به گزارش «تابناک» به نقل از ایسنا، ابوالفضل عمویی با بیان اینکه با تخاصم از جانب رژیم صهیونیستی و استکبار جهانی مواجهایم گفت: وقتی طرف مقابل به دانشمند ایرانی ضربه میزند نباید انتظار داشت که دانشمند آنها که دانش خود در راه کشتار فلسطینیها به کار می گیرد، بتواند از فشارها و تهدیدات جان سالم ببرد.
او همچنین درباره مذاکرات ایران و عربستان بیان کرد: نقشه راهی برای ازسرگیری روابط دوجانبه بین ایران و عربستان مورد پذیرش قرار گرفته است که امیدوارم با برداشته شدن گامهای نهایی این نقشه راه به زودی شاهد از سرگیری روابط دوجانبه بین دو کشور باشیم؛ گامهای نهایی موضوعات فنی مثل بازدید ازسفارتخانهها است. با پایان این نقشه راه میتوان انتظار داشت که به زودی این مذاکرات در سطح دیپلماتیک از سرگرفته شود.
عمویی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی با حضور در خبرگزاری دانشجویان ایران به سوالات خبرنگار ایسنا پاسخ داد که در زیر میخوانید.
تا کمتر از یک ماه پیش صحبتهایی در مورد رسیدن به توافق برای لغو تحریم ها مطرح میشد و حتی متنهایی بین طرفین رد و بدل شد. بعد از پاسخ ایران به متن پیشنهادی اتحادیه اروپا، آمریکا و طرف اروپایی مدعی شدند فعلا توافق دستیافتنی نیست. با توجه به چنین شرایطی، ارزیابی شما از آینده توافق چیست؟
از دید ما در جمهوری اسلامی ایران، موضوع پیچیده نیست؛ هنوز ما جزئی از یک توافق هستیم که در سال ۲۰۱۵ شکل گرفته و یک طرف این توافق یعنی آمریکا از آن خارج شده است. در نهایت هم این آمریکا بود که بعد ازاعتراف به شکست سیاست فشار حداکثری، اعلام کرد میخواهد به توافق برگردد. پس در واقع ماهیت مذاکرات فعلی برای تعیین شروط آمریکاییهاست که باید برای برگشتن به توافق انجام دهند. البته ما هم متقابلا اعلام کردیم در صورت تحقق این شروط، جهموری اسلامی تعهدات سابق خود در توافق سال ۲۰۱۵ یا همان برجام سال ۱۳۹۴ اجرا میکند.
بعد از ورود به جزییات مذاکرات، شاهد بودیم آمریکاییها حاضر نیستند اجزای همان سیاست شکست خورده خود را یعنی تحریمها به عنوان ابزاری برای سیاست فشار حداکثری به راحتی کنار بگذارند. برای تکتک تحریمها مجبور شدیم از طریق واسطه فشار وارد کرده و منطق خود را برای غلط بودن تحریمها اثبات کنیم. در چنین شرایطی همواره طرف آمریکایی برای پیگیری موضوع با چالشهای داخلی و مسائل مربوط به روابطش با کشورهای ثالث مواجه است.
هنوز از دید ما احیای توافق گذشته ممکن و حتی به سرعت قابل دستیابی است چون متن پیشنویس تا حدود زیادی جلو رفته و به جز چند پاراگراف، متنی با بیش از ۲۶ صفحه آماده است البته که اصرار آمریکاییها برای حفظ فشار علیه ایران و ملاحظاتشان در داخل کشورشان و حتی تاثیر این توافق بر روابطشان با کشورهای دیگر به چالشی برای آنها تبدیل شده است.
در آخرین دور مذاکرات در ماه اوت در وین، هماهنگ کننده سیاست خارجی اتحادیه اروپا متنی را به ایران ارائه کرد، متن مورد بررسی قرار گرفت و ما پاسخ دادیم. اما ظاهرا هنوز آمریکاییها در بررسی این موضوع مسائل خود را دارند و انگار محدودیتهای داخلیشان هم بیش از اینهاست. با این حال فکر میکنیم اگر پیشنهادات فنی و قابل دفاع ایران از نظر منطقی پذیرفته شود توافق به سرعت قابل دسترسی است.
باید به این نکته هم توجه داشت که دولت بایدن، دولت ضعیفی در حوزه های اقتصادی و اجتماعی و حتی به لحاظ محبوبیت داخلی در ایالات متحده بوده که تقریبا این موضوع برای همه کسانی که مسائل بینالمللی و تحولات داخلی آمریکا را رصد میکنند، روشن است؛ این وضعیت تبدیل به چالشی برای آمریکاییها جهت ارائه توافق به محیط سیاسیشان شده اما این مشکل آنهاست. از زاویه جمهوری اسلامی، همچنان سیاستهای کلان ثابت است. ما فقط در صورتی بازگشت طرف آمریکایی را میپذیریم که تعهدات سابق را اجرا کنند، این را از ابتدای مذاکرات در فروردینماه سال ۱۴۰۰ مطرح کردیم و اکنون هم با رویکرد جدید در تیم مذاکره کننده اصل این سیاست همچنان ثابت است اما در شیوه پیگیری آن تغییراتی صورت گرفته که این تغییرات هم در جهت تقویت موضع جمهوری اسلامی ایران در مذاکرات است.
شما در بخشی از صحبتهای خود اشاره داشتید که توافق در صورت پذیرفته شدن پیشنهادات ایران، قابل دستیابی است. ایران بر تعیین تکلیف موضوع پادمان اصرار دارد و آمریکا و سه کشور اروپایی مدعی هستند که موضوع پادمان ربطی به مذاکرات ندارد و باید آن را جداگانه پیگیری کرد. چه مکانیزمی برای حل موضوع پادمان در مذاکرات وجود دارد؟
ادعای آمریکاییها مبنی بر اینکه موضوع پادمان به برجام مربوط نیست، بدون منطق است. واقعیت این است که اگر یک توافق در موضوع مسائل باقی مانده پادمانی شکل نگیرد، پایدار نخواهد بود. اساسا ما فقط به دنبال احیای توافق ۲۰۱۵ نیستیم بلکه به دنبال دستیابی به توافق پایدار در جهت منافع ملت ایرانیم لذا باقیماندن مسائل پادمانی باعث میشود که هر لحظه پایداری توافق با چالش مواجه شود بدین گونه که ممکن است با هر گزارش فصلی مدیرکل آژانس، همکاریهای اقتصادی ایران با این سوال مواجه شود که همکاری را ادامه دهیم یا خیر. دلیل دیگر تاکید ما بر اینکه مسائل پادمانی با مذاکرات مرتبط است، به سال ۲۰۱۵ برمیگردد. در سال ۲۰۱۵ مسائل پادمانی ایران با آژانس در حاشیه مذاکرات برجام حل شد که خود این سابقه نشان میدهد موضوعات به هم مرتبط است.
در اجلاس اخیر شورای حکام نیز موضوع با قطعنامه پیشنهادی سه کشور اروپایی و آمریکا به دستور کار آژانس تبدیل شد. این کشورها به جای ثابت کردن حسن نیت خود، با انجام یک اقدام خرابکارانه در دستیابی به توافق، پیشنویسی ارائه کرده و برای آن از شورای حکام رای گرفتند لذا انتظار میرود سه کشور اروپایی، آمریکا، روسیه و چین بعد از پاسخ ایران به مسائل باقیمانده، در جهت بسته شدن پرونده پادمانی تلاش کرده و قطعنامهای ارائه کنند که موضوع از دستور کار پیگیری مداوم مدیرکل آژانس خارج شود.
یکی از مطالبات اساسی ما برای به نتیجه رسیدن مذاکرات توجه به حل و فصل موضوعات باقی مانده بین ایران و آژانس است؛ این موضوع مرتبط به مذاکرات است همچنین بدون توافق در مسائل پادمانی نمیتوان انتظار داشت یک توافق پایدار شکل بگیرد.
موضوع پادمان توافقی بین ایران یا به عبارت دقیقتر بین سازمان انرژی اتمی از طرف جمهوری اسلامی و آژانس بین المللی انرژی اتمی است؛ با وجودی که آژانس نهاد وابسته به سازمان ملل متحد است اما رفتارش در دوره اخیر نشانه های روشنی از رویکرد سیاسی اش را نشان می دهد به طوری که در بازکردن موضوعات پادمانی برخی از سرویس های جاسوسی غیرمستقیم اثرگذار بودند.
از طرف دیگر تصمیم گیری برای قرار گرفتن موضوعی در دستورکار بازرسی آژانس، برعهده شورای حکام بوده که به لحاظ داشتن حق رای کشورها یک نهاد سیاسی به شمار می آید. با توجه به تمامی این موارد مطالبه ایران از آژانس، حل و فصل مساله پادمانی در خود آژانس و پیگیری بسته شدن این پرونده توسط گروه ۱+۴ است، مطالبهای که مبنای سیاسی و حقوقی دارد و ضروری است پیش از هر گونه اجرای تعهد از طرف ایران رخ دهد.
برخی از کارشناسان معتقدند که موضوع مذاکرات با انتخابات آمریکا گره خورده است، چقدر این موضوع میتواند تاثیرگذار باشد؟
از لحاظ حقوقی، موضوع بر سر متنی است که با واسطهگری اتحادیه اروپا بین ایران و ۱+۴ در حال گفت و گو است اما به هرحال تصمیم گیری طرف غربی به خصوص آمریکا با ملاحظات سیاست داخلیاش همراه است. البته همان طور که پیش از این گفتم، دولت بایدن دولت ضعیفی است که برای پایداری شرایط با نقاط ضعف جدی روبروست؛ یکی از مسائل، نگرانی از بابت حمله از طرف تندروهای آمریکایی و دیگری ملاحظات نسبت به لابی صهیونیسستی در ایالات متحده است.
تاخیر در توافق بیش از همه به ضرر آمریکا است؛ آمریکا میداند ایران مسیر خود را در سیاست خارجی با قوت دنبال میکند. هرچند مذاکرات رفع تحریم با تیم مذاکره کننده پیگیری میشود اما مسیر اصلی کشور خنثیسازی تحریمهاست. همکاری با کشورهای حوزه همسایگی، روند عضویت ایران در شانگهای و همکاری ما در حوزه تقویت تعاملات با کشورهای قدرتمند اوراسیا از جمله روسیه و چین همه نشان میدهد که ایران از نقطه اثرگذاری نهایی تحریم فاصله گرفته است.
در کنار اینکه برنامه هستهای ما با سرعت و قوت در حال پیشروی است، ایران راههای اثرگذاری تحریمها را محدود میکند موضوعی که قدرت آمریکا برای فشار علیه ایران را هم محدود کرده لذا زمان به ضرر جمهوری اسلامی نیست و طرف آمریکایی بیش از همه متضرر می شود. البته تحریم ها آثار مخرب خود را بر اقتصاد ایران گذاشته و ما اکنون در حال جبران آن خسارتها هستیم. مردم با فشار مواجه بودند اما از نقطه اوج فشار تحریم فاصله گرفتیم. فکر میکنیم آثار اصلاحات اقتصادی با رویکردهای جدید دولت و مجلس، وضعیت اقتصادی کشور را در آینده به سمت بهبود حرکت میدهد.
با توجه به اینکه اروپایی ها بعد از جنگ اوکراین با تامین سوخت و تورم مواجه شدند، آیا این موضوع بر فشار آنها به آمریکا برای رسیدن به توافق تاثیر نمیگذارد؟
اروپاییها جز طرفهایی هستند که مایل به نتیجه رسیدن هر چه زودتر مذاکراتند اما در واقعیت اروپا برای اثرگذاری و فشار بر آمریکا ابزار محدودی دارد. وابستگی اروپا به آمریکا بعد از بحران اوکراین، بیش از گذشته شده است؛ اروپا به واردات انرژی نیاز دارد و آمریکا بزرگترین تولید کننده نفت دنیاست. آمریکا وضعیت سوخت را مدیریت کرده که همین شرایط در اروپا به گونه دیگری است. اروپا با افزایش قیمت سوخت مواجه بوده و در مقابل این قیمت و تورم در آمریکا کنترل شد.
این شرایط نشان می دهد که عرضه انرژی ایران در بازارهای جهانی برای اروپا اثربخش خواهد بود اما اروپا طرف تصمیمگیر نیست و فشارها عمدتا از طرف آمریکاست که برای اروپا تصمیم گیری میکند. البته که اروپاییها در دور اخیر مذاکرات یعنی در چند ماه گذشته اثربخشی خود را کم کردند . از اسفندماه سال گذشته همزمان با بحران اوکراین نقش فعال اروپا در مذاکرات کمتر شد و به غیر از هماهنگکننده اروپا، سه کشور حضور موثر نداشته و نتوانسته نقش سازندهای در مذاکرات داشته باشند این بدان معناست که نیاز اروپا هم نتوانست آن ها را در موقعیتی برای اعمال فشار به آمریکا قرار دهد.
قانون اقدام راهبردی برای مقابله با تحریم ها در ابتدای مجلس یازدهم و در دولت دوازدهم تصویب شد. قانونی که با انتقاد دولت گذشته همراه بود و همچنان هم در موارد مختلف بیان میکنند. آیا این قانون راهگشایی برای مذاکرات بوده یا اینکه به باور دولت روحانی عاملی برای دست نیافتن توافق محسوب میشود؟
در همان زمان بعد از اتخاذ موضع منفی رئیس جمهور دولت دوازدهم نسبت به این قانون، دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به عنوان مهمترین نهاد امنیتی کشور در بیانیهای از منطق قانون اقدام راهبردی دفاع کرد. حتی بعد از آن شاهد بودیم مقامات سازمان انرژی اتمی وقت دولت دوازدهم درباره اثربخشی قانون تاکیداتی داشتند.
البته آقایان دولت قبل که با شرایط خاصی دولت را تحویل آقای رییسی دادند، برای ایجاد فضایی ادعا میکنند که اگر قانون مجلس نبود، مذاکرات را در اسفند ۱۳۹۹ به جمع بندی میرساندند اما کدام مذاکرات؟ مذاکرات از فروردین سال ۱۴۰۰ شروع شده است پس اگر پیش از آن مذاکرهای بوده، اطلاعرسانی کنند تا ما هم بدانیم؛ جمع بندی شدن مذاکراتی که اساسا وجود نداشته، حرف بلاوجه و غیرمنطقی است که ظاهرا بیشتر برای فضاسازی افکار داخلی مطرح شده و پایه و اساسی ندارد.
قانون اقدام راهبردی در آذر ۱۳۹۹ تصویب شد. دولت جدید آمریکا در بهمن ماه روی کار آمد و تا مدتی در حال بررسی نظراتش درباره توافق بود. مذاکرات بعد از اعلام آمادگی آنها برای بازگشت به برجام از ۱۳ فروردین ۱۴۰۰ شروع شد پس در اسفندماه ۱۳۹۹ مذاکرهای نبوده که کسی بخواهد آن را جمع بندی کند.
به صورت کلی قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها نقشه راه مواجه مجلس یازدهم با برنامه هستهای کشور است، قانونی با این منطق که دست کشور را در مذاکرات باز کرده و باعث افزایش توانمندیهای ملی میشود.
در زمان بررسی این طرح در مجلس هم از نهادهای مختلف همچون وزارت خارجه و سازمان انرژی اتمی برای دریافت نظرات مشورتی دعوت شد. با وجودی که این قانون جزو اولین قوانین مصوب مجلس یازدهم بود اما با دقت و استواری کامل طراحی شد که نمونه بارز آن بیان اقدامات گام به گام به عنوان نقشه راه ایران است. آغاز غنیسازی ۲۰ درصد در مرحله اول، نصب سانتریفیوژهای جدید بعد از دوماه و محدودیت بازرسی نیز از جمله مواردی است که در این قانون طراحی شد. در ماده ۷ آن نیز پیشبینیهایی درباره طی کردن مسیر بعد از رسیدن به توافق احتمالی آمده است.
این قانون منطق روشنی دارد مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی در مقابل اعمال فشار و وضع تحریمهای جدید برنامه هستهای خود را تقویت میکند و اگر طرف مقابل دست از اعمال فشار بردارد، دولت میتواند پیشنهادات خود را به مجلس ارائه کند. بدین شکل که در صورت رسیدن به توافق، دولت باید گزارش رفع تحریمها را به مجلس داده که در دو کمیسیون امنیت ملی و انرژی بحث و بررسی میشود. این دو کمیسیون نیز طبق ماده ۴۵ آیین نامه داخلی یک پیشنویس و گزارشی را مبتنی بر گزارش دولت به صحن علنی ارائه میکند. آنگاه در صورت لزوم اقدام حقوقی مثل قانونگذاری صورت میگیرد که برای بازگشت به برخی تعهدات سابق است.
آیا این صحبت های شما بدان معناست که توافق احتمالی به مصوبه مجلس نیاز دارد؟
هر نوع اجرا نکردن قانون نیاز به قانونگذاری جدید دارد. طبق ماده ۷ قانون اقدام راهبردی اگر دولت به این نتیجه برسد که با رفع تحریمها مثلا اقدامی همچون توقف غنیسازی ۲۰ درصد و یا محدود کردن تعداد سانتریفیوژها را انجام دهد، باید متن پیشنهادی خود را به مجلس ارائه کند. البته که ما هنوز به این مرحله نرسیدهایم، یکی از نکات این است که دولت بعد از جمعبندی مذاکرات، ۶۰ روز زمان برای طی کردن پروسه حقوق داخلی به مجلس داشته باشد. یکی از مسیرها ارائه گزارش به مجلس است که بعد مجلس درباره آن تصمیم گیری میکند.
هر نوع اجرا نکردن قانون نیاز به قانونگذاری جدید دارد لذا طبق ماده ۷ قانون اقدام راهبردی اگر دولت به این نتیجه برسد که با رفع تحریمها مثلا اقدامی همچون توقف غنیسازی ۲۰ درصد و یا محدود کردن تعداد سانتریفیوژها را انجام دهد، باید متن پیشنهادی خود را به مجلس ارائه کند
با وجود توضیحات شما، برخی از نمایندگان معتقدند که باید توافق جدید همچون برجام در مجلس تصویب شود. این اختلاف نظر در مجلس را چه طور میتوان حل کرد تا به یک اجماعی رسید؟
تصویب معاهدات و مقاولهنامهها در مجلس مسیر روشنی دارد بدین شکل که باید دولت لایحه آن را ارائه کرده و بعد از بررسی در کمیسیون مربوطه در صحن علنی مورد رسیدگی قرار می گیرد.
مذاکرات فعلی برای احیای تعهدات طرفین در توافق سال ۹۴ است که متن آن در کمیسیون ویژه ای بررسی شد اما برجام در مجلس دهم تصویب نشد بلکه با تعیین شروطی معروف به قانون اقدام متقابل در اجرای برجام به دولت اجازه ای برای اجرا داده شد. مقام معظم رهبری هم شروطی اضافه کرد و در نهایت برجام در ایران مورد پذیرش قرار گرفت.
از آن جا که مذاکرات جدید برای احیای توافق گذشته است، نیازی به مجوز جدید از مجلس نیست اما دولت برای اجرای تعهدات به همسان سازی با قانون اقدام راهبردی احتیاج دارد مثلا این قانون غنیسازی ۲۰ درصد را الزامی کرده اما در صورت برگشت به برجام، سقف غنی سازی ۳.۶۷ است پس دولت برای این کار به مجوز مجلس نیاز دارد؛ مسیری که ماده ۷ قانون اقدام راهبردی آن را روشن کرده است.
طبق ماده ۷ قانون اقدام راهبردی، در صورت اقدام طرف مقابل اقدامی برای رفع تحریمها، دولت به مجلس گزارش می دهد که کمیسیونهای تخصصی بعد از بررسی ، پیشنهاد خود برای انجام اقدامات بعدی را به صحن علنی ارائه می کند. البته درباره این موضوع بحث های حقوقی بین طرفین ادامه دارد. دولت برای اجرای برجام به مجوز جدیدی از مجلس نیاز ندارد اما برای بازگشت به تعهدات سابق به مجوز مجلس نیازمند است.
با توجه به اینکه اخیرا شهید فخریزاده ترور شده، به نظر میرسد نبود قانون پدافند غیرعامل یک ضعف اساسی است. چقدر این قانون میتواند پیشگیرانه باشد؟
مجلس در این باره حساسیت دارد. در حوزه تقنین اقداماتی را طراحی کرد با این هدف که وقتی دشمنان قصد ضربه زدن دارند، بدانند که این کار تاثیر چندانی بر اراده حاکمیت در ایران ندارد. واقعیت آن است که ترور شهید فخریزاده یکی از پیشران های تصویب قانون اقدام راهبردی در مجلس بود تا نشان دهیم حتی اگر شهید بزرگواری مثل شهید فخریزاده را از دست دهیم تاثیری در اراده ملت و حاکمیت ایران برای کاهش دستاوردهای بومی ندارد و حتی اثربخشی اقدامات آن ها کم می شود. آنها بدانند که اگر اقدامات خرابکارانهای انجام دهند با واکنش بیشتر ایران مواجه میشوند.
بخش دیگری از کار را در حوزه تقنینی دنبال میکنیم که از جمله آن تصویب قانون سازمان پدافند غیرعامل است. سازمان پدافند غیرعامل حدود هفت سال پیش با فرمان رهبری شکل گرفت و ایشان نیز برای قانونگذاری در این موضوع تاکید داشتند. این سازمان زیرساختهای قانونی کافی را ندارد. اکنون هم کلیات طرح پدافند غیرعامل در مجلس تصویب شده و بررسی و جزییات آن در نوبت صحن قرار دارد.
ما در حوزه نظارت هم اقداماتی انجام دادیم؛ تیم بازرسی از کمیسیون امنیت ملی در حوادث رخ داده در برنامه هستهای یعنی ترور شهید فخری زاده و دو مورد خرابکاری در سایت نطنز در محل حادثه حاضر شدند. بعد از آن هم جلساتی با حضور نهادهای امنیتی و دفاعی برای بررسی نقاط ضعف تشکیل شد. مطالبه کمیسیون دستگیری تیم عمل کننده در ترور بود و در موضوع نطنز هم نقاط ضعف شناسایی و بر لزوم رفع نقاط خلاء تاکید شد.
البته نباید انکار کنیم که با یک تخاصم از جانب رژیم صهیونیستی و استکبار جهانی مواجهایم. تلاشهای زیادی برای ضربه زدن به توانمندیهای کشور در حوزه های دفاعی و هستهای میکنند که در بسیاری از مواقع اقدامات آنها با هوشمندی نیروهای امنیتی شکست میخورد و نمونه آن در موضوع اصفهان است. متقابلا هم در برخی از مواقع از خلاءهای ما در حوزه حفاظتی سوءاستفاده کرده و ضرباتی به کشور میزنند که همان تک موارد هم برای ما بسیار حساسیت برانگیز است و سعی در رسیدگی به آن نقاط ضعف داریم.
به هر حال اقدامات خوبی در حوزه امنیتی و دفاعی صورت گرفته اما مطالبه جدی کمیسیون امنیت ملی و مجلس از دولت و نهادهای امنیتی و دفاعی کشور این است که اقدامات طرف مقابل را بدون پاسخ نگذارند. اقدام متقابل خواسته ملی و مبتنی بر چارچوب های شناخته شده بین المللی است. وقتی طرف مقابل به دانشمند ایرانی ضربه میزند نباید انتظار داشت که دانشمند آنها که دانش خود در راه کشتار فلسطینیها به کار می گیرد، بتواند از فشارها و تهدیدات جان سالم ببرد.
با توجه به تاکید شما برای بی پاسخ نگذاشتن اقدامات طرف مقابل، پیگیریهای کمیسیون امنیت ملی برای پاسخ به ترور شهید سردار سلیمانی به کجا رسیده است؟
این موضوع برای کمیسیون امنیت ملی جدی است؛ جمهوری اسلامی ایران بعد از ترور شهید سلیمانی با ضربه به پایگاه آمریکا در عینالاسد پاسخ اولیهای داد این ضربه از لحاظ راهبردی، مهم محسوب میشد چون اولین بار بعد از جنگ جهانی دوم یک کشور به صورت رسمی و علنی به پایگاه آمریکا حمله میکند و طرف مقابل هم نمیتواند هیچ اقدام دفاعی کند.
از دید ما این پاسخ درخور شهادت شهید سلیمانی نیست چون شأن این شهید بزگوار و نقشش در مبارزه با تروریسم خیلی فراتر از این پاسخ بود. در کشور افراد دخیل این موضوع شناسایی شده و برای آنها اقدام بین المللی صورت گرفته است. همچنین در بعد همکاریهای بین المللی کارهای مهمی در حال انجام است از جمله اینکه طرف عراقی به عنوان میزبان شهید سلیمانی کیفرخواست خود را برای افراد دخیل اعلام کرده است. امروز آمریکاییها و افراد درگیر در ترور بیشتر از همه نگرانند که چه زمانی پاسخ این اقدام جنایتکارانه را دریافت میکنند و به تیر انتقام گرفتار خواهد شد.
یکی از تحولات اخیر در منطقه، مربوط به کشور عراق و مشخصا اقدامات مقتدی صدر است. با توجه به شرایط سیاسی در این کشور، تحلیل و ارزیابی شما از اتفاقات اخیر چیست؟
موضوع عراق برای ما جدی است و دو جلسه ویژه هم درباره تحولات اخیر در کمیسیون امنیت ملی تشکیل شد.
امنیت عراق روی کل امنیت منطقه تاثیرگذار است. برای ما در جمهوری اسلامی ایران صلح و ثبات در عراق و پیگیری روندهای قانونی کلیدی است. انکار نمیکنیم با همه طرفهای عراقی از جریانهای کردی تا جریانهای اهل سنت و طیفهای مختلف شیعه ارتباط داریم و به دلیل همین ارتباطات همهجانبه، دخالتی در تحولات عراق نمیکنیم البته که موضوعات را با حساسیت دنبال میکنیم.
خواسته ما از همه طرفهای عراقی این است که برای حل و فصل اختلافات به سازوکارهای قانونی توجه کرده و نگران توطئههای استکباری و رژیم صهیونیستی باشند. اختلاف در بیت شیعی عراق خواسته صهیونیستهاست. ما از طرفهای عراقی میخواهیم مشکلاتشان را از طریق گفتوگو و با توجه به مسائل قانونی حل کنند.
این نکته را هم فراموش نکنیم که تحولات عراق ریشه تاریخی به جهت ضعف زیرساختهای مدنی شکل نگرفته در دوران صدام دارد. در عین حال نمیتوان دخالتها و تحریکات طرفهای خارجی از طریق جریانهای نفوذی را انکار کرد با این حال فکر میکنیم اگر طرف عراقی به این اقناع برسند که با گفتوگو و از طریق سازوکارهای قانونی مورد توافقشان مسائل را پیگیری کنند، منفعتی برای همه خواهد داشت؛ منفعت مردم عراق در شکلگیری دولتی درجهت حل مشکلات مردم و بازگرداندن صلح و ثبات در این کشور است.
این روزها همزمان با راهپیمایی اربعین مشکلاتی برای زوار به وجود آمده است. کمیسیون امنیت ملی برای رفع این مشکلات ورود کرده است؟
از چند ماه پیش پیشبینیهایی در مجلس داشتیم که امسال راهپیمایی اربعین با استقبال بیشتری مواجه شود لذا جلسهای با رییس ستاد اربعین و دستگاههای مرتبط تشکیل شد. این مراسم با استقبال زیاد زائران ایرانی همراه بود اما زیرساختها برای پذیرش زائران کافی نبود. با توجه به این اتفاق ما حتما این موضوع را در کمیسیون به جهت تکرار نشدن در سالهای آتی پیگیری میکنیم.
اما دلیل این اتفاق این بود که امسال زائر ایرانی سفر را زودتر شروع کرد و حضور پرتعدادی در مرزها داشت. در سوی دیگر مرز، طرف عراقی با ضعف زیرساختها مواجه است که مردم عراق با این شرایط خاص عراق کنار آمدند اما زائر ایرانی که با حمل و نقل، سلامت و بهداشت در سطح استاندارد ایران آشناست، برایش چنین استاندارهایی فراهم نبوده است. به هر حال دولت درتلاش برای پیشبرد موضوع با تدبیر ورود کرده اما درس گرفتن برای برخورد بهتر در سالهای آتی مهم است.
یادآوری این نکته مهم است که اربعین فقط یک سفر نیست بلکه اجتماع آرمانی برای نزدیکی همه شیعیان است که از کشورهای مختلف برای زیارت امام حسین(ع) سفر می کنند تا فرهنگ حسینی را اعتلا دهند لذا تسهیل رفت و آمد زائران امام حسین(ع) چه ایرانیها و چه افغانستانیها، پاکستانیها و حتی آذریها که از مرزهای ایران به عراق سفر می کنند، مهم است. تلاش میکنیم این مسیر در سالهای بعد بهتر جبران شود.
اخیرا مذاکراتی بین ایران و عربستان صورت گرفته که بعد از آن رییس جمهوری بیان داشت که بعد از اجرای تعهدات عربستان، مذاکرات به جریان میافتد. این تعهدات چیست؟
پنج دور مذاکره با طرف عربستان با میانجگری عراق برگزار شده است. ما روابط را قطع نکردیم و این طرف عربستانی بود که این روابط را قطع کرد. همیشه هم ما بعد از قطع ارتباط آمادگی خود برای از سرگیری روابط دوجانبه اعلام کردیم منتها تا مدتها طرف سعودی از موضع غیردوستانه موضع جمهوری اسلامی را مورد پذیرش قرار نمیداد. در نهایت تغییر موضعی از جانب طرفهای عربستانی صورت گرفت که به نظرم بخشی به واقع بینی شکل گرفته در حاکمیت عربستان برمیگردد که باید با همسایه مهمی مثل ایران ارتباط خود را از سر بگیرند.
این مذاکرات با تلاش آقای الکاظمی نخست وزیر عراق در بغداد، ابتدا در سطوح امنیتی شکل گرفت وکمکم همه دستگاههای مرتبط از حوزه دیپلماسی و حوزه های غیر از آن مشارکت داشتند. در هر دور از مذاکرات گامهای رو به جلو برداشته شد و نهایتا در دور پنجم با برداشته شدن یک گام اساسی، نقشه راهی برای از سرگیری روابط دوجانبه مورد پذیرش قرار گرفت.
فکر میکنیم گام آتی آن است که مذاکرات به سطح دیپماتیک برسد یعنی مقامات دیپلماسی دو کشور با یکدیگر ملاقات داشته باشند. هدفگذاری مذاکرات هم ازسرگیری روابط دوجانبه است بدان معنا که مجددا سفارتخانهها در دو کشور فعال شده و ارتباطات رسمی دو کشور از سرگرفته شود. از جمهوری اسلامی ایران آقای ایروانی به عنوان سفیر ما در سازمان ملل متحد مذاکرات را اداره میکردند.
مذاکرات در آستانه دور ششم قرار داشت و حتی زمانی برای آن پیش بینی شد اما تحولات عراق کمی آن را به تاخیر انداخت. امیدوارم با برداشته شدن گامهای نهایی این نقشه راه به زودی شاهد از سرگیری روابط دوجانبه بین ایران و عربستان باشیم؛ گامهای نهایی موضوعات فنی مثل بازدید ازسفارتخانهها و اعزام دیپلمات به نمایندگی جمهوری اسلامی در نزد سازمان کنفرانس اسلامی است. با پایان این نقشه راه میتوان انتظار داشت که به زودی این مذاکرات در سطح دیپلماتیک از سرگرفته شود.
ما اختلاف نظرهایی با عربستان در موضوعات منطقهای و حتی بعضا روابط دوجانبه داریم اما این نافی وجود روابط دو جانبه نیست. روابط دوجانبه فرصتی برای گفت وگو بین دو کشور همسایه و همکیش به عنوان دو قدرت اثربخش در منطقه غرب آسیا است که مسائلشان را با یکدیگر طرح کرده و به یک اشتراک نظر در مسائل فیمابین برسند.
اخیرا مقامات آلبانی ادعاهایی علیه ایران درباره حمله سایبری مطرح کرده که به دنبال آن آمریکا اقدام به تحریم وزیر اطلاعات کرد. ارزیابی شما از بیان چنین ادعاهایی چیست؟
اولین سوال این است که آلبانیها با چه وجهی تروریستیترین گروه منطقه را در کشور خود جای داده که سابقه ترور ۱۷ هزار ایرانی را دارد و باید پاسخگو باشند. این گروهک تروریستی منشا اقدامات سایبری علیه ایران است که حتی اعلام علنی هم می کنند که مثلا اقدامی درباره کارت سوخت و یا صداوسیما داشتهاند، البته جمهوری اسلامی اعتراض رسمی خود را از مسیرهای دیپلماتیک دنبال کرده است.
ظاهرا چندماه قبل حمله سایبری در آلبانی رخ داده که اکنون بعد از چند ماه در یک سناریوی آمریکایی، دولت آلبانی اعلام می کند موضوع چند ماه قبل مربوط به ایران است و بعد هم ارتباط دیپلماتیک خود را با ایران قطع می کند. ایران در آلبانی سفیر نداشته و چند نفر دیپلمات در سفارت بودند که فعالیتهایشان نیز محدود شده بود.
همزمان طرف آمریکا وزیر اطلاعات ایران را تحریم میکند حال اینکه وزیر اطلاعات در تحریم آمریکا است پس اتفاق ویژهای رخ نداده است اما اینکه نقطه ضعف دولت آلبانی را در موضوع سایبری به ایران مربوط کنند، یک ادعای بیمعنایی است؛ این آلبانیها هستند که باید پاسخ دهند چرا به گروه تروریستی جا داده و فرصت حمله سایبری را برای آن ها فراهم کرده است.
ظاهرا مقامات آلبانی برخوردهای ناشایستی با دیپلماتهای ایرانی داشتهاند.
طرف آلبانی شئون دیپلماتیک را برای ترک دیپلماتهای ما در نظر نگرفتند. تعیین بازه زمانی ۲۴ ساعته برای خروج از یک کشور اقدامی برخلاف کنوانسیونهای بینالمللی مثل کنوانسیون وین است. دیپلماتهای ایرانی در آلبانی در شرایط سختی بودند و بعد هم با چنین ظلم مضاعف مواجه شدند.
شش ماه از جنگ روسیه در اوکراین می گذرد. ارزیابی شما از ادامه این جنگ چیست؟
موضوع جمهوری اسلامی ایران درباره بحران اوکراین روشن است. ما با هرگونه جنگ، درگیری و خونریزی مخالفیم اما در عین حال میتوانیم تحولات آنجا را درک کنیم.
مساله اصلی به توسعهطلبی ناتو بر میگردد. ناتو پیمان دفاعی بین کشورهای دوسوی اقیانوس اطلس برای مقابله با شوری شکل گرفت منتها این پیمان همچنان با فروپاشی شوروی باقی ماند و به سمت کشورهای شرق توسعه پیدا کرد و تا مرزهای روسیه نزدیک شد. روسیه تلاشی برای جلوگیری از توسعهطلبی ناتو داشت و حتی پیش از وقوع این بحران، پیشنهاد پیمان امنیتی با ناتو و آمریکا و اعلام آمادگی برای حرکت به سمت کاهش تنش را مطرح کرد اما آمریکا و کانون مرکزی ناتو به تقاضای روسیه پاسخی ندادند و در نهایت سعی کردند بدون در نظر گرفتن ملاحظات امنیتی روسیه، اوکراین را به عضویت در ناتو نزدیک کنند. در چنین شرایطی روسیه حمله به اوکراین را آغاز کرد.
واقعیت این است که اوکراین از این جنگ بسیار آسیب دیده و نزدیک به ۷ میلیون نفر اوکراینی آواره شدند. اقتصاد اوکراین با چالش مواجه شده به طوری که صادرات غله بسیار محدود شده است. در این وضعیت کشورهای اروپایی آسیب دیده و با کمبود شدید انرژی و افزایش قیمت آن مواجهاند به همین دلیل اتحادیه اروپا با بالاترین نرخ تورم خود از ابتدای شکل گیری مواجه شده است.
در مقابل روسیه هم با چالشهای مختلفی مثل تحریم ها روبرو شده که در حال تلاش برای مواجه با تحریمهاست. البته اقتصاد روسیه عملکرد مثبتی داشته به طوری که نرخ برابری روبل به دلار بهتر از گذشته شده است. در این بحران آمریکا دستاوردهایی طراحی کرده که از جمله آن وابسته کردن اروپا و استفاده از آن علیه چین است.
بحران اوکراین تحولات بین المللی را به سمت و سوی جدیدی برده چون روابط قدرتهای بزرگ و کشورها بیش از گذشته در حال قطبی شدن است. فرصتهایی هم برای جمهوری اسلامی شکل گرفته است؛ عرضه نفت ایران به بازارهای جهانی میتواند قیمت انرژی را برای اروپایی مطلوبتر کند و به همین دلیل فکر میکنم طرف اروپایی مایل به نتیجه رسیدن مذاکرات هسته ای به سرعت است.
توجه روسیه به مسیر ترانزیتی ایران یعنی کریدور شمال به جنوب بیشتر شده است. تجارت با روسیه در حال اوجگیری است، سفر مقامات برای تسهیل تجارت حرکت روبه جلویی دارد و اخیرا مرکز تجارت ایران در روسیه افتتاح شده که گام موثری برای توسعه تجارت است. برای یک سال آینده ظرفیت تجارت هشت میلیارد دلاری را پیش بینی میکنیم.
از گذشته موضوع عضویت ایران در پیمان اقتصادی اوراسیا را دنبال میکردیم در عین حال برنامه چشمانداز همکاری ۲۰ ساله ایران و روسیه در حوزه دیپماسی در حال پیگیری است. همچنین بحران اوکراین مسیر ایران در ایده یک کمربند یک جاده چین را هم تثبیت کرده و به همه طرف ها اثبات کرده امن ترین نقطه برای عبور یک مسیر ترانزیتی شرق به غرب است.
به عنوان آخرین سوال، نظر شما درباره تغییر سفیر روسیه در تهران بعد از ۱۱ سال چیست؟
آقای جاگاریان به مدت ۱۱ سال در ایران سفیر بود و به صورت روتین با پایان دوره ماموریتش، نفر جایگزینی معرفی میشود. امیدواریم سفیر جدید روسیه بتواند جهشی در روابط ایران و روسیه شکل دهد.