به گزارش «تابناک» به قنل از جماران، در ۲۰۰ سال گذشته حافظه تاریخی مردم ایران خاطرات تلخی از رابطه با روسیه و شوروی دارد که تحمیل قراردادهای ننگین گلستان و ترکمنچای و همچنین عدم تعهد روسیه به عهدنامه مودت ۱۹۲۱ و در نهایت جدایی بیش از دو میلیون کیلومتر مربع از شمال ایران از جمله دلایل آن است و البته ملت ایران فراموش نکرده که روسیه فعلی نیز در جنگ تحمیلی هشت ساله عراق علیه ایران، از حامیان رژیم بعث عراق بود.
علی رغم این چالشهایی که روابط ایران و شوروی و حتی روسیه فعلی در طول تاریخ داشته، سیاست جمهوری اسلامی ایران در دو دهه اخیر گسترش روابط با روسیه بوده تا جایی که در توسعه طلبیهای روسیه علیه گرجستان و اوکراین اعلام بی طرفی کرده است. اما به موازات تمایل جمهوری اسلامی به گسترش روابط با روسیه و حمایت آشکار از آنها در تحولات بین المللی، لوان جاگاریان، سفیر روسیه در تهران بارها به خارج از عرف دیپلماتیک دست زد که شائبه رفتار استعمارگری و مداخله نماینده پوتین در امور داخلی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی را به ذهن مردم ایران متبادر کرده است.
اولین اقدام تحریک آمیز و خارج از عرف دیپلماتیک جاگاریان به مرداد ۱۴۰۰ بازمی گردد. وی در حالی که کرملین و غرب بر سر مسائل مختلفی از جمله نقض گسترده حقوق بشر در روسیه و جاه طلبیهای سرزمینی پوتین اختلاف داشته و دارند، همراه با سایمون شرکلیف، سفیر بریتانیا در بالکن سفارت روسیه در تهران عکس یادگاری گرفتند. مکان و حالت نشستن این دو یادآور عکس یادگاری معروف رهبران شوروی، بریتانیا و آمریکا (استالین، چرچیل و روزولت) به عنوان اشغالگران ایران در اوج جنگ جهانی دوم در همان بالکن بود. البته جاگاریان و سفیر پیشین بریتانیا در سال ۲۰۱۷ نیز در پلههای سفارت روسیه عکس مشترک مشابهی انداخته بودند که با واکنشی مواجه نشد. اما این بار، وزارت امور خارجه ایران این رفتارها را سبب جریجه دار شدن غرور ملی ایرانیان دانست و به آن اعتراض کرد.
الکساندر گریبایدوف، افسر روسیه تزاری که یک سال پس از انعقاد عهدنامه ترکمنچای به خاطر تلاش برای ربودن دو بانوی مسلمان گرجی به دست مردم خشمگین تهران در سال ۱۲۴۴ ق. / ۱۸۲۹ م. به طرز فجیعی کشته شد، نزد ایرانیان شخصی منفور و نماد استعمار روس تلقی میشود. اما سفیر روسیه در تهران بهمن ۱۴۰۰ به ناگاه بر سر مزار او حضور یافت و به این فرد ادای احترام کرد. لوان جاگاریان وقتی با واکنش پراکنده بعضی مقامات نظام و بسیاری از رسانههای ایرانی مواجه شد، با وقاحت گفت گریبایدوف برای ایرانیان دشمن است و برای روسها شاعر و دیپلمات!
ولی ماجرا به اینجا ختم نشد و حتی به دخالت در امور داخلی ایران هم کشیده شد. به نظر میرسد بارزترین مصداق نقض حاکمیت ملی و دخالت در امور داخلی ایران در سالهای اخیر، اسفند ۱۴۰۰ رخ داد. جاگاریان در یک نشست خبری که سفارت روسیه در تهران آن را برگزار کرد، از رسانهها و روزنامه نگاران ایرانی خواست که در مورد تجاوز نظامی روسیه به اوکراین از تعبیر «عملیات ویژه نظامی» به جای لفظ «تجاوز» استفاده کنند! وی همچنین تلویحاً به رسانههای ایرانی دستور داد تا به «رادیوهای بیگانه» گوش ندهند.
اردیبهشت ماه امسال نیز در اظهار نظری عجیب، در پاسخ به سؤالی در خصوص پیش بینی اش از زمان قابل استفاده شدن سیستم پرداخت روسی «میر» در ایران، گفت: «من نمیتوانم رویدادها را پیش بینی کنم. چیزی که میخواهم بگویم این است که هر چه زودتر بهتر. منظور شما قابل استفاده برای توریست هاست؟ برخلاف تایلند، امارات، ترکیه و سایر کشورها هرگز گردشگران روس زیادی به ایران نیامده اند. من بارها و با صراحت به ایرانیها گفته ام که دو مسأله عمده مانع ورود شهروندان روس و نه تنها گردشگران به ایران میشود. یکی مسأله دستورالعمل پوشش زنان است که امروزه حجاب حتی در گرما در همه جای این کشور، اجباری است و دیگری اینکه مشروبات الکلی ممنوع است.
اخیرا نیز جناب لوان جاگاریان در مصاحبهای با روزنامه شرق در پاسخ به سؤالی در خصوص نیروگاه بوشهر مدعی شد «شما چیزهای زیادی را نمیدانید و من هم نمیتوانم جزئیات را به شما بگویم. بعضی چیزها هست که من نمیخواهم افشایش کنم، ولی آنچه واضح و روشن است، این است که ایران چند صد میلیون یورو بدهکار ماست و پرداخت هم نمیکند.» و در بخش دیگری از این مصاحبه جایی که صحبت از برجام میشود با لحن توهین آمیزی میگوید: «دولتهای غربی فقط هدفشان این است که ارزشهای پوچ خود مانند همجنس بازی و چیزهای خیلی کثیف را به ایران بیاورند، ولی ما مخالفت میکنیم».
تداوم اینگونه تحریکات سفیر روسیه در حالی است که سفرای هر کشور در آستانه رئیس کشور متبوع خویش به کشور میزبان شان، باید مواضعی در جهت گشودن افقهای روشن در روابط دو کشور اتخاذ کنند؛ اما سخنان اخیر وی که در ادامه سخنان قبلی است این ضرورت را به وجوئ میآورد که او در جهت حفظ روابط دو کشور یا از سوی دولت خویش مجبور به عذرخواهی و اصلاح رفتار شود یا از جایگاه سفیر کنار گذاشته شود.
نعمت الله ایزدی، آخرین سفیر ایران در شوروی و اولین سفیر ایران در روسیه، در گفتگو با خبرنگار جماران ضمن اشاره به حساسیت افکار عمومی ایران به اظهارات سفیر و روابط تاریخی ایران و روسیه، به این اظهارنظرهای جنجالی جاگاریان و خصوصا لحن توهین آمیز او در مصاحبه اخیرش، واکنش نشان داد که مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید:
نظر شما به عنوان کسی که سابقه سفارت ایران در روسیه را دارید، در خصوص لحن تند سخنان اخیر سفیر این کشور چیست؟
از نوع صحبتهای آقای سفیر و نحوه گفتارش متأثر شدم. چون اولا طلب و بدهی بین دو کشور یک امر مرسوم است. خیلی وقتها ما از آنها طلبکار بوده ایم و خیلی وقتها آنها از ما طلبکار هستند؛ به خاطر اینکه هر چیزی را بخریم یا بفروشیم بلافاصله تسویه نمیکنیم. بالأخره حسابهای مشترکی بین بانکهای دو کشور هست و این نوع بیان که ما از ایران طلبکار هستیم و پول ما را نمیدهد و یا هر چیز دیگر، اصلا وجاهت خوبی ندارد برای سفیری که هدف از مأموریتش قاعدتا باید این باشد که روابط را تلطیف و مشکلات را با کمک طرف مقابل حل و فصل کند.
به نظرم یک دلیل دیگر هم که ایشان این نوع گویش را انتخاب میکند، بها دادن بیش از حد رسانههای ما به مطالب ایشان است. بالأخره ما باید برای این نوع مطالب حد و اندازهای نگه داریم. چون ما آنجا کار کرده ایم و الآن دوستان ما آنجا کار میکنند. این سطح از دسترسی و حضور در رسانهها را به راحتی ندارند و رسانههای آنجا این طور نیست که مثلا هر چیزی را سفیر ما بگوید بلافاصله منعکس و برجسته کنند؛ لذا به اعتقاد من اگر رسانههای ما دنبال حرفها یا مصاحبههای اینچنین نروند، شاید ایشان یک مقدار بهتر خودش را جمع کند و مطالبش را سنجیدهتر بگوید.
در هر حال تصور من این است که آقای سفیر از این جهت اشتباه میکنند که فکر میکنند مثلا همه امتیاز روابط دو کشور برای ما و ضررهای آن برای روسیه است؛ اصلا این طور نیست. به هر حال مزیتهای متقابلی داریم که آنها را به اشتراک میگذاریم و سعی میکنیم بهره برداری مناسبت از آن داشته باشیم. اصلا این طور سنجش و ترازویی برخورد کردن با روابط به صورت مقطعی صحیح نیست و خود من این را غیر حرفهای هم میدانم. برای اینکه بالأخره ایشان به عنوان یک دیپلمات با تجربه بهتر است حرفه ایتر صحبت کند.
مطالب ایشان خیلی جای بحث ندارد؛ دو طرف ظرفیتهایی دارند که از آنها استفاده میکنند و هرطرفی بهتر بتواند از ظرفیتها استفاده کند، طرف دیگر نمیتواند ایرادی به او بگیرد، چون ظرفیت هایش ایجاب کرده و بهترین حالت این است که ما یک موازنه برد – برد را در روابط داشته باشیم که تا کنون همین طور بوده و این تصور که آنها دارند امتیازاتی به ما میدهند و در قبالش چیزی از ما نمیگیرند اصلا تصور درستی نیست.
پوتین و کشورش در بحران اوکراین به شدت گرفتار هستند
اگر سفری مفید به حال روسیه نبود که نمیآمد
چون در آستانه سفر ولادیمیر پوتین به تهران هستیم، آیا این لحن صحبت کردن سفیر روسیه میتواند در جهت فشار به مسئولین ایران و جنگ روانی تلقی شود؟
میتواند ایشان چنین هدفی را دنبال کرده باشد و سخنگوی وزارت خارجه و دیگران باید پاسخی برای این داشته باشند. ولی من به عنوان یک ناظر بیرونی میگویم همین الآن ارزیابی کنیم که سفر آقای پوتین با چه اهدافی انجام میشود و چه قدر به سود ما و چه قدر به سود طرف مقابل است. در شرایطی که آقای پوتین و کشورش در بحران اوکراین به شدت گرفتار هستند و از طرف دیگر تحریمهای اقتصادی شدیدی علیه کشورشان دارد اعمال میشود، تحت عنوان اجلاس محور آستانه فرصتی پیدا کرده اند که به ایران سفر کنند و من یقین دارم که بخش اعظم مطالب و گفتگوها اصلا ارتباطی با سوریه و آستانه پیدا نمیکند و بیشتر ارتباطش با همین مشکلاتی است که روسیه دارد و دنبال حل و فصل آنها است.
اگر چنین سفری مفید به حال روسیه نبود که نمیآمد. در شرایطی که محور آستانه الآن قدرت چندانی ندارد. چون روسیه از سوریه خارج شده و آنقدر گرفتار است که نتواند به راحتی در این خصوص تصمیم بگیرد. بیشترین هدف این است که احیانا با ایران در خصوص مباحث جاری و مشکلات خودشان از جمله تحریمها و دور زدن آنها صحبت کند. این امتیازی است که ایشان دارد از این سفر میگیرد و در آستانه این سفر طرح چنین مباحثی که ممکن است هدفش تحت فشار قرار دادن ایران باشد، به نظر من غیر دوستانه تلقی میشود.
به سفیر روسیه گفتم که بدبینی و بی اعتمادی مردم ما نسبت به شما تاریخی است و به سادگی هم برطرف شدنی نیست
به طور کلی تحلیل شما از بدبینی افکار عمومی ایران نسبت به رابطه با روسیه و نقش منفی که گفته میشود در برجام داشته و دارند، چیست؟
من در یک جلسهای به خود سفیر روسیه در ایران هم گفتم که بدبینی و بی اعتمادی مردم ما نسبت به شما تاریخی است و به سادگی هم برطرف شدنی نیست. بالأخره از ۲۰۰ سال پیش به این طرف همواره یک سری بی اعتمادیهایی از همسایه شمالی برای مردم ایران ایجاد شده است. زمانی که جنگهای اول و دوم ایران و روس انجام شده آن قراردادهای سنگین و تحمیلی گلستان و ترکمنچای را بسته اند و حتی به اجرای عهدنامه مودت ۱۹۲۱ تعهد نداشتند. این موارد طبیعتا مردم ما را به این سمت برده که نسبت به آنها نتوانند اعتماد کامل داشته باشند.
بعد از انقلاب هم اتفاقاتی در ایران افتاد که باز مردم نسبت به عملکرد روسها نگران و عصبانی بودند. مثلا در خصوص فعالیت حزب توده در ایران که مشخصا با حمایت روسها و شوروی آن زمان انجام میشد و عملکرد شوروی در جنگ هم بحث مفصلی است و من در کتاب خودم با حساسیت تمام به آن پرداخته ام. این بی اعتمادی چیزی نیست که به راحتی از بین برود.
توصیه من به مقامات روسیه این است که افکار عمومی را در نظر بگیرند
الآن هم در بحث برجام از جانب روسها نقل میشود که باید منافع آنها هم در نظر گرفته شود. من مخالف نیستم و هر کشوری باید دنبال منافع خودش باشد، ولی نباید مخاطبش را اشتباه انتخاب کند. مثلا آیا منافع روسیه در برجام را که یک توافق بین المللی است و احتمالا روسها دنبال هستند منافعی از آن داشته باشند را باید از ما بخواهند یا از جامعه بین المللی بخواهند؟ اساسا این منافع چه تعریفی دارد؟ طبیعتا اینها مردم ما را نسبت به روابط با روسیه حساس و بی اعتمادیها را تشدید میکند. توصیه من به مقامات روسیه این است که افکار عمومی را در نظر بگیرند و حتما توجه داشته باشند حساسیت افکار عمومی ایران با روسیه نسبت به روابط دو کشور متفاوت است. چون آنجا جامعه آنقدر پیچیده، بزرگ و با موضوعات متنوع هست که ممکن است این حساسیت در آنجا نباشد.
این وظیفه سفارت روسیه در تهران است که نسبت به این حساسیتها عکس العمل داشته باشد، با مقاماتش صحبت کند و در جهت رفع آنها تلاش کنند. اگر این روند ادامه پیدا کند همیشه این دیوار بی اعتمادی ما به سمت بلندتر شدن میرود و هر قدر هم مقامات سیاسی تلاش کنند، چون پشتوانه افکار عمومی ندارد ممکن است برای ما مشکل آفرین باشد.