به گزارش تابناک به نقل از همشهری آنلاین - انباریهای کوچک آپارتمانها، جوابگوی خرت و پرتهای اضافه خانه نیستند. شاید به همین دلیل است که بالکنها اهمیت پیدا کردهاند و به هرجا که نگاه کنی و خانهای باشد که بالکنی دارد، به احتمال زیاد آنجا پر از وسایل اضافه برخی از خانوادههایی است که با خلوت کردن و جمع و جور کردن محیط زندگی خود، ناخودآگاه چهره نازیبایی برای محله درست میکنند.
اگر دروازه شرقی منطقه ۱۸ را ابتدای جاده ساوه ـ تولیددارو و نهایتاً بلوار معلم فرض کنیم، از ابتدای این محدوده که وارد منطقه شوید، میتوانید کپهکپه وسایل اضافی خانوادهها را در بالکنهایی که رو به خیابان هستند، ببینید. درست است که این بالکنها مزاحم هیچکس نیستند، برای هیچکس هم، دردسر ایجاد نمیکنند، اما همینکافی است که وجودشان چهره یک شهر را زشت و نازیبا کند.
بالکنها خصوصی نیستند
از همان ابتدای بلوار معلم میتوان بههمریختگی بصری و شلوغی را حس کرد. تنگی جا اولین چیزی است که به نظر میآید؛ بساطی که در بالکنها چیده شده، حاکی از خانههای کوچک و فضای تنگ خانهها و اهالی آنهاست. اما شاید کمتر کسی به این موضوع توجه کند که بالکنها آنقدرها هم که تصور میشود، خصوصی نیستند و طبق کتاب قانون شهرداریها، بالکنها هم بخشی از منظر عمومی محسوب میشوند.
رعایت حریم شخصی و حقوق همسایهها
ساکنان ساختمانهایی که در جوار درمانگاه شبانهروزی خیابان شریعتی هستند، بعضی اصول آپارتماننشینی را در نظر نگرفتهاند که یکی از آنها رعایت حریم شخصی و حقوق همسایههاست. سبدهای رنگی، جاروها و تیهای پلاستیکی و چوبی، پردههای حصیری، دبههای ترشی، همه و همه، آن چیزی هستند که در این بالکنها قد علم کردهاند. «نسرین فرهودی» ساکن این خیابان نیست، اما گاهی گذرش به اینجا میافتد. او میگوید: «خوب نیست گاهی مردم حقوق یکدیگر را رعایت نمیکنند. ما همانطور که دوست داریم داخل خانههای خود را تمیز نگه داریم، همانقدر موظفیم ظاهر بیرونی خانههای خود را تمیز و زیبا نگه داریم. اگر کسی کمی خوشسلیقه باشد، هیچوقت بالکنش را به این روز نمیاندازد. حتی اگر کسی به این فکر کند که مردم حق دارند از زیباییها لذت ببرند، به خودش اجازه نمیدهد جایی را که در معرض دید عموم است صرفاً به خودش اختصاص دهد. کاش برای این کار آنها، جریمه صادر شود تا دیگر آن را تکرار نکنند.»
بهانه کمبود فضای خانه برای کار نادرست.
اما این همه آن چیزی نیست که میشود درباره بالکنهای اشغالشده با وسایل گفت. مردمانی که بالکن خانههایشان را به انباری تبدیل کردهاند، دلیلشان کمبود فضای کافی انباریهاست که به چنین کاری اقدام میکنند. «مهدی محمودیان»، ساکن خیابان سپیده شمالی، روبهروی بیمارستان غیاثی، میگوید: «چارهای نیست. خانهها کوچکند و بیشتر آنها انباری ندارند. معمولاً خانوادهها دوست دارند به جای انباری، پارکینگ داشته باشند. به همین دلیل به فضایی برای تلنبار کردن وسایل اضافی نیاز دارند و این فضا معمولاً همان بالکنهایی است که اغلب هم رو به کوچهاند. آنها که رو به حیاط بالکن دارند هیچ، اما برای بالکنهای مشرف به کوچه باید دقت به خرج داد. مردم مجبور نیستند زشتیهایی را که ما باعث و بانیاش هستیم، تحمل کنند. البته گویا برای این بیتوجهی جریمهای در نظر گرفته شده است. اما کاری نمیتوانیم بکنیم. نه میشود به این افراد تذکر داد، نه گوششان بدهکار این حرفهاست.»
راه حلهایی برای فرار از نگاه دیگران.
اما در برخی خیابانها و کوچهها داستان بالکنها طور دیگری است. کمتر صاحبخانهای پیدا میشود که به خودش اجازه داده باشد از فضای مشرف به منظر شهری سوءاستفاده کند. یکی از همسایهها که کمی جا را بهانه کرده و بالکنش را به محل نگهداری اسباب و اثاثیه اضافی خانه اختصاص داده، مشکل را جور دیگری حل کرده است. او به شکل بسیار ماهرانهای برای بالکن خانهاش دیوارهای آلومینیومی ساخته و آن را به انباری کوچکی تبدیل کرده است. «داود صحرایی» که در جوار این خانه زندگی میکند میگوید: «واقعیتش این است که آنها با این کارشان هیچ مزاحمتی ایجاد نکردهاند. بندههای خدا جایشان تنگ است. چه کار میتوانند بکنند؟ خیلی از آپارتمانهای امروزی یا پارکینگ دارند یا انباری! همه خانهها هر دو را ندارد.»
البته نمیشود به مردم اعتراض کرد. اگر جای کافی برای اسباب و اثاثیهشان داشتند، خودشان قبل از ما به این فکر میافتادند که بالکنهایشان را تبدیل به انباری نکنند. «سامان تقوی» هم همین نظر را دارد. او معتقد است خانهها آنقدر کوچکند که همه اسباب و اثاثیه را نمیشود در آنها جای داد. او میگوید: «در خانههای ۴۰ـ ۵۰متری مگر میشود همه وسایل و اسباب و اثاثیه ضروری را جا داد؟ این روزها خیلی از خانهها انباریهای یکمتری دارند که هیچ چیز در آنها جا نمیشود. نمیشود وسایل را دور ریخت که.»
پا گذاشتن روی حقوق دیگران، مثل آب خوردن
اصلیترین دلیل این انباریسازی بالکن را میشود کمبود جا عنوان کرد، اما نکته دیگر ناآشنایی شهروندان با قوانین و همچنین آداب شهرنشینی و آپارتماننشینی است. بافت فشرده خانهها موجب میشود بالکنهای پر از وسایل، بیشتر توی ذوق بزنند، چراکه اگر خانهها فاصله بیشتری داشتند، این درهمی و شلوغی دیده نمیشد یا حداقل به چشم نمیآید. این وضعیت در کوچهها بیشتر مشهود است تا خیابانهای اصلی. «فاطمه قاسمی» اشاره میکند به بالکنهای شلوغ کوچه شهید رمضانی و میگوید: «چون در کوچهها رفت و آمد کمتر از خیابانهاست، بالکنهای تبدیلشدهبهانباری خیلی به چشم نمیآیند. بالکنهایی که مشرف به خیابانها هستند بیشتر دیده میشوند و به همین دلیل لازم است کسانی که حقوق دیگران را در نظر نمیگیرند، جریمه شوند.»
در خیابان خلیجفارس این وضعیت بسیار مشهود است. بالکنهای شلوغی که پر از خرت و پرت اضافه خانوادهها هستند، نمای زشتی برای خیابان درست کردهاند. محال است از این خیابان رد شوی، بیآنکه چشمهایت درگیر انباریهای روباز خانهها نشود. خانههای قدیمی بیشتر به این درد مبتلا هستند. ساکنان این خانهها حسابی قید نمای زیبای شهر را زدهاند و بیآنکه در چیدمان خرت و پرتهای انباری روباز خود دقتی کرده باشند، همینطور همهچیز را بدون هیچ حساب و کتابی روی هم تلنبار کردهاند. «رحیمرضا زواره» اهل کرمانشاه است، اما ۱۰ سال میشود که پایتختنشین شده. او بالکنها را امنترین محل نگهداری خرت و پرتهای باارزش میداند و میگوید: «خوب است که حداقل آپارتمانها بالکن دارند. انباریها که همه کوچکند، در پارکینگها هم که نمیشود چیزی گذاشت، همه صدایشان درمیآید. فقط از بالکنها میشود استفاده کرد که کسی مدعی آنها نیست. البته این کار برای ساکنان طبقات همکف و اول خطرناک است، چرا که ممکن است وسایلشان به سرقت برود، اما ساکنان طبقات بالاتر مشکلی ندارند.»
فرهنگسازی دست خودمان است
روی بعضی از وسایلی که در انباریهای یکمترمربعی روباز چیده شدهاند، نایلون، چادر یا برزنت کشیدهاند تا از گرد و خاک و بارش برف و باران در امان بمانند. معمولترین وسایلی که در این انباریهای بیدر و پیکر دیده میشود، قابلمه در سایزهای مختلف، دبههای ترشی و شور، ظرفهای پلاستیکی رنگارنگ و دوچرخه و رختآویز و ... است. کمتر بالکنی دیده میشود که شیک وتر و تمیز و عاری از هرگونه خرت و پرت باشد. به نظر میرسد باید در این خصوص، فرهنگسازی شود. شاید کمتر کسی بداندبالکنها کاربرد دیگری دارند. کاربرد دیگری جز برای لباس پهن کردن و انبار کردن خرت و پرت. شاید بهتر باشد بگوییم بالکنها برای نفس تازه کردن و تماشای منظر شهری ساخته شدهاند و نه برای انباری شدن.
در محلههای مختلف منطقه ۱۸ این کاربری با برخوردهای متفاوتی همراه است. مثلاً در ورودی مجتمع مسکونی بهار خیابان شهید نیکملکی، روی تابلویی که توسط مدیر ساختمانشان تهیه شده، یادآوری شده که کسی حق ندارند وسایل اضافی خود را در بالکن در معرض تماشا قرار دهد. در بیانیهای که توسط ساکنان این ساختمان تنظیم شده، بندی وجود دارد که در آن همسایهها نباید بالکنهایشان را انباری کنند، هرچند انباریهایشان کوچک و کمجا باشد. «محمدعلیحسنزاده» که از ساکنان این ساختمان است میگوید: «روی پشتبام ساختمان جایی برای پهن کردن لباس و پتو و فرش وجود ندارد و انباریهایمان هرچند کوچکند، اما اجازه نمیدهیم هیچ کس فضای مشرف به نمای شهری را که در معرض دید عموم است، زشت و درهم و برهم کند. به نظر من این حق مردم است که از نمای زیبای شهر و محله لذت ببرند.»
به هر حال، داستان بالکنهای شهر هنوز ادامه دارد و این ما هستیم که میتوانیم پایانی خوش برایش بنویسیم.