زن جوان که در پرونده مرگ مشکوک همسرش به همراه یک پزشک محاکمه شده بودند از سوی قضات شعبه یازدهم دادگاه کیفری یک استان تهران تبرئه شدند.
به گزارش ایران، تابستان سال ۹۵ زن جوانی به نام نسرین از فوت مشکوک همسرش خبر داد. وقتی مأموران پلیس به خانه زن جوان رفتند، پس از بررسیهای اولیه جسد را با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل کردند.
زن جوان در شرح ماجرا به مأموران گفت: ساعاتی پیش همسرم از سر کار به خانه آمد و حالش خوب بود. پس از آن من و همسر و فرزندم شام خوردیم و دقایقی بعد همسرم روی زمین دراز کشید و حدود ساعت 9شب بود که خوابید. وقتی دیدم از خستگی خوابش برده، رفتم پتویی آوردم تا روی همسرم بیندازم که به یکباره دیدم از دهانش کف بیرون ریخته و نفس نمیکشد وقتی دقت کردم، متوجه شدم او فوت کرده و همان موقع هم با اورژانس و پلیس تماس گرفتم.
در ادامه تحقیقات مأموران متوجه شدند که از ماهها پیش نسرین با همسرش اختلافاتی داشته و مدام با هم دعوا میکردند.
پزشکی قانونی نیز پس از معاینات لازم جسد در گزارشی اعلام کردند که مرد جوان بر اثر مسمومیت با سیانور فوت کرده است. پس از اعلام این گزارش از سوی پزشکی قانونی پرونده وارد مرحله تازهای شد و پدر و مادر مقتول از عروسشان به اتهام قتل شکایت کردند.
با ثبت این شکایت مأموران نسرین را زیر نظر گرفتند و تلفن همراه او را مورد بررسی قرار دادند که مشخص شد وی شب حادثه بیش از 10 بار با پزشکی میانسال در تماس بوده است.
به این ترتیب نسرین بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت و ضمن انکار دخالت در قتل همسرش گفت: ما سالها اختلاف داشتیم چون همسرم مرد خیانتکاری بود و بارها هم با سند به او اثبات کردم که به من خیانت میکند اما قصدی برای کشتنش نداشتم و هیچ وقت هم در فکر انتقام گرفتن از او نبودم.
نسرین در پاسخ به این سؤال که چرا شب حادثه پس از آنکه متوجه مرگ همسرش شده بارها با پزشک تماس گرفته، اظهار داشت: من از قبل دکتر را میشناختم و ارتباط ما کاری بود و هیچ توطئهای در میان نبود. من فکر میکنم همسرم خودکشی کرده است.
بدین ترتیب مأموران پزشک میانسال را دستگیر کردند و او نیز تحت بازجویی قرار گرفت و درباره تماسهای مکرر همسر مقتول گفت: من آن شب تماسی با نسرین نداشتم و اگر هم تماسی بین ما بوده، فقط به خاطر مسائل کاری بوده است.
در این میان مأموران متوجه شدند که اختلاف میان نسرین و همسرش به حدی بوده که وی چند هفته قبل از مرگ همسرش از وی به خاطر نداشتن امنیت جانی شکایت کرده بود. از این رو احتمال جنایت خانوادگی قوت گرفت.
پس از پایان تحقیقات، برای نسرین به اتهام مباشرت در قتل و برای پزشک میانسال به اتهام معاونت در قتل کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در جلسه دادگاه در حالی که مادر قربانی خواستار قصاص عروسش و پزشک میانسال بود، پدر قربانی به جایگاه رفت و با صرفنظر از شکایتش عنوان کرد: اگر عروسم قصاص شود، نوهام بدون پدر و مادر میشود به همین خاطر دیگر نمیخواهم قصاص شود اما خواهان دریافت دیه هستم.
بعد از آنها نسرین به عنوان متهم ردیف اول به جایگاه رفت و گفت: من از ابتدا بارها گفتهام که هیچ نقشی در فوت همسرم نداشتم. من با همسرم اختلاف داشتم اما هیچ گاه راضی به مرگ او نبودم.
پس از آن پزشک میانسال به جایگاه رفت و با رد اتهامش، اظهار داشت: من هم بارها گفتهام که نقشی در فوت متوفی نداشتم. موضوع تلفن هم ارتباطی با همسر نسرین نداشته و تنها بحث کاری بوده است. ضمن اینکه من اصلاً همسر نسرین را نمیشناختم و ندیده بودم.
در ادامه قاضی به اولیای دم گفت: آیا حاضر هستید قسم بخورید که متهمان پسرتان را به قتل رساندهاند؟ یا اینکه حاضر هستید که قسم متهمان را مبنی بر بیگناهی آنها بپذیرید؟اما پدر و مادر قربانی پاسخ دادند: خیر حاضر به قسم خوردن نیستیم و قسم متهمان را هم قبول نداریم.
با پایان جلسه دادگاه قضات بر اساس مدارک و مستندات پرونده و همین طور تحقیقات پلیس عنوان کردند: مدرکی دال بر مجرم بودن دو متهم این پرونده به دست نیامد و در نهایت هر دو را از اتهام قتل تبرئه کردند.