فرانچایز به عنوان یکی از راههای آغاز کسبوکار و همچنین ورود به بازارهای خارجی میباشد. در یک قرارداد فرانچایز، امتیاز دهنده (Franchisor) به امتیاز گیرنده (Franchisee) حق استفاده از یک اختراع یا نوآوری (Patent)، نشان تجاری، فرمول محصول، نام شرکت یا هر چیز دیگر را واگذار میکند. علاوه بر امتیاز دهنده، کمکهای عملیاتی و مدیریتی (نظیر مواد خام، تجهیزات، آموزش و منابع مالی) را نیز در اختیار امتیاز گیرنده قرار میدهد. از طرفی امتیازدهنده مبلغی معین و یا درصدی از فروش را به عنوان حق امتیاز دریافت میکند. فرانچایزینگ به عنوان شیوهای برای توسعه فعالیتهای تجاری مورد استفاده قرار میگیرد.
این شیوه از بازاریابی اجازه استفاده از دانش فنی، روشهای عملیاتی، برند یا حقوق انحصاری را در اختیار شرکت دیگری قرار میدهد. از دهه ۱۹۴۰ نوع جدیدی از فرانچایزینگ به نام «فرانچایزینگ تجاری» به وجود آمد. فرانچایزینگ تجاری که ابتدا در امریکا ایجاد شد، دربرگیرنده «ارتباط مداوم بین امتیاز دهنده و امتیاز گیردنده بود، که نه تنها شامل تبادل محصول، خدمت و نشان تجاری میشد، بلکه تمام جوانب تجارت و … برنامه استراتژی بازاریابی، کتابچه راهنمای عملیاتی و استانداردها، کنترل، کیفیت و تداوم در ارتباط متقابل را در بر میگرفت. در این مقاله به تشریح مفهوم فرانچایزنیگ پرداخته شده است.
هیچ کشوری مانند آمریکا در تعریف مباحث نوین کسبوکار، انجام نوآوریها و توسعه دانش مدیریت موثر نبوده و نیست. یکی از برترین نوآوریهای تجارت، فرانچایز (Franchise) است. فرانچایز را نخستین بار فردی به نام سینگر (Singer) در سال ۱۸۵۰ ارائه داده است. سینگر همانی است که بسیاری از ایرانیان با چرخهای خیاطی آن آشنایی دارند. اما مهمتر از محصولات او و شرکتاش مفهومی اساسی است که در سال ۱۸۵۰ به دنیا آمده است. برای آنکه روشنتر ببینیم سال ۱۸۵۰ یعنی چند سال قبل، یادآوری میکنم که شهرهای لسآنجلس و سانفرانسیسکو در این سال به وجود آمدهاند و حتی ایالت کالیفرنیا در این سال شناسایی شده است.
تازه پنج سال پس از این بود که آبشار نیاگارا کشف شد؛ ۹ سال بعد نخستین چاه نفت دنیا در پنسیلوانیا حفر شد. در ۱۸۵۰ در ایران هنوز دارالفنون راه نیفتاده بود. با این وجود همهگیر شدن فرانچایز در دهههای ۵۰ و ۶۰ قرن بیستم میلادی با ظهور غولهایی نظیر Dunkin Donuts، McDonalds، Burger King، Lee Myles، Midas، ۷-Eleven، Dunhill Personnel، Baskin-Robbins، Kentucky Fried Chicken و ... اتفاق افتاد.
اما فرانچایز چیست که اینقدر مهم است؟ این واژه در تجارت به معنای «حق انحصاری» ترجمه شده است. وزارت بازرگانی آمریکا فرانچایز را اینگونه تعریف کرده است: فرانچایز راهی برای انجام کسبوکار است که در آن فرانچایز گیرنده این حق را بدست آورده است که برای ارائه کالا یا خدمات و توزیع محصولات، تحت مدل بازاریابی فرانچایزدهنده عمل نماید. فرانچایز دهنده به فرانچایز گیرنده حق استفاده از علامت تجاری، نام و تبلیغات خود را میدهد.
تعریفی که در جوامع مختلف برای فرانچایز عنوان شده و از مقبولیت فراوان برخوردار است. فرانچایزینگ استفاده از فلسفه کسبوکار فرد دیگری است به این معنا که فرانچایز دهنده امتیاز توزیع و ارائه محصولات یا خدمات و علامت تجاری خود را برای مدتی مشخص در ازای دریافت حق امتیاز و درصدی از درآمد ناخالص به فرانچایز گیرنده ارائه میدهد.
بسیاری از محصولاتی که ما مصرف میکنیم یا خدماتی که دریافت میداریم از جانب فرانچایزها ارائه میشوند. مکدونالد و استارباکس به عنوان معروفترین فرانچایز دنیا را همه ما میشناسیم.
مکدونالد مدل تجاری، علامت تجاری، مواد اولیه، آموزشهای لازم، تبلیغات و تجهیزات خود را در اختیار علاقهمندان قرار میدهد. توجه کنید که کسبوکار شرکت مکدونالد فروش همبرگر نیست بلکه مکدونالد شعب خود را میفروشد. این رابطه بین مکدونالد به عنوان فرانچایز دهنده و صاحب یک شعبه مکدونالد به عنوان فرانچایز گیرنده را فرانچایز میگویند. برای بسیاری از افرادی که مایل به سرمایهگذاری هستند ولی از تجربه یا تخصص کافی برخوردار نیستند استفاده از فرانچایزینگ بهترین فرصت است.
فرانچایزینگ مدلی امتحان شده از در مدیریت ریسک کسبوکار است و به همین دلیل ریسک کمی دارد. اگر شما میخواهید یک رستوران راهاندازی کنید ولی مطمئین نیستید که غذای شما را مردم میخرند یا نه میتوانید یک فرانچایز غذایی بخرید. به این ترتیب ریسک حداقل میشود و البته شما با ریسک کمتر به احتمال زیاد سود کمتری هم بهدست میآورید. چرا که بخشی از درآمد خود را با فرانچایز دهنده تقسیم میکنید.
جالب است بدانید که در حال حاضر حدود ۱۷ درصد تولید ناخالص داخلی آمریکا در کسبوکارهای فرانچایز بهوجود میآید. تنوع فرانچایز را نباید به چند شرکت شناخته شده نظیر مکدونالد محدود کرد. در آمریکا در ۶۵ رشته مختلف تجاری فرانچایز ایجاد شده است از رستوران تا آرایشگاه حیوانات و از آژانس مسافرتی تا موسسه کفن و دفن.
ایران در زمینه فرانچایز بومی نیز بسیار نوپا است و به جز دو یا سه شرکت اثری از ایجاد فرانچایزهای ایرانی به چشم نمیآید. در دانشکدههای بازرگانی و اقتصاد هم اثری از آموزش و ترویج این پدیده نیست و خلاصه آنکه پدیدهای که میتواند اشتغال فراوان ایجاد کند و از سرمایههای کوچک، حرکتی عظیم را برای توسعه اقتصادی کشور به راه اندازد.
رستورانهای زنجیرهای پیتزا سیب 360 با سیستم تبلیغاتی متمرکز، تخفیفات مناسب و خدمات ویژه متعدد و فعالیت در صنعتی کم ریسک و با درآمد تضمین شده جزء رستورانهای زنجیرهای موفق در ایران محسوب میشود.
اگر به دنبال کسب موفقت در حوزه فست فود هستید................. همین حالا کلیک کنید.
انتهای رپرتاژ آگهی/