به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه اعتماد، فرشاد مومنی در این نشست گفت: با توجه به عنوان بحث امروز یعنی شهید بهشتی و مسائل امروز ما، من فکر کردم که در یک زمان محدود به کدام مساله تمرکز کنیم که در واقع استطاعت این را داشته باشد که با بیشترین فراوانی بحرانهای کنونی کشورمان را پوشش بدهد؟ پاسخی که برای این سوال پیدا کردم این است که اگر از دریچه اندیشه شهید بهشتی بخواهیم به این پرسش پاسخ بدهیم، پاسخ شهید بهشتی مساله «عدالت» است. عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی افزود: میفرمایند اگر حامل حق و عدل نباشید محال است که از جنبههای فردی و اجتماعی عزت پیدا کنید. اگر همه حامل حق و عدل شدیم راه نجاتی قابل تصور است. بنابر این اگر بخواهیم صادقانه و عادلانه در جستوجوی راهحلی برای وضع موجود باشیم باید عدالتخواهی به مثابه یک مطالبه ملی نجاتبخش در دستور کار قرار بگیرد. بنابر این آنچه باعث تعجب است اینکه ما با رفتارهایی از ناحیه حکومت روبرو باشیم که چنین امر خطیری را فراموش کرده باشد و فراتر از آن جهتگیریهای سیاسی و کلیدی در جهت گسترش و تعمیق نابرابریهای ناموجه باشد.
وی تصریح کرد: بحث آقای بهشتی این است که در ساحت امر عمومی از دیدگاه اسلامی یک سلسله دگمهایی وجود دارد که حکومت اسلامی اعتبار، صحت و مشروعیتش را از آنها میگیرد. از دیدگاه شهید بهشتی عدالت با همه شعباتش در صدر آن دگمها قرار دارد. متاسفانه ما، چون از این اصول دور شدهایم به بحران خوردهایم و این چیزی است که حکومتگران ما باید بفهمند. تشخیص اینکه فوریترین مساله برای نجات این است که یک بازنگری کلی در همه محورهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی بر محور عدالت باید صورت بگیرد. مومنی تاکید کرد: تشخیص شهید بهشتی این است که برای اینکه عدالت برقرار شود حیاتیترین و فراگیرترین قاعدهای که اسلام گذاشته ممنوعیت شخصمحوری و مشروعیت جامعهمحوری است. ایشان از این دریچه حرفهایی دارند که نظیرش را در آثار هیچ یک از روشنفکران قرن بیستم ندیدهام. میگویند این قاعده دین خاتم است که حتی پیامبر اسلام (ص) هم به عنوان شخص مطرح نباشد. ببینید اندیشههایی که امروز به نام دین جریان دارد چه نسبتی با قرآن و اندیشههای شهید بهشتی دارد؟! قرآن میفرماید کتاب و حکمتی که به شما میدهم برای این نیست که شما خودتان برای خلق بت شوید و هیچ پیامبری نباید بت شود. وی ادامه داد: شهید بهشتی میفرماید این نظم اجتماعی غیر قائم به شخص برای اینکه پایدار و بالنده بماند باید به سمت علم و قانون و برنامه برود. چون اینها هستند که امور را پیشبینیپذیر میکنند و در آن صورت است که میتوان تمدن ساخت و اگر مناسبات غیر پیشبینیپذیر باشد انباشت نیروی انسانی دچار مشکل میشود. دانشمندان بزرگ توسعه هم میگویند به محض اینکه شما به عدالت غیر حساس میشوید، جهان یا محدودهای که دچار این غفلت شده دچار بحران کمیابی میشود؛ چون خلاقیت و تولید تنبیه میشود و تملق و چاپلوسی و سفلگی سکه رایج میشود. عضو هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی اظهار داشت: اگر ما قادر نبودیم همکاری کنیم محکوم به اضمحلال هستیم. این مساله فقط در حیطه اقتصاد نیست که به خاطر نابرابریها ۹۰ درصد بنگاههای اقتصادی (متعلق به) یک نفر است. پس، از دریچه عدالت من فکر میکنم میتوانیم یک بازنگری بنیادی در این زمینه داشته باشیم. چیزی که خیلی خارقالعاده است اینکه شهید بهشتی میفرمایند از جنبه فردی ما با اصل زیربنا بودن امر اخلاقی مواجه هستیم. میفرمایند اگر خواستید کسی را محک بزنید ببینید اهل رواداری است یا اهل دروغ و تهمت به دیگران. وی ادامه داد: از جنبه اجتماعی میفرمایند که عدالت اجتماعی را اگر دیدید حکومتی ادعا کرد، ۱۰ متغیر کنترلی وجود دارد که آن ادعاها را با آنها محک بزنید.
مثلا اصل مشارکت؛ شهید بهشتی وقتی آیات ۲۵ به بعد سوره حدید را تفسیر میفرمایند میگویند حتی پیامبران هم در غیاب مشارکت فعال و انتخابگرانه مردم در سرنوشت اقتصادی و سیاسی نمیتوانند عدالت برپا کنند. یکی دیگر از متغیرهایی که معرفی کردهاند «شفافیت» است. ما به خوبی میفهمیم که اساس مناسبات رانتی عدم شفافیت است. چون پشت به شفافیت کردهایم مافیاها رشد کردهاند. چرا اول انقلاب مافیاها رشد نکردهاند؟ یک بحث دیگر هزینه غفلت از عدالت است. مثلا یکی از مولفههای اصلی بحران جهانی آب هستیم و تظاهر میکنیم میخواهیم این بحران را حل کنیم، گزارش جهانی میگوید هیچ عنصری به اندازه نابرابریهای ناموجه در بحران آب تاثیر ندارد. مومنی یادآور شد: آقای بهشتی از دریچه اندیشگی مسائلی را مطرح کرده که به نظر خیلی بدیع میرسد. میفرمایند اگر از عدالت فاصله بگیرید با تعطیلی عقل و جمود و تعصب به نام دین سر و کار پیدا خواهید کرد و با هرج و مرج در زمینه ارزشهای اخلاقی روبرو میشوید. آقای بهشتی میفرمایند اگر شما از عدالت فاصله بگیرید استفاده ابزاری از دین رایج میشود؛ یعنی دین محملی برای کاسبیهای شخصی میشود. بنابر این به نظر من اگر اصل اینکه ریشه همه گرفتاریها و بنبستهایی که با آن مواجه هستیم به حاشیه راندن عدالت است، با اطمینان عرض میکنم که یکی از کارهای خیلی خارقالعاده ورود از دریچه اندیشههای شهید بهشتی است که میتواند بسیار نجات بخش باشد. وی افزود: طنز تلخی در ۱۰ سال اخیر وجود دارد و آن اینکه کسانی میخواهند با تورم، عدالت ایجاد کنند. تورم ظالمانهترین مالیاتی است که یک حکومت از فقرا به نفع اغنیا دریافت میکند. ولی در بودجه ۱۴۰۱ این همه فریاد زدیم که کشور را به بحران میبرید و میگفتند ما دنبال عدالت هستیم و همان موقع شواهدی که از بیخ و بن این ادعا را باطل میدانست مطرح کردیم، ولی علیالظاهر دوستان گوشهایی دارند که با آن نمیتوانند بشنوند. اگر به اندیشههای شهید بهشتی در ساحت و نظر برگردید هم برای آبروی خودتان خوب است، هم سطح زندگی مردم بهبود پیدا میکند و هم کشورمان به جایگاهی که در دنیا درخور است میرسد.