به گزارش «تابناک» به نقل از خبرآنلاین، تیم پرسپولیس جمعه گذشته درحالی از هفته دوم رقابتهای لیگ برتر در ورزشگاه آزادی میزبان تیم فولاد بود که هواداران پرسپولیس بعد از مدتها برای دیدن بازی تیم محبوبشان به ورزشگاه آمده بودند. در بازی جمعه هاشمینسب که به عنوان دستیار جواد نکونام روی نیمکت کادر فنی فولاد حضور داشت با شعارهای تندی از سوی هواداران پرسپولیس در جریان این مسابقه روبهرو شد. تماشاگران پرسپولیس همچنین از همان بدو ورود هاشمینسب به ورزشگاه آزادی علیه وی حسین کعبی و وریا غفوری، کاپیتان سابق استقلال شعارهایی سر دادند. فحاشی و رفتار زننده هواداران پرسپولیس واکنش بسیاری از پیشکسوتان و بزرگان دنیای فوتبال را با خود به همراه داشت. اما ریشهی این ناهنجاری ها کجاست و چرا هر چه به جلوتر میرویم بد رفتاری ها و ناملایمتی های بیشتری روی سکوها شاهد هستیم؟ در این زمینه با امیر حاج رضایی به گفت و گو پرداختهایم:
قطعا بازی پرسپولیس - فولاد و حواشی آن را دنبال کردهاید، به نظر شما دلیل ریشهی این بد اخلاقی روی سکوی استادیوم ها از کجا نشات میگیرد؟
بحث در زمینه فرهنگی جامعه فوتبال قطعا بحث گسترده ای است و با یک گفت و گو نمی توان به تمام زوایای آن پرداخت. به صورت خلاصه اگر بخواهم به شما در این زمینه توضیحی بدهم جامعه فوتبال ما جدا از جامعه کلی ما که در آن زندگی می کنیم نیست. نمی توانیم بدون در نظر گرفتن شرایط اجتماعی در مورد تماشاگران قضاوت کنیم.
این جامعه فوتبالی را چه کسانی تشکیل میدهند؟
تماشاگرانی که اکثرا از قشر آسیب پذیر و از لایه های پایین اجتماع زندگی می کنند و سالیان سال هست که به ورزشگاه ها میآیند. آنها با دیدن ناملایمتی ها و بی عدالتی ها خیلی بیشتر از گذشته برافروخته میشوند و واکنش نشان میدهند در جامعه ای که زندگی میکنند زخم هایی بر تن آنها وجود دارد و با آن زخم ها به ورزشگاه میآیند و کوچکترین حرکتی باعث آشفتگی و برافروختگی روحی آنها میشود و واکنشی نشان میدهند که هر انسانی درآن شرایط ممکن است بکند.
مشکلات حال حاضر جامعه کار آنها را توجیه میکند؟
نه، به هیچ وجه قصد توجیه کار آنها را ندارم. اگر ما اضلاعی را در نظر بگیریم که یک ضلع آن جامعه ای باشد که ما در آن زندگی میکنیم و همه ما میدانیم چه بر ما میگذرد و ضلع دیگرش فدراسیون نابسامانی باشد که کوچکترین اقدامی در مورد رفاه تماشاگر انجام نمیدهد به ویژه در بازی های دربی از شب به ورزشگاه میآیند تا جا بگیرند البته حالا که با شرایط غیر منطقی ورود تماشاگر را ممنوع کرده اند. چه زمانی اقدامات فرهنگی این فدراسیون های گذشته و حال انجام دادند که تماشاگر را محترم بشمارند و برای تماشاگر شرایطی را فراهم کنند که تماشاگر فقط بنشیند و تیم مورد علاقه خودش را تشویق کند؟ این هم ضلع دیگری است اگر ما این را سه صلع مثلث در نظر بگیریم مظلوم ترین ضلع همان تماشاگر است و تماشاگری است که در این شرایط سخت خودش را به ورزشگاه میرساند و آنجا فرصت تخلیه روانی را پیدا میکند و آنچه در زندگی خصوصی خودش تلنبار شده، گلویش را میفشارد و آزارش میدهد در آن محیط میتواند خودش را رها و آزاد کند.
اتفاقاتی که در زمین فوتبال رخ میدهد چقدر در این زمینه تاثیرگزار است؟
من شاهد بودم که روز پنج شنبه سرمربی محترم تیم استقلال وقتی گل خوردند و شادی هلال احمری های کنار زمین را دید بسیار عصبانی شد و حرکاتی انجام داد که در شان سرمربی استقلال نبود نمیخواهم در مورد این قضیه و درست و غلط بودنش صحبت کنم نه بحث این نیست. این مثال را زدم که یک حتی یک مربی حرفه ای کار کشته وقتی از شرایط روحی خودش خارج شود او هم اقداماتی انجام خواهد داد، او بزرگ شدهی کشوری است که صاحب فوتبال هستند و قهرمان یورو شدند و سرمربیان بزرگی دارد و حرف من فقط یک تمثیل بود که انسان ها قبل از هر شغلی که دارند یک انسان هستند با عواطف احساسات و مسائل و ذهنی روانی که دارند. طبعا مثلثی که ترسیم کردم دو ضلع آن مقصران واقعی هستند.
مسئولیت این فرهنگ سازی با کیست؟
یکبار یادم هست اداره کنندگان فوتبال کشور آمدند تمهیداتی به کار بردند برای ارتقای سطح فرهنگی و قرار شد به هر بازیکنی که رفتار خوب در زمین داشته باشد به او یک گوشی موبایل بدهند چه تمهید مضحکی! و چه ظلمی به نام فرهنگ، آیا فرهنگ این است؟ قطعا وقتی چنین افرادی با چنین طرز تفکری می خواهند کار فرهنگی انجام دهند و دستمایه آنها کارهای پیش پا افتاده باشد نباید توقع خاصی داشته باشیم. مساله فرهنگ مساله ای است که فقط یک روز باید به آن بپردازیم که ببینیم چه مسائلی در درونش است چه کارهایی باید انجام شود تا جامعه به سمت با فرهنگ شدن حرکت کند.
پس نمیتوان خود هواداران را کاملا بی تقصیر دانست؟
بله من بدون اینکه تماشاگر را کاملا پاک و منزه بدانم و آنها را پاستوریزه معرفی بکنم می خواهم بگویم آن دو ضلع دیگر در راستای با فرهنگ شدن کاری انجام ندادند. در واقع یعنی فدراسیون فوتبال و بخش دوم که شرایط امروزی جامعه ما که همه ما از آن آگاهی داریم. تماشاگر از دل جامعه بزرگ که همه ما در آن بازی میکنیم به دل جامعه کوچک فوتبال میآید به این نیت که مرهمی بر زخم ها و گرفتاری های روزمره خودش بگذارد اما آنجا هم با مسائلی روبرو میشود که از جهت روحی لطمه های بیشتری میخورد.
برای فرهنگ سازی اصولی در فوتبال به نظر شما نیازمند چه چیزهایی هستیم؟
کار فرهنگی آدم بزرگ میخواهد، آدمی که تحصیل کرده باشد، پاکدل و دلسوز جامعهاش باشد و من تصور میکنم در این دورانی که پول حاکم مطلق فوتبال است این چشم انداز یک مقداری دور باشد. من یک فلش بک میزنم به دوران جوانی خودم و اینکه در آن دوران چقدر ورزشگاه ها پاکیزه بود و بدون بحث جنسیت همه کنار هم مینشستند و با هم فوتبال تماشا میکردند در آن زمان خیلی به ندرت اتفاقات بد رخ میداد اما امروزه یک حالت افسار گسیخته پیدا کرده است. حرف ها خیلی زیاد است اما .....