تابناک / امیرساعد وکیل- وکیل دادگستری و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران ؛ گروه دوم مسابقات جام جهانی 2022 قطر را باید سیاسی ترین گروه مقدماتی مسابقات دانست. فارغ از اینکه اختلافات ریشه داری بین انگلیس و ولز در جغرافیای سیاسی حاکم است و مسابقه فوتبال بین این دو از این مناقشات بی نصیب نخواهد ماند، از یک سو، تیمهای ملی فوتبال دو متحد سنتی دنیای سیاست یعنی انگلستان و ایالات متحده برای صعود از این گروه، در مقابل دیگر تیم ها صف آرایی میکنند و از سوی دیگر، تیم ملی فوتبال ایران با دو «دشمن» سنتی خود در عرصه روابط بین الملل یعنی امریکا و انگلیس باید مسابقه دهد و غیرمنتظره نیست که همه رقابت ها و عداوت های چند دهساله این سه کشور در حوزه های سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی در مستطیل سبز متبلور شوند. با این حال، همه بازی های این گروه یک طرف، رقابت ایران و امریکا، طرف دیگر که الحق باید آن را مادر همه بازیهای مقدماتی جام جهانی دانست خصوصاً که نتیجه این بازی با نیم نگاهی به مسابقه بین انگلیس و ولز، جدال برای بقا در جام جهانی است.
از سال 1357 روابط ایران و امریکا به تیرگی گراییده است و 19 سال طول کشید تا نخستین بار، آتش التهاب و شور تاریخی روابط دو کشور، به صحنه رقابت فوتبال کشیده شود و تنور مسابقات جام جهانی 1998 را بشدت گرم کند. در آن مسابقه هر چند بنا به پروتکل از قبل تعیین شده فیفا، بازیکنان فوتبال ایران بعنوان تیم «ب» برای دست دادن با بازیکنان تیم امریکا بعنوان تیم «الف» باید به سمت آنها حرکت می کردند اما برای جلوگیری از هر گونه حاشیه، قرار شد بازیکنان تیم ملی فوتبال ایالات متحده به سمت بازیکنان ایرانی حرکت کنند و دست دهند. نگرانی دیگر فیفا این بود که گروهک تروریستی سازمان مجاهدین خلق، 7000 بلیط این مسابقه را خریداری کرده بود و برنامه ریزی کرده بودند که در حین مسابقه، اخلال ایجاد کنند. بدون تردید، کنترل این تعداد تماشاگر در بین کل 42 هزار نفر حاضرین ورزشگاه، کار ساده ای نبود.
با کمک نهادهای امنیتی، فیفا اقدام به شناسایی افرادی نمود که ممکن است بیشتر از بقیه دردسر آفرین باشند و عکس های آنها در اختیار فیلمبرداران قرار گرفت که از آنها و بنرهایی که ممکن بود همراه داشته باشند تصویری گرفته نشود. از نگاه فیفا این مسابقه در چهار گوشه دنیا پخش می شد و آخرین چیزی که فیفا بدنبالش بود، این بود که مبادا این افراد از این فرصت سوء استفاده کنند و به هر شکلی بخواهند به نفع اغراض سیاسی خود بهره برداری نمایند.
منابع امنیتی در آن مسابقه اطلاع داده بودند که ممکن است نیروهای معترض مجاهدین به داخل زمین مسابقه یورش آورند و به همین دلیل، پلیس ضد شورش فرانسه به حال آماده باش درآمده بود که در صورت چنین اتفاقی وارد ورزشگاه شوند و خلاصه برای جلوگیری از هرگونه اقدام مختل کننده مسابقه، نیروهای امنیتی بیشتری وارد ورزشگاه شده بودند. در آغاز مسابقه، به هر یک از بازیکنان ایرانی یک گل رز سفید به علامت صلح در ایران داده شده بود که به بازیکنان طرف مقابل دهند. بعد از آن، بازیکنان دو تیم با هم عکس مشترکی گرفتند و بازی آغاز شد.درس های زیادی از بازی ایران و امریکا در جام جهانی 1998 گرفته شد که لازم است در بازی روز سه شنبه که شاید یکی از سیاسی ترین مسابقات تاریخ جام جهانی باشد نیز به کار گرفت.
ممانعت امریکا از عضویت ایران در سازمان جهانی تجارت، خروج امریکا از برجام در دوران ترامپ، به شهادت رساندن مقام ارشد نظامی ایرانی (سردار سلیمانی) طی یک مأموریت رسمی در عراق توسط امریکایی ها و متقابلاً حمله ایران به پایگاه الاسد امریکا در عراق و نیروهای امریکایی در سوریه، خط و نشان هایی که ایران در عملیات پهپادی و گشت زنی دریایی علیه نیروها و تجهیزات امریکایی کشید، اقامه دو دعوای حقوقی از سوی ایران علیه امریکا در دیوان بین المللی دادگستری لاهه، توقف اجرای عهدنامه مودت بین دو کشور توسط امریکا پس از حدود 65 سال، اعمال مجدد تحریم های اقتصادی علیه ایران از سوی امریکا، عدم اعطای وام صندوق بینالمللی پول به ایران با فشارهای امریکا، خروج انتقاد آمیز امریکا از افغانستان، آغاز جنگ روسیه و اوکراین که عملاً منافع امریکا و ایران در این جنگ در مقابل هم قرار گرفته، بی نتیجه ماندن مذاکرات احیای برجام بویژه با فقدان دیدارهای مستقیم بین مذاکره کنندگان دو طرف، میدان داری امریکا برای تصویب قطعنامه های جدید علیه ایران در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی، مداخلات مقامات امریکایی در امور مرتبط با اعتراضات و اغتشاشات اخیر داخلی ایران، راهبری تحرکات مربوط به محکومیت وضعیت حقوق بشر ایران در سازمان ملل و ایجاد کمیسیون حقیقت یاب شورای حقوق بشر تنها سکانس هایی از سریال بلند تنش های دو کشور در طول مدت 24 سالی است که از مسابقه ایران و امریکا در جام جهانی 1998 سپری شده است.
اکنون با حساسیت های مضاعف، بدلایل بالا و با وجود انکار ظاهری ابعاد سیاسی این بازی توسط سرمربی امریکا، در حالی که نماینده ویژه ایالات متحده در امور ایران، راهیابی تیم ملی را به جام جهانی 2022 قطر تبریک گفته بود، فدراسیون فوتبال امریکا دو روز قبل از مسابقه، به شکل معناداری برای مدتی پرچم دستکاری شده ایران را در شبکه های اجتماعی خود منتشر کرد و سپس سرمربی امریکا از این اقدام عذرخواهی نمود و یکبار دیگر بازیکنان فوتبال دو کشور به مصاف یکدیگر می روند. ایران درصدد صعود از این مرحله برای نخستین بار در تاریخ جام جهانی و پیوستن به 16 تیم برتر دنیاست و امریکا هم با انگیزه مشابه، بدنبال فراموش کردن فرصت هایی است که در 1998 از دست داد. حالا چشم ها به پای 22 بازیکن حاضر در میدان دوخته شده است که شاید ظرف 90 دقیقه بتوانند کاری را انجام دهند که دیپلمات ها در طول 44 سال نتوانسته اند.
واقعیت این است که نبود روابط دیپلماتیک رسمی بین دو کشور موجب شده است که رویدادهای ورزشی نقش ویژه ای در ارتقای دیپلماسی عمومی بین ایران و امریکا ایفا کنند. دیپلماسی ورزشی مدرن بین این دو کشور به سال 1329 باز می گردد که فدراسیون فوتبال ایران تیم فوتبال دانشگاه ایالتی پنسیلوانیا را برای انجام یک بازی دوستانه به ایران دعوت کرد. بازیکنان و مربیان این دانشگاه که تقریباً هیچ چیزی درباره ایران نمی دانستند با استقبال گرم ایرانیان مواجه شدند و مشابه شخصیت های برجسته ورزشی با آنها رفتار شد. بعد از این دیدار دوستانه، 48 سال طول کشید تا دوباره در سال 1377 شاهد حضور تیم کشتی امریکا در رقابت های جام تختی به دعوت فدراسیون کشتی ایران در تهران بودیم که با استقبال چشمگیر هواداران روبرو شد.
کشتی گیرهای دو کشور بعد از مسابقات، یکدیگر در آغوش گرفتند هر چند این رفتار بین سیاستمداران دو کشور بی سابقه بوده است. در آن مقطع، برخی بر این باور بودند که ورزش این قدرت را دارد که دیوار بی اعتمادی بین دو کشور را فرو بریزد. فرصت دیگری که در عرصه دیپلماسی ورزشی بین دو کشور بوجود آمد، مسابقات جام جهانی 1998 فرانسه بود که ایران و امریکا با یکدیگر همگروهی شدند و ایران با نتیجه 2 بر 1 مسابقه را برد و بازیکنان هر دو تیم نیز رفتار اخلاق مدارانه ای را نسبت به همدیگر به نمایش گذاشتند. روند پیگیری دیپلماسی ورزشی بین دو کشور در ورزش های دیگری هم ادامه پیدا کرد که از جمله می توان به پذیرش دعوت فدراسیون تنیس روی میز امریکا از فدراسیون تنیس روی میز ایران برای انجام تمرین های مشترک در لاس وگاس جهت آماده سازی مسابقات جهانی 2008 در چین و دعوت دوباره از تیم ایرانی برای شرکت در تورنمت آزاد تنیس روی میز لاس وگاس در 2009 اشاره کرد.
در دوره ریاست جمهوری اوباما، بویژه در بستر دیپلماسی کشتی، روابط زیادی بین ورزشکاران ایران و امریکا شکل گرفت و تأثیر گذاری کشتی بعنوان ابزار دیپلماسی عمومی، بدلیل محبوبیت بالای آن در بین اقشار مختلف ایرانیان و همچنین استقبال دموکرات ها و جمهوری خواه ها در امریکا از کشتی بود. این دیپلماسی ورزشی تا جایی پیش رفت که سه رقیب سنتی سیاست یعنی امریکا، روسیه و ایران با یکدیگر در کمیته بین المللی المپیک متحد شدند تا جلوی حذف کشتی از مسابقات المپیک را بگیرند و ایران و امریکا در سال های 2013 و 2014 دوباره در مسابقات کشتی میزبان یکدیگر بودند. در اواخر سال 2014 تیم ملی والیبال ایران به امریکا دعوت شد تا مسابقاتی را در مقابل تیم ملی والیبال امریکا ترتیب دهند. در آن مقطع، برآورد می شود ورود بازیکنان ایرانی به فرودگاه لس آنجلس که با توزیع سنجاق پرچمهای دو کشور توسط وزیر خارجه امریکا همراه بود بین 50 تا 60 میلیون نفر تماشاگر از پشت قاب های تلویزیون داشت.
اما در دوره ریاست جمهوری ترامپ، سیاست های تند و افراطی او موجب شد دیپلماسی ورزش از کار افتاد و فضای افکار عمومی ایران علیه او جهت گرفت. ترامپ با صدور فرمان اجرایی ممنوعیت سفر ایرانیان به ایالات متحده و عدم صدور ویزای ورزشکاران تیر و کمان ایران برای شرکت در مسابقات امریکا به این فضای منفی دامن زد و در نتیجه، امریکا از لیست کشورهای شرکت کننده در مسابقات جهانی قهرمانی کشتی در کرمانشاه حذف شد. در نتیجه وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران در 4 فوریه 2017 اعلام کرد متقابلاً به کشتی گیران امریکایی برای شرکت در مسابقات قهرمانی ویزا نخواهد داد. اما روز بعد با درخواست رئیس وقت فدراسیون کشتی ایران برای پیشبرد دیپلماسی ورزشی کشور و با توجه به تعلیق قضایی دستور اجرایی رئیس جمهور امریکا مبنی بر ممنوعیت سفر ایرانی ها به امریکا، سیاست خارجی ایران در قبال صدور ویزا برای کشتی گیرهای امریکایی تغییر کرد.
با توجه به آنچه گفته شد بنظر می رسد دیپلماسی پینگ پنگ بین امریکا و چین در 1971 که به از سرگیری روابط دیپلماتیک رسمی بین دو کشور منتهی شد در مورد روابط ایران و امریکا کارساز نیست و هنوز نشانه ای از تصمیم قاطع دو کشور برای برقراری این روابط دیپلماتیک رسمی دیده نمی شود و به همین دلیل باید نقش محدودی را برای دیپلماسی ورزشی ایران و امریکا قایل شد.
فارغ از اینکه 24 سال از بازی قبلی فوتبال بین دو تیم گذشته است و این مسابقه بلحاظ نتیجه ورزشی برای بازنده، حکم مرگ و خداحافظی از جام جهانی را دارد، حالا سئوال بزرگ این است که در شرایطی که مقامات جمهوری اسلامی ایران، امریکایی ها را غیرقابل اعتماد و بهانهجو می دانند آیا با توجه به وضعیت نامشخص مذاکرات احیای برجام و فشارهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی در مسایل هسته ای ایران و تغییر رئیس جمهور امریکا که مدعی تغییر سیاست خارجی امریکا نسبت به ایران است می توان انتظار داشت معجزه فوتبال فراتر از مستطیل سبز کشیده شود و بستری برای بازیابی فضای مذاکره و تعامل بین دو کشور از مجرای مناسباتی که در جریان این مسابقه روی خواهد داد، فراهم گردد؟!