درباره ادامه جنگ در اوکراین و با توجه به تهدیدات هستهای پوتین و ادامه حملات به این کشور می توان گفت گرچه تلاشهای زیادی از سوی کشورهای مختلف برای پایان دادن به جنگ صورت میگیرد، اما به نظر میرسد که جنگ روسیه علیه اکراین به این زودیها تمام نخواهد شد، زیرا شرایط دو طرف برای پایان یافتن جنگ بسیار از هم فاصله دارد.
روسیه میخواهد زمانی جنگ پایان یابد که شرایط زیر برای پوتین محقق گردد.
۱- اعلام رسمی اکراین مبنی بر پذیرش الحاق استانهای اشغال شده اوهانسک و دونباس و نیز جزیره کریمه به روسیه و نداشتن هیچگونه ادعای ارضی توسط اکراین در باره آنها و نیز در باره اراضی اشغالی شرق اکراین
۲- تضمین دادن دولت اکراین به روسیه مبنی بر عدم پیوستن آن کشور به پیمان ناتو برای همیشه
۳- بی طرف ماندن اکراین در ارتباط با اختلافات آمریکا، اروپا، غرب و روسیه
۴- خاتمه دادن دولت اکراین به نقض حقوق روس تبارها
۵- حفظ حضور ناوگان دریایی روسیه در سواستویل و دریای سیاه
۶- روی کار آمدن یک دولت طرفدار روسیه در اکراین جهت تضمین خواستههای فوق
بر همین اساس است که روسیه اعلام کرده است که در صورت لزوم از سلاحهای هستهای برای حفظ سرزمینهای اشغالی اکراین استفاده خواهد کرد.
اما در مقابل، اکراین نیز به دنبال آنست که جنگ در زمانی پایان یابد که:
۱- ارتش روسیه به تجاوزات خود علیه سرزمین اکراین پایان دهد و تمامی اراضی اشغالی اکراین را تخلیه کند.
۲- روسیه تمامیت ارضی اکراین را به رسمیت بشناسد.
۳- روسیه در امور داخلی اکراین دخالت نکند و به حاکمیت ملی آن کشور احترام بگذارد؛ بنابراین مشخص میشود که فاصله خواستههای طرفین جنگ آنقدر زیاد است که رسیدن به صلح کار دشواری است.
از سوی دیگر باید توجه داشت که آمریکا و ناتو در حال حاضر روسیه را در باتلاق جنگ اکراین گیر آورده اند و از این فرصت برای تضعیف کامل روسیه استفاده خواهند کرد تا در آینده نگران تهدیدات روسیه در شرق اروپا نباشند.
با همین نگرش است که سیل کمکهای نظامی و اقتصادی به اکراین انجام میشود تا روسیه به این سادگیها نتواند اعلام پیروزی کند.
اما در مورد احتمال تحقق تهدیدات هستهای پوتین باید توجه داشت که تجربه نشان داده است که قدرتهای دارای سلاح هستهای از آن جنگ افزارها در شرایط خاصی استفاده کرده اند. مردم جهان بمباران هستهای شهرهای ژاپن توسط آمریکا را هیچگاه از یاد نمیبرند؛ بنابراین روسیه هم که طرف چند سال اخیر توان هستهای خود را افزایش داده و سلاحهای هستهای خود را نوسازی کرده است، ممکن است از سلاحهای هستهای تاکتیکی برای تحقق بعضی از اهداف خاص خود در جنگ استفاده کند.
اما این مسئله تا حد زیادی بستگی به ارزیابی روسیه از واکنش احتمالی آمریکا و ناتو در قبال بهره گیری از جنگ افزارهای هستهای در نزدیکی اروپا دارد.
اگر جنگ فرسایشی و طولانی شود و روسیه نتواند به پیروزی قاطع امیدوار گردد و فشارهای تحریم و تنگناهای اقتصادی نیز وضعیت حکمرانی پوتین را وخیم کند، ممکن است که رئیس جمهور روسیه چنین تصمیم خطرناکی را بگیرد.
حال این سوال مطرح است که ضمیمه کردن بخشهایی از اکراین تبعاتی در آینده خواهد داشت؟ و آیا این مناطق از سوی اکراین پس گرفته خواهد شد؟
در پاسخ باید گفت به نظر میرسد که هدف اصلی و محوری روسیه حفظ اشغال شرق اکراین و ضمیمه کردن اراضی و استانهای نوار شرقی اکراین به خاک روسیه است تا به زعم خود تهدید ناتو را از خاک روسیه دور کند.
در حال حاضر روسیه تمام توان نیروی زمینی خود را برای حفظ اشغال این سرزمینها بکار گرفته است و در پی انجام تدابیری است که امکان بازپس گیری آنها توسط اکراین را تقریباً غیرممکن سازد.
طبیعی است که اولویت اکراین بایستی عقب راندن ارتش متجاوز روسیه از خاک خود و بازپس گیری اراضی اشغالی آن کشور باشد.
اما باید توجه کرد که ارتش اکراین در برابر استعداد ارتش روسیه، قوای کوچکی است که بعید است بتواند براحتی دست به طرح ریزی و انجام عملیاتهایی بزند که منجر به آزادسازی سرزمینهای از دست رفته شود.
تمام امید اکراین به کمکهای خارجی بویژه حمایتهای تسلیحاتی آمریکا و اروپاست. کشورهای غربی هم به گونهای دست به تجهیز ارتش اکراین میزنند که جنگ همچنان ادامه یابد و اکراین هر روز وابستهتر به کمکهای غرب شود؛ بنابراین نوع سلاحها و تجهیزاتی که اروپاییها و آمریکا در اختیار اکراین قرار میدهند بسیار اهمیت دارد.
بر همین اساس به نطر میرسد که دولتهای غربی به دنبال یکسره کردن مسئله جنگ نیستند، بلکه علاقمند به تداوم یک جنگ فرسایشی هستند تا بتوانند حساب روسیه را در جریان جنگ اکراین برسند؛ بنابراین نباید انتظار داشت که تحول مهمی در صحنه میدانی جنگ رخ دهد و اکراین بتواند به این زودیها سرزمینهای اشغالی خود را از چنگال ارتش مغرور روسیه آزاد کند.
کشور اکراین برای اروپا و آمریکا اهمیت ژئوپلتیکی زیادی دارد. آنها از سویی اکراین را مانع اصلی نفوذ روسیه به سوی غرب محسوب میکنند و از طرفی اکراین را سرپل اصلی برای کنترل و مهار روسیه و جلوگیری از بلندپروازیهای پوتین میدانند؛ بنابراین اروپا و آمریکا به صورت یکپارچه و منسجم از دولت اکراین در برابر روسیه حمایت میکنند و خود را متعهد به تقویت نظامی همه جانبه اکراین میدانند.
برنامه آمریکا و اروپا آنست تا در درازمدت اکراین را به عضویت ناتو درآورند و حوزه عمل ناتو را به مرزهای روسیه بکشانند.
باید توجه داشت که مهمترین مأموریت پیمان ناتو از ابتدای تشکیل تا کنون، مقابله با تهدیدات شوروی سابق و روسیه امروز بوده است؛ بنابراین نپرداختن به مسئله تهدید روسیه باعث فروپاشی پیمان ناتو در آینده میشود.
از طرفی آمریکا به دنبال کنترل و مدیریت اروپاست و بهترین راه برای رهبری آمریکا، به کنترل درآوردن بازار انرژی اروپاست که با حمله روسیه به اکراین، چنین فرصتی برای ایالات متحده فراهم شده است؛ بنابراین آمریکا با تداوم جنگ اکراین هم به تضعیف مستمر روسیه میپردازد و هم بر سیاست اقتصادی و امنیتی اروپا اثر میگذارد و قاره سبز را در راستای اهداف خود بکار میگیرد.
بر همین اساس است که تداوم جنگ و فرسایشی شدن آن به نفع آمریکا و البته به ضرر اروپا و اکراین است.
در حال حاضر هم شاهد هستیم که غربیها ادعا میکنند ایران تسلیحات نظامی به روسیه فروخته است که در جنگ اکراین به کار برده میشود.
در پاسخ به این ادعاها باید متذکر شد که روسیه از ابتدای حمله به اکراین به دنبال کشاندن پای ایران به آن جنگ بود، تا هم تنها نماند و هم فشارهای تحریم بر ایران افزوده شود و هم خیالش از حل شدن مسئله هستهای ایران راحت شود و هم سیاست خارجی ایران را به گروگان بگیرد و هم بتواند رفتار مستقل ایران را به نوعی مهار کند.
شاید به همین دلیل باشد که روسیه موضوع خرید پهپاد از ایران را رسانهای کرد و به طور مرتب بر آن دمید و برای آن تبلیغ کرد.
این در حالی است که موضع رسمی وزارت امور خارجه ایران عدم پشتیبانی تسلیحاتی از طرفین جنگ و حفظ موضع بیطرفی و تلاش برای خاتمه یافتن جنگ است.
در هر صورت جنگ اکراین فقط از نظر انسانی برای جمهوری اسلامی ایران مهم است، ولی موضوع مربوط به ایران نیست.
ایران که خود تجربه تجاوز ارتش صدام را به خاک میهن عزیز داشته است، قاعدتاً با هر نوع جنگی مخالف است و متجاوز را محکوم میکند و به دنبال فروکش کردن جنگ بین کشورهاست.
منافع ملی ایران نیز ایجاب میکند که دولت جمهوری اسلامی ایران در جنگ اکراین بی طرف باشد و از فرصت پدید آمده برای حل مسائل کشور با اروپا و آمریکا و به نفع مردم استفاده کند.
اگر ایران بتواند برای صادرات گاز و نفت به اروپا به تفاهمی خوب دست یابد، صلح در منطقه نیز پایدارتر میشود.
مسئله اصلی ایران در حال حاضر، رفع کلیه تحریمها و تلاش برای ورود به بازار جهانی و از بین بردن تنشهای آمریکا و اروپا با جمهوری اسلامی است تا مردم کشور راضی باشند؛ بنابراین بهترین سیاست برای جمهوری اسلامی ایران، همچنان حفظ بی طرفی در جنگ اکراین و تلاش برای پایان دادن به آن و برنامه ریزی برای رفع اختلافات با آمریکا و اروپا و به جریان انداختن صادرات انرژی به کشورهای مختلف جهان به ویژه به کشورهای غربی است.