به گزارش تابناک به نقل از تسنبم، سخنان جو بایدن رئیس جمهور آمریکا مبنی بر بازگشت به خاورمیانه، یکی از اخباری بود که در چند روز گذشته توجه رسانههای منطقه و جهان را به سوی خود جلب کرد.
بایدن که به سرزمینهای اشغالی و از آنجا به ریاض و جده عربستان سعودی رفته بود، تصور میکرد که میتواند موج جدیدی راه بیندازد تا بر اساس آن نظم امنیتی منطقه را تغییر دهد. او تلاش کرد رژیم صهیونیستی را به کشورهای عربی نزدیک کند و از دیگر سو به دنبال تامین منابع ارزان انرژی بود. اما به جرات میتوان گفت در هیچ کدام از این اهداف به نتیجه نرسید و الگوی همکاری منطقهای ایران، روسیه و ترکیه، این واقعیت را نشان میدهد که تکلیف مسائل مهم سیاسی و امنیتی منطقه با اجماع نظر این سه قدرت مهم تعیین خواهد شد.
از این نظر نشست عالی تهران، نمونه روشنی از همکاری منطقهای و ارائه یک الگوی مستقل برای سیاست خارجی و تامین امنیت منطقه است.
روزنامههای ترکیه نشست تهران را با عبارت «نشست عالی» توصیف کردند چرا که قرار است ابراهیم رئیسی رئیس جمهور ایران، ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه و رجب طیب اردوغان رئیس جمهوری ترکیه به عنوان سه قدرت مهم منطقه علاوه بر سوریه در مورد دیگر مسائل امنیتی منطقه با هم گفتگو کنند.
برای آن که نگاهی عینی و واقع بینانه به سیاستهای ترکیه در سوریه داشته باشیم، لازم است رویکرد و اقدامات چند سال پیش این کشور را یک بار به شکل اجمالی مرور کنیم.
رجب طیب اردوغان و رهبر حزب عدالت و توسعه پیش از آغاز تحولات مهم موسوم به بهار عربی و بیداری اسلامی، روابط خوبی با سوریه برقرار کرده بود. ترکیه و سوریه طی چند دهه متمادی مشکلات سیاسی و جغرافیایی جدی داشتند، اما در آخرین دهه قرن بیستم، بین ترکیه و سوریه مقدماتی برای عادیسازی روابط ایجاد شد که یکی از دستاوردهای آن، توافقنامه آدانا بین آنکارا و دمشق بود.
مدتی بعد، رجب طیب اردوغان به عنوان اولین نخست وزیر ترکیه به سوریه سفر کرد. علاوه بر اردوغان، احمد داود اوغلو وزیر امور خارجه اسبق ترکیه که به عنوان معمار سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه شناخته میشد، در خاطرات خود ذکر کرده که دهها بار به دمشق سفر کرده است. او که به زبان عربی هم تسلط دارد، بارها با بشار اسد و مقامات سیاسی و امنیتی دمشق گفتگوها و مذاکرات طولانی داشته است.
اردوغان و داود اوغلو میخواهند این تصویر را القا کنند که در گذشته از بشار اسد خواسته اند به توسعه سیاسی و دموکراسی بیندیشد. اما واقعیت این است که در آن دوران، خود ترکیه هم از توسعه سیاسی قابل توجهی برخوردار نبود و چنین به نظر میرسد که گل، اردوغان و داود اوغلو به دنبال نفوذ بیشتر در سوریه بودند.
پس از آغاز بحران سوریه و تغییر معادلات این کشور، میل و اشتیاق مقامات ترکیه برای دستیابی به نفوذ و قدرت در سوریه شکل متفاوتی پیدا کرد.
اهداف تیم اردوغان در سوریه به قدری خطرناک بود که بسیاری از مشکلات امنیتی، اجتماعی و تراژدیهای انسانی در سوریه را ملتهبتر و وحشتناکتر کرد. چرا که سرویس اطلاعاتی ترکیه و هنگهای مرزبانی در مرز ترکیه و سوریه، چشمان خود را به روی تردد افراطیها بستند و دهها هزار نفر از افراطیها از آسیای میانه، ترکستان شرقی، اروپا و آمریکا به سوریه رفتند و یکی از خطرناکترین جنگهای امنیتی چند سال اخیر را در خاک سوریه رقم زدند.
ترکیه به این باور رسیده بود که میتواند با حمایت از معارضین نزدیک به خط فکری اخوان المسلمین و دیگر نحلههای سیاسی همچون عربهای لیبرال و بخشی از کردها و ترکمنها در سوریه دولتی بر سر کار بیاورد که تا حد زیادی وابسته به آنکارا باشد.
آنکارا در این مسیر پولهای فراوانی صرف کرد. صدها هزار نفر از معارضان مسلح سوری را زیر یک چتر مستقل و واحد گردهم آورد و پیشرفتهترین تسلیحات و امکانات را در اختیار آنها گذاشت. در همین حال برای معرضین سیاسی، گذرنامه سیاسی صادر شد و آنان میتوانستند با حمایتهای آنکارا، به آمریکا، اروپا و پایتختهای عربی سفر کنند.
اما این مجموعه تلاشها نتوانست منجر به سقوط دولت بشار اسد در سوریه شود، چرا که اولاً مردم سوریه در برابر مهاجمین مقاومت کردند و دوم این که دو قدرت منطقهای مهم یعنی روسیه و ایران مانع سقوط سوریه شدند. ترکیه نیز که در این مسیر به نتیجه نرسیده بود، به روند آستانه پیوست تا جایگاهی در مدیریت ابعاد مختلف این پرونده دست و پا کند.
پرچم سوریه، مانع از حمله جدید ترکیه
تحول امنیتی مهم پیش از آغاز نشست تهران، توجه مقامات سیاسی و افکار عمومی ترکیه را به سوی خود جلب کرد. بسیاری از روزنامههای ترکیه و شبکههای تلویزیونی این کشور عکسها و تصاویری پخش کردند که نشان میدهد بر تپههای مرتفع شهر کردنشین عین العرب یا کوبانی در شمال سوریه برای نخستین بار پس از چندین سال، پرچم رسمی دولت سوریه به اهتزاز درآمده است.
این اقدام کردها در عین العرب، یک تدبیر امنیتی به منظور جلوگیری از حمله مجدد ترکیه به این مناطق است.
بسیاری از مقامات روسیه بارها به این موضوع اشاره کردند که در اثنای حملات پیشین ترکیه به منطقه کردنشین عفرین در شمال سوریه، مسکو از کردها خواست تا پرچم سوریه را نصب کنند.
مقامات روسی به کردها گفتند اگر در این منطقه پرچم سوریه نصب شود، با توجه به اینکه ما و ایران از سوریه حمایت میکنیم، ترکیه جرات نخواهد کرد به مناطق شما حمله کند. اما آنها، چنین درخواستی را نپذیرفتند.
ترکیه نیز توانست با خیال راحت به عفرین حمله ور شده و آنجا را اشغال کند. حالا کنترل این مناطق به بخشهایی از اعراب و ترکمانهای تحت حمایت آنکارا داده شده و صدها تن از نیروهای نظامی و امنیتی ترکیه نیز همچنان در آنجا حضور دارند. اما ظاهراً قرار است این بار اشتباه پیشین خود را جبران کنند و برای جلوگیری از حمله ترکیه، پرچم سوریه را به اهتزاز در بیاورند.
در پایان باید گفت در شرایطی که ترکیه در سیاست خارجی خود تجدید نظر کرده و عادی سازی روابط با کشورهایی همچون ارمنستان، امارات متحده عربی، عربستان سعودی و مصر را دنبال میکند، سوریه نیز میتواند گزینه خوبی برای پایان دادن به بسیاری از خطاها و اشتباهات گذشته آنکارا باشد.
طول بیش از ۹۰۰ کیلومتری مرز مشترک بین ترکیه و سوریه، باعث شده که اهمیت مسائل سوریه برای ترکیه بیش از دیگران باشد. در نتیجه اتخاذ تدابیر سیاسی و امنیتی صحیح و احترام نهادن به حاکمیت ملی و تمامیت ارضی سوریه میتواند روشنگر مسیر روابط آتی بین آنکارا و دمشق باشد.