آمریکایی ها و اسرائیلی ها نتوانستند، خویشتنداری کنند و آشکارا از تجزیه ایران و تغییر نظام جمهوری اسلامی سخن نگویند. وقتی ژوزف بایدن، که هوش و حواس و حال و روز درستی ندارد، گفت: «آمریکا ایران را آزاد می کند!» گرچه بیدرنگ سخنگوی پنتاگون، حرف نابهنگام بایدن را اصلاح کرد و گفت: «مردم ایران، ایران را آزاد می کنند.» اما سخن بايدن همان موضع استراتژیک امریکا و اسرائیل و عربستان و دیگر هم پیمانان در باره ایران است. منتها بایدن به دلیل حواس پرتی مشهورش، که: یک بار زنش را با خواهرش عوضی گرفت، یک بار به دونالد ترامپ گفت: «ببین جرج!» یک بار انتخابات ریاست جمهوری را با سنا قاطی کرد. یکبار گفت، پسرش در جنگ عراق کشته شده است! به او یادآوری کردند که پسرش سرطان مغز گرفت و درگذشت.
آنان از «امپراتوری ایران» سخن می گویند که می بایست شکسته شود، و ایران آزاد شود، یعنی سرزمین ایران تجزیه شود. ملت ایران به اقوام یا به تعبیر آنها به ملیت های مختلف تقسیم شود، همانگونه که شوروی و یوگسلاوی تجزیه سرزمینی و قومیتی و ملی شد. همین استراتژی و رویکرد را ما در تبیین خط مشی برخی گروه های اپوزسیون به روشنی می بینیم. وقتی از خوزستان با عنوان « عربستان» نام می برند. همان عنوانی که صدام حسین در جنگ تحمیلی به کار می برد و می خواست، خوزستان را با عنوان عربستان از ایران تجزیه کند.در تلویزیون های فارسی لندن و واشنگتن و اتاق های فکر واشنگتنی و نیز در فضای مجازی آشکارا می بینیم، که از تجزیه ایران سخن می گویند.
وقتی به عنوان یک خط مشی، تلویزیون های فارسی مآمور می شوند که با رهبران و یا افراد شاخص احزاب تجزیه طلب، مصاحبه و از آن ها چهره سازی کنند، مجریان همان «استراتژی تجزیه سرزمینی و ملی ایران» هستند. در تظاهرات برلين، وقتی در هرگوشه و کناری پرچمی که نشانه تجزيه بخشی از خاک ایران بود، پرچم عربستان و كردستان و بلوچستان و …برافراشته شد. نشانه و گواه روشنی بوده و هست که خط مشی و دستورالعمل اساسی همین است. ایران یکپارچه و یگانه و قوی به مصلحت و در جهت منافع امریکا و اسرائیل و هم پیمانان منطقه ای نیست.برای تضعیف ایران و نهایتا تجزیه ایران می بایست ارکان وحدت ملی و اقتدار کشور هدف گرفته شود. بیهوده نیست که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ارتش هدف گذاری شده اند. سلبریتی آلت دستی که یک خط راست نمی تواند بنویسد، یک صفحه کتاب فارسی سوم راهنمایی را نمی تواند درست بخواند، سه دقیقه نمی تواند راست و درست حرف بزند؛ ارتش را نشانه می گیرد و می خواهد ارتش را در کنار اغتشاشگران و تجزیه طلبان قرار دهد. اینان چهره های بادکنکی و مهره های یک سناريو و یک پروژه تعریف شده هستند. تمام این تلاش ها در جنگ هشت ساله، با تمركز بر حمله نظامی به کشور ما انجام شد. ورشو و ناتو پشتوانه ارتش عراق بودند، صد ها میلیارد دلار نفتی از سوی کشورهای عربی منطقه به عراق داده شد.
نه انقلاب متوقف شد؛ نه نظام جمهوری اسلامی ایران سرنگون شد و نه خوزستان تجزیه. ملت ما از یک جنگ جهانی که علیه او سازمان داده شده بود، سربلند و نیرومند بيرون آمد. ققنوسی که از توفان آتش خویش طلوعی دوباره کرد. در اعتراضات و آشوب و اغتشاشات اخیر، که براندازان از آن به «انقلاب سوم»، تعبیر می کردند و اکنون کوتاه آمده و از «خیزش» صحبت می کنند، تمرکز بر جنگ روانی- تبلیغاتی است. فضای مجازی و تلویزیون های فارسی در واقع به جای نیروهای مسلح در جنگ هشت ساله به ميدان آمده اند. هدف گذاری هم، مبارزه با ایران قوی است. وقتی دیدند، نمی توانند در جنگ روانی علیه انقلاب و نظام به پیروزی برسند و اصل نظام را از میان بردارند. آشکارا از مسلح شدن، گروه ها و احزاب سخن می گویند. مصاحبه جان بولتون با بی بی سی که به صراحت از انتقال اسلحه از كردستان عراق به ایران سخن گفت. از این که به تعبیر او معترضان سلاح در دست می گیرند و به سپاه حمله می کنند، خشنود بود و عمليات مسلحانه را تشویق کرد، همه این ها نشانه شکست است و نه قدرت. برای اینکه صف مردم به ویژه جوانانی که نسبت به بسیاری از مسائل و موارد اعتراض به حق دارند، از صف تجزیه طلبان و آشوبگران، جدا شود؛ مصاحبه جان بولتون در واقع یک شاخص و خط فاصل روشن است. جوانان ما به ویژه دانشجویان ببینند که چه گرگ هایی در کمین ایران قوی و وحدت سرزمینی و ملی ما نشسته اند. چنان که در صدد تجزیه سوریه و عراق هم بودند و ناکام ماندند. ایران از مجموعه سوریه و عراق بزرگتر و نیرومند تر است، این بار نیز مانند جنگ هشت ساله کشور ایران و ملت ایران نیرومند تر از توفان سر بر می دارد، اما با توجه به نکاتی که خواهم نوشت!**
روزنامه اعتماد شنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۱