راز ناپدید شدن مرموز مرد گچکار پس از 3 سال با اعترافات مرد تبهکار در یک محفل شبانه فاش شد.
به گزارش ایران، اوایل تیر سال 98 زن میانسالی به پلیس رفت و از ناپدید شدن همسرش خبر داد. او گفت: شوهرم گچکار ساختمان است اما بعد از تمام شدن کارش، با خودرو مسافرکشی میکند. از دیروز تا به حال هیچ خبری از او نداریم و در پرس و جوهایی که داشتیم، متوجه شدم پس از پایان کارش طبق معمول راهی مسافرکشی شده است.
با شکایت زن میانسال تحقیقات برای یافتن مرد 54 ساله آغاز و در بررسیهای صورت گرفته مشخص شد وی روز حادثه دو مسافر را سوار کرده و به میدان آزادی رسانده است. بعد از آن نیز دو مرد را به مقصد پاکدشت سوار خودرو کرده اما ناپدید شده است.
آدم ربایی 200 میلیونی
شماره پلاک خودروی ال 90 مرد میانسال به تمامی واحدهای گشت پلیس اعلام شد و مأموران اداره یازدهم پلیس آگاهی تهران تحقیقات خود را آغاز کردند اما ساعاتی از شکایت این خانواده گذشته بود که زن میانسال بار دیگر به پلیس مراجعه کرد و از آدم ربایی 200 میلیون تومانی خبر داد.
وی گفت: همسرم را ربودهاند و آدمربایان برای آزادی او درخواست 200 میلیون تومان کردهاند. ساعاتی قبل مرد ناشناسی با تلفن همراه شوهرم با من تماس گرفت و گفت شوهرم را گروگان گرفته و برای آزادی او 200 میلیون تومان پول خواست. او تهدید کرد اگر پولی را که خواستهاند ندهیم، شوهرم را زنده نمیگذارند. بعد از آن هر چه با تلفن همراه شوهرم تماس گرفتم خاموش بود و دیگر موفق نشدم با او صحبت کنم.
کشف خودروی خونی
در حالی که بررسیها برای یافتن مرد میانسال ادامه داشت، خودروی مرد میانسال در اطراف تهران پیدا شد. در بازرسی از خودرو لکههای خونی بهدست آمد که در بررسیها مشخص شد متعلق به مرد راننده است.
در ادامه تماسهای دیگری برای دریافت پول با همسر وی برقرار شد که تمامی آنها از خطهای بینالمللی و کشورهای ترکیه و پاکستان بود. بعد از مدتی هم تماسهای آدمربایان قطع شد و هیچ رد و سرنخی نه از آنها و نه از مرد ربوده شده بهدست نیامد.
تماس مرموز
در حالی که سه سال از این ماجرا میگذشت و پرونده ناپدید شدن این مرد همچنان در شعبه چهارم دادسرای جنایی باز بود و تحقیقات برای یافتن او ادامه داشت حدود یک ماه قبل فردی ناشناس در تماس با پلیس راز ناپدید شدن مرد 54 ساله را برملا کرد.
مرد ناشناس در تماسی که با مرکز فوریتهای پلیسی داشت، گفت: من در محل جمعآوری ضایعات کار میکنم. چند روز قبل در یک محفل دوستانه بودم که یکی از همکارانم به نام نظیر ماجرایی را تعریف کرد. او برایم گفت سه سال قبل به عنوان مسافر سوار بر خودروی ال 90 شده و بعد از آن راننده را ربوده و پس از آنکه 200 میلیون تومان از خانوادهاش درخواست کرده او را به همراه یکی از دوستانش به قتل رسانده است. در این چند روز میترسیدم به پلیس خبر دهم اما با خودم گفتم بهتر است این راز را بگویم شاید کمکی به پلیس کرده باشم.
بهدنبال این تماس مأموران پلیس آگاهی تهران راهی محل جمعآوری ضایعات شده و نظیر را بازداشت کردند. وی ابتدا منکر ارتکاب جنایت بود اما زمانی که در برابر مدارک پلیسی قرار گرفت، گفت: من و همدستم به عنوان مسافر سوار خودروی ال 90 شده و آن را دربستی کرایه کردیم، مقصد را پاکدشت گفتیم اما هدف اصلی سرقت و اخاذی بود. در بین راه با تهدید چاقو راننده را ربوده و به قتل رساندیم. جسد را در حاشیه بیابان دفن کرده و پول و وسایل با ارزشی را که داشت سرقت کردیم.
او ادامه داد: همدستم در ترکیه زندگی میکرد و سیم کارت تلفن ترکیه و پاکستان را داشت. با سیم کارتهای او با خانواده مقتول تماس گرفته و تقاضای پول کردیم اما بعد از مدتی منصرف شدیم. ولی به همکارم که در کار جمعآوری ضایعات است به دروغ گفتم که پول گرفتهایم تا خودنمایی کرده باشم. ضربه چاقو را هم دوستم به مقتول زد، در این جنایت من نقشی نداشتم. بعد از این ماجرا هم او به خارج از ایران فرار کرده و خبری از او ندارم.
با اعترافات متهم بلافاصله بازپرس محمد رضا صاحب جمعی دستور هماهنگی با اینترپل را صادر کرد تا دومین متهم فراری این پرونده بازداشت شود و بررسیها برای کشف جسد مرد میانسال همچنان ادامه دارد.