لوتیهای زیادی به این قهوهخانه رفتوآمد داشتند؛ از طیبخان (شهید طیب حاج رضایی) معروف به حر انقلاب تا مرحوم تختی. هنوز هم بزرگان کشتی مثل «محمدرضا طالقانی» و قهرمانان تیمملی به این قهوهخانه میآیند و بساط خیر و دستگیری از نیازمندان پهن میکنند. جهان پهلوان تختی هم در همین قهوهخانه زمینهایی را که در محله خریده بود بین فقرا تقسیم کرد تا آنها را صاحبخانه کند. هنوز در خیلی از سندهای قدیمی این محله، نام او به عنوان مالک یا اهداکننده زمین دیده میشود.
شاهنامهخوانی و پردهخوانی از برنامههای همیشگی این قهوهخانه بوده و در ایام محرم، خیلیها برای تماشای تعزیهخوانی به این قهوهخانه مراجعه میکنند. فعالیتهای فرهنگی هم در این محل انجام شده که میتوان به رونمایی از کتاب دروازه غار باحضور اعضای شورای شهر تهران، مدیران شهرداری و هنرمندان اشاره کرد.
بر خلاف خیلی از قهوهخانهها، اینجا خبری از قلیان نیست. از مراجعان با چای، نیمرو، املت یا دیزی پذیرایی میشود و بیشتر مشتریانش را افراد مسن تشکیل میدهند. روی اطلاعیههایی که روی دیوارهای قهوهخانه نصب شده، از حاضران خواسته شده تا از بحثهای سیاسی خودداری کنند و ورود معتادان به اینجا را ممنوع اعلام کردهاند. این قهوهخانه پاتوق مبارزان انقلابی هم بوده است. لوطیهای محله جلو در نگهبانی میدادند تا آنهایی که سواد داشتند، اعلامیههای امام(ره) را برای حاضران بخوانند.
روزگاری در زمین این قهوهخانه، هندوانه کاشته میشد تا اینکه سال۱۳۳۲ و در دوره دکتر مصدق، به محل توزیع قند و شکر تبدیل شد. پس از مدتی تعطیلی، تقی رمضونیخی این زمین را سال۱۳۳۶ از صاحب اصلیاش میرزا ابوالقاسم خرید و به قهوهخانه تبدیل کرد.
این قهوهخانه محلی برای استراحت شاطرها و کارگران هم بوده است تا همینجا کار پیدا کنند. کارگرانی هم هستند که با لقمه نان صلواتی یا با پرداخت پول کم، ناهار خود را اینجا میخورند. در انتهای حیاط قهوهخانه هم، اتاقی وجود دارد که حاج تقی برای کارگرهای بیپناه ساخته بود. اینجا فیلمها و سریالهای مختلفی هم ساخته شده که یکی از آنها بخشهایی از مجموعه تلویزیونی ستایش بوده است.
برپایی مراسم گلریزان، از قدیم تاکنون در این قهوهخانه باب بوده است. در این مراسم، لوطیها و قهرمانهای ورزشی گرد هم آمده و برای خرید خانه، جهیزیه، برپایی جشن ازدواج جوانان و... گلریزان میکنند. یکی از معروفترین آنها، برپایی مراسم گلریزان در سال۱۳۴۶ بوده است. پس از مراسم سهرابکشی، حدود ۳۰هزار تومان با میانداری حاج تقی رمضونیخی از حاضران جمعآوری و به مرشد نادری، نقال قدیمی قهوهخانه داده شد تا خانه بخرد.