تابناک ــ اگر تحولات سیاسی و اجتماعی کشور از زمان انقلاب اسلامی تاکنون را مورد بازخوانی و بررسی قرار دهیم، خواهیم دید که پس از انقلاب اسلامی، دورهها و تحولات مختلفی بر این مرز و بوم و مردمان این دیار گذشته است. از جنگ تحمیلی گرفته تا تحولات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و یا اقتصادی که هر یک شرایط خاص و منحصر به فرد خود را داشته اند؛ اما در یک موضوع، فصل مشترک داشته اند؛ وقتی میل و رغبت مردمی و اقناع سازی عموم جامعه مورد توجه قرار گرفته، کشور توانسته در عبور از آن تحولات موفق بوده و از آنها سربلند بیرون آید.
در این روزها هم شاهد برخی تحولات و اعتراضات و آشوبها هستیم که پس از فوت بانوی سقزی یعنی خانم مهسا امینی شروع شد و با اینکه در آغاز در اعتراض به عملکرد برخی از عوامل نیروهای انتظامی مرتبط با این حادثه آغاز شد، کم کم رنگ و بوی دیگری به خود گرفت و دیده میشود که هر روز تجمعاتی به بهانههای جدید در اماکن مختلف از کوچه و خیابان گرفته تا مدرسه و دانشگاه تشکیل میشود.
متاسفانه بیشتر این تجمعات به علل متعددی مانند حضور سودجویان داخلی و حضور برنامه ریزی شده عوامل خارجی برای تغییر مسیر اعتراضات و همچنین برخوردهای گاه غیر حرفهای و غیر قابل پذیرش برخی از عوامل انتظامی با افراد حاضر در تجمعات از مسیر و هدف اصلی منحرف شده و تبدیل به معرکهای برای حضور آشوب طلبان میگردد و موجب میشود تا بدخواهان همیشگی این کشور با سوء استفاده از این اوضاع، افکار عمومی را در جهت حضور در اغتشاشات تحریک و تشویق نمایند.
در حوادث چند روز اخیر کشور دیده میشود که بدخواهان با دست گذاشتن روی موضوعاتی مانند «مشکلات اقتصادی»، «خواستههای صنفی و اجتماعی برخی از اقشار» و «تفاوتهای قومیتی» و کلا هر خواسته پاسخ نداده پیشینی، به نوعی افکار عمومی را تحت تاثیر قرار داده و موجب میشوند تا فضای کشور ملتهب و آشوب زده جلوه نماید که این موضوع بیانگر این است که عدم پاسخ مناسب و به موقع به برخی از خواستههای مردمی چگونه میتواند بستر مناسبی برای برنامه ریزی و سرمایه گذاری سودجویان داخلی و عوامل خارجی باشد.
اما واقعیت این است که علاوه بر این موارد گفته شده، امر دیگری وجود دارد که نگرانی از جهت آن بی فایده نبوده و اتفاقا شاید یکی از عوامل مهم در اینکه میبینیم یک روز در خیابان و روز دیگر در دانشگاه و حتی در چند مدرسه تجمعاتی شکل میگیرد این است که فقط از یک نسخه واحد برای مواجهه با این تجمعات استفاده میشود.
اینکه به جهت حفظ نظم عمومی و رعایت منافع کشور با کمک از نیروهای امنیتی و انتظامی با تحرکات اغتشاش آمیز مقابله و برخود شود، کاملا پذیرفتنی بوده و باید مورد حمایت و توجه مردمی هم قرار گیرد، اما اینکه مثلا برای مقابله با تجمعات دانشجویی و یا دانش آموزی سعی شود از همین نوع مواجهه و مقابله استفاده شود، کاملا غیر قابل پذیرش و توجیه ناپذیر است.
نباید فراموش کنیم که «مدرسه» و «دانشگاه» دقیقا دو مکانی بوده که محل و محفل اصلی برای اقناع سازی اثرگذار است و هرگونه اشتباه و بی مبالاتی و کم دقتی میتواند یک نسل را درگیر نماید، زیرا دانشجو یا دانش آموزی که برخوردی غیر قابل توجیه را در دوره دانش آموزی یا دانشجویی خود ببیند تا ابد آن را فراموش نکرده و نه تنها خود تبدیل به فردی میشود که در برابر اقدامات منطقی واکنشهای غیر منطقی ابراز مینماید، بلکه سعی میکند این خصیصه را به اطرافیان و نسل بعدی هم منتقل نماید که اگر موشکافانه به آن توجه شود، کاملا مشخص است که نوع مواجهه با تجمعات به خصوص در این دو مکان باید کاملا مبتنی بر اقناع سازی غیر تحمیلی و غیر اجباری باشد تا آنان را همراه و همدل با منافع عمومی کشور نماید.
برای اینکه این اقناع سازی باید چگونه باشد، میتوان خصیصههای متعددی برشمرد؛ اما شاید مهمترین آنها این باشد که باید علاوه بر اینکه صادقانه و صریح و شفاف سخن گفته شود با نگاهی تعاملی و دوسویه و مستند و مستدل گفتوگو گردد و استفاده از زبان مشترک و معقول و منطقی و جذاب هم کاملا مورد تاکید است و فراموش نکنیم که دانش آموز یا دانشجو حتی اگر در مسیر اعتراض دچار هیجانات درونی و ترغیبهای بیرونی شود و دست به اعمال خسارت باری بزند، باید با نگاهی دیگر به آن نگریسته شود که همین موضوع هم در بیانات اخیر رهبر انقلاب و رییس قوه قضاییه مورد تاکید قرار گرفته و شایسته است مسئولان امر به آن توجه دقیقی داشته باشند.
در همین باره میتوان یادآور شد، از تجربه راه اندازی برنامه «شیوه» در سیما که یک برنامه گفتوگو محور و چالشی و همه جانبه و البته منطقی و مستدل بوده و همچنین برگزاری جلسهای در دانشگاه تهران که با حضور بیش از ۲۰ استاد از تمامی جناحهای فکری تشکیل شد و گزارش و نکات تخصصی مهمی در آنجا مطرح شد، درس گرفت و محدودیتهای ذهنی گذشته را کنار گذاشت و توجه داشت که «اقناع سازی» و قبول اشتباهات و معایب و همچنین سعی در جبران و برطرف کردن این معایب هرچند میتواند مسیری پر مشقت و شاید چالش برانگیز و طولانی باشد، قطعا اثرگذارتر و پایدارتر است.