هنوز لحظات پراضطراب و تلخ آن سیل مرگبار فراموش نشده است. سیل ویرانگری که در ظهر داغ یک روز تابستانی ناغافل از راه رسید و خانوادههای بسیاری را داغدار کرد. امروز سالگرد سیل مرگبار ۴ مرداد ۱۳۶۶ تجریش است. روزی که تهران داغدار شد و یکی از سیاهترین و تلخترین روزهای تاریخ خود را تجربه کرد./انتخاب
من در آن زمان 13 سالم بود. هیچوقت فراموش نمیکنم که سیل سنگهای به چه بزرگی رو در رودخانه درکه تا منطقهی گیشا (جایی که الآن پارک گفتگو هست) آورده بود سنگهایی که واقعا چند تن وزن داشتن. همچنین اجسادی رو که کاملا گلی بودن و اصلا به سختی میشد تشخیص داد که آدم هست.
الآن این پارک گفتگو در جایی هست که مسیل هست. بازار بزرگ گیشا را هم روی همین مسیل ساختن. اگر باز اون اتفاق تکرار بشه فاجعه در پیش هست.
2 تا از دوستهای من تو دبستان پدرشون رو که از مغازه دارهای تجریش بودن تو این سیل از دست دادن.
یه سنگ خیلی بزرگ هم سیل برد تا خیابون ظفر که دورش رو پارک ساختن الان
یکی از همکارا از قول مادرخانمش تعریف میکرد که دو فرزندش خونه بودن و وقتی سیل میاد، منزل اونها هم جزو جاهایی بوده که سیل ازش گذشته بوده، اثرات استرس و عذابی که تا پیدا کردن بچههاش و اطمینان از سالم بودنشون، متحمل شده بوده هنوز هم باهاشه.