، آن عوارض را برای آینده کشور رقم میزنند.