به گزارش «تابناک» به نقل از خبرگزاری صدا و سیما، حسین میرزایی جامعه شناس با حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری درباره علل ناکامی مجدد فراخوانهای تبلیغاتی و رسانهای دشمنان گفت: به نظر میرسد که بعد از آن اتفاقاتی که الآن در این چند وقته دنبال میکنیم آن چیزی که بیش از هر چیزی خودش را نشان داده تفاوت آن چیزی هستش که در فضای مجازی با فضای واقعیت اتفاق میافتد یعنی گویا که در فضای مجازی یک دنیای دیگری است و در دنیای واقع اتفاق دیگری و در واقع بعد رسانهای این داستان که از یک تصویر کوچک بتوانند یک بهره برداری بزرگ بکنند به این شکل شده که نهایتاً شما میبینید که اتفاقها آن جوری که باید در دنیای واقع پیش نمیرود، این جریان از یک مطالبه اجتماعی شروع شد جمعیتی با اینها همراه شدند، اما در طی زمان در واقع یک سری از دیدگاههای رادیکالی که اینجا مطرح شد نشان داد که همه جامعه نمیتوانند با این دیدگاه همسو بشوند، خشونت زیادی که در واقع وجود داشت شاید شکل فحاشیهایی که برای جامعه ما غریب بود به این شکل، اینها همه جایی بود که حالا از طرف دیگه رو شدن دست دشمن خارجی که در واقع آن تمامیت ارضی کشور را هدف قرار داده اینها در واقع دلایلی بود که میتوانست به نحوی نشان بدهد که اکثریت جامعه با این حرکت علی رغم اینکه انتقادات زیادی هم ممکن است به وضعیت درون داشته باشند با این طیف همراه نشوند.
وی افزود: در بدو امر مطالباتی بوده که واقعاً مطالبات درونی بوده و ما به صورت درون گروهی میتوانستیم اینها را حل بکنیم، ولی از یک جایی به بعد فکر میکنم اکثریت متوجه شدند که مسأله دیگه مسائل درونی نیست و احتمالاً منشأ آن را باید در خارج از کشور جستجو کرد.
محمدجواد اخوان کارشناس مسائل رسانه نیز در این برنامه درباره شکست فراخوانهای تبلیغاتی و رسانهای بی. بی. سی و ایران اینترنشنال و عدم همراهی مردم، جوانان و اصناف و بازاریان گفت: ببینید اگر ما روند ۸۰ روز گذشته کشور و تحولات را رصد بکنیم یک بسته جامعی از دستورالعملهای جنگ ترکیبی را از سوی دشمن دیدیم یعنی ابزارهای مختلف آمدند پای کار که یکی از مهمترین آنها حوزه جنگ شناختی است همین ابزارهای رسانهای که مورد اشاره شما قرار گرفت خب ما پیشینه اینها را ببینیم؛ تلویزیون اینترنشنال تلویزیونی است که ماحصل یک ائتلاف بین پول کشورهای بعضی از کشورهای جنوب خلیج فارس و آن عملیات اطلاعاتی و هدایت جریان صهیونیستی است تلویزیون بی. بی. سی فارسی یک شبکه استعماری است با یک پیشینه در حدود یک قرن که اصلاً کارکردش ایجاد اختلال در کشورهای مختلف به ویژه کشور ماست آن فرآیندی که ما در طی ۸۰ روز گذشته در جنگ ترکیبی دیدیم دو هدف عمده را دنبال میکرد هدف اول این بود که امنیت مردم و تمامیت ارضی کشور آسیب ببیند و هدف دوم این بود که معیشت مردم به عنوان مسأله اصلی شان ضربه بخورد و این خودش موجب تشدید نارضایتیها بشود در اقدام اول بحث اغتشاشات را مطرح کردم که اغتشاشات زمینهای برای توسعه ناامنی و بسترسازی حتی برای جریانات تروریستی را فراهم بکند که ما حادثه مثل حادثه شاهچراغ را در این ماجرا دیدیم و در ماجرای دوم موضوع اعتصابات را مطرح کردند تا در فرآیند بازار اختلال بشود و این اختلال موجب این بشود که معیشت مردم آسیب ببیند.
وی ادامه داد: تحریم داخلی و هر گونه اختلال در فرآیند بازار مردم را آسیب میزند و در واقع میخواهند مردم را ناراضی کنند از طریق این جنگ شناختی البته خب حالا همانطور هم که شما فرمودید گزارشها نشان میدهد این موضوع موفق نبوده، ولی تصویری که آنها داشتند از این فرآیندی که این جنگ اقتصادی در آن بسته کامل جنگ ترکیبی منجر به ضربه زدن به معیشت مردم و تشدید نارضایتی بشود.
میرزایی درخصوص علل انتخاب سه روز چهاردهم، پانزدهم و شانزدهم برای این فراخوان توضیح داد و گفت: یکی از نکاتی که همیشه در کشور مطرح بوده استفاده از ظرفیت دانشگاه به عنوان یک مکانی که همیشه میتواند در واقع جایگاه نقد باشد. ۱۶ آذر بود. نامگذاری این روز به این دلیل بوده که دانشجویان در واقع در مقابل استکبار ایستادند ما شهدایی داشتیم که قبل از انقلاب به این دلیل در واقع ۱۶ آذر روز دانشجو نامیده شده بود دانشگاه ظرفیت انتقاد دارد و در واقع جایی است که جامعه را پویا نگه میدارد خب از همین جا در واقع دشمن میتواند استفاده بکند برای اینکه این ظرفیت را به نفع خودش بچرخاند و شاید آن چیزی که امروز گفته میشود در واقع نسلی در بطن اعتراضات قرار دارد که در واقع نسل ضد گفته میشود یا آن شکاف نسلی که در واقع اینها نمایندهای در حکمرانی ندارند و در واقع مطالبه گریشان به این هست این زمینهای را در واقع فراهم کرد که دشمن رو این سرمایه گذاری را انجام بدهد و در واقع به نحوی طولانی کردن اعتراضات هم در واقع به همین دلایلی است که عنوان شد این طولانی شدن در واقع یک جوری به آن ثبات کشور آسیب میزند و این قرار هستش که به شکلی تداوم پیدا بکند که، چون در واقع متوجه شدند که این کار، برد ندارد یعنی برد اجتماعی نخواهد داشت به همین دلیل هم هستش که از کف خیابان داستان به دانشگاهها میآید و دانشگاهها که آرام میشود در واقع دوباره سعی میکنند که جریانات کف خیابان را فعال بکنند، اما خب آن چیزی که به نظر میرسد که رو به شکست میبرد این جریان را این هستش که مثلاً تعارض در شعارهایی که داده میشود مسأله دیکتاتوری مطرح میشود، ولی عملاً مشاهده میکنیم که آن چیزی که دارد رخ میدهد دیکتاتوری از سمت کسانی هست که در دعوت به اغتشاش میکنند چطور ممکن است که یک انقلابی، یک جنبشی شکل بگیرد، ولی شما با زور از مردم بخواهید که مغازه هایشان را ببندند چطور میشود که یعنی از دل کسی نمیآید بیرون این اعتراض یا مثلاً مورد دیگری را عرض کنم خدمتتان که اکثریت همراهی نمیکند با این جمعیت، آن هم این هستش که شما الآن مثلاً در مورد حجاب که به عنوان اولین شاید جرقه این داستان بود الآن که در واقع نظارت جدی روی حجاب نیست چند درصد جامعه بی حجاب هستند واقعاً با همین تخمین میشود حساب کرد که آن چیزی که فکر میشد که در نهایت اتفاق خواهد افتاد که جمعیت زیادی با آنها همسو خواهند شد اتفاقی نیفتاده و نکته دیگر هم اینکه دروغهایی که در همین شبکههای خارجی در واقع رو میشد مدام دروغ سازی، دروغ سازی و خب از این تکنیک که دروغها را پشت سر هم بگویند به نحوی که امکان راستی آزمایی آنها وجود نداشته باشد و خب این در واقع برای قشر زیادی از مردم باورپذیر میشد، اما به نظر میرسد که بعد از گذشت حدود ۸۰ روز دیگه این دروغها یواش یواش رنگ خودش را از دست داده و جمعیت زیادی نمیتوانند با آنها همراهی بکنند.
وی در خصوص دلیل شکست فراخوانها و نبودن فضای مدنظر دانشجو در فضای میدان گفت: همین طور هستش به هر حال دانشجو مطالبه گر است دانشجو آن موتور محرک جامعه است که در واقع میتوانند نقدها را به شکل سازنده مطرح بکند دانشگاه جایی نیست که با گفتمان زور، خشونت و به نحوی جدالهایی که در واقع دانشگاه آن را نمیپذیرد صورت بگیرد وقتی که این اتفاق در دانشگاه میافتد به نظر میرسد که خب خود محیط دانشگاهی این جریان را پس میزند یعنی حضور اینها در دانشگاه در واقع نمیتواند مقبول بیفتد.
میثم مهدیار پژوهشگر اجتماعی و استاد دانشگاه نیز در ارتباط زنده تلفنی با این برنامه درخصوص دلیل شکست این فراخوان ها گفت: شاید یکی از مهمترین علتها این باشد که بین در واقع فرم و محتوای این دعوتها یا این چیزی که حالا اسمش را بگذاریم جنبش یا ناجنبش یا این حرکتهایی که در این یکی دو ماه اخیر انجام شد یک تناقضاتی دیده میشود در واقع اگرچه مثلاً شعار این جنبش دعوت به سوی زیبایی و زندگی بود، ولی در فرم جنبش همان جور که آقای دکتر میرزایی هم گفتند؛ یک نوع خشونت طلبی، یک نوع دروغ پردازیهای پیاپی وجود داشت که خب شاید در کوتاه مدت میتوانست حالا به واسطه بمباران تبلیغاتی مثلاً حواسها را متوجه خودش کند، ولی نمیتواند به صورت بلندمدت تداوم داشته باشد و خب همان جوری که گفتند کم کم بسیاری از این دروغ پردازی ها، دروغ سازی ها، کشته سازیها کم کم روشن میشد برای مردم و آن انرژی که از حد در واقع این دروغ پردازیها ایجاد شده بود کم کم تخلیه میشده.
وی ادامه داد: حالا به هر حال همان جوری که آقای دکتر میرزایی هم گفتند جنبش دانشجویی در تاریخ معاصر ایران همیشه یکی از در واقع تاریخ سازان بوده در کشور ما چه قبل از انقلاب، چه در دوران انقلاب و خب در دو سه دهه اخیر هم دانشگاه تأثیر زیادی داشته بر جامعه به هر حال انرژیای که جنبش دانشجویی میتوان تولید کند برای حرکتهای سیاسی ــ اجتماعی خب همیشه مغتنم بوده و از همین رو هم قاعدتاً وقتی در سطح اجتماعی جنبشی با شکست مواجه میشود سعی میکند به سمت آن انرژی برود و آن را از آنِ خودش کند و از آنجا انرژی بگیرد برای حرکت مجدد و خب قاعدتاً این نیازمند این است که بتواند توجه دانشگاه را به سمت خودش جلب کند، اما اتفاقی افتاد این بود که در این یکی دو ماه گذشته که خب دانشگاهها هم در واقع وارد این ماجرا شده بودند قسمت عمده این حالا حرکت یا این جنبش یا به قول بعضی از جامعه شناسها ناجنبش در واقع آن نمودی که در دانشگاه داشت آن فرمی که در دانشگاه داشت اصالت نداشت یعنی با مثلاً فحاشیهایی همراه بود با حملاتی به دیگر دانشجویان و اساتید همراه بود که خب اساساً دانشگاه که محل بحث و گفتگو و منطق است و جدال احسن است از در واقع از این مواجهات رخت بربسته بود و دانشگاه در این حرکت تبدیل شده بود به یک محل زورآزمایی و یک حرکتهای استادیومی و خب این با در واقع این با ساختار دانشگاه یک عدم در واقع تجانسی را پیش میکشید که کم کم انرژی این حرکت را به تحلیل میبرد و به نظرم این اتفاق افتاد در این چند روز گذشته.
اخوان درباره فیک سلبریتیها یا فیک گروهکها در رسانههای معاند گفت: اساساً این نامگذاریها برای پنهان سازی آن جریانات پشت صحنه هدایت آشوب است یعنی ما پیش از این یک گروههایی مثل سازمان تروریستی منافقین را داشتیم که یک سابقه خیلی بدی در ذهن مردم ایران ازش هست و یک تصویر این تصویر این قدر منفی است که حتی وزارت خارجه امریکا هم از آن ابراز برائت میکند یعنی با اینکه همه میدانیم که چه سالهایی چه حمایتهایی از امریکاییها دریافت کردند وقتی این تصویرها تصویر منفی در جامعه است مجبورند که یک عناوین ساختگی تولید بکنند مثل همین عناوینی که فرمودید جوانان محلات این جوانان محلات چیزی جز همان بحث ساختارهای رسانهای کاذبی که در این ماجرا ساخته شده در جنگ شناختی نیست یعنی در واقع سعی میشود که بخشی از مردم را به عنوان هدایتگران ماجرا جلوه داده بشود در حالی که اصلاً این طور نیست یعنی هدایت صحنه در اختیار اولاً رسانههای لندنی است که اینها ماهیتش کاملاً روشن است و اگر هم عوامل میدانی باشد اینها عناصر حرفهای وصل به شبکههای تروریستی اند مثل همین سازمان منافقین چیزهایی شبیه به این.
وی ادامه داد: من دلیل مهمتری که در شکست این فراخوانها میبینم این است که این فراخوانها مخصوصاً در این روزهای اخیر حالت جنس انتقام از مردم پیدا کرده یعنی ببینید کاری میکنند که امنیت مردم، معیشت مردم آسیب ببیند چرا، چون مردم در کف خیابان همراهی نکردند با این فرآیند، یک جور انتقام جویی است طبیعی است مردم که نمیخواهند همراه بشوند با جریانی که دارد از آنها انتقام میگیرد کم کم آن لایههای پنهان ماجرا کنار میرود روشن میشود مسأله، در واقع این انتقام جویی.
توسطی رئیس اتاق اصناف تهران در ارتباط زنده تلفنی با این برنامه درباره واکنش اصناف نسبت به فراخوانهای رسانهای و تبلیغاتی دشمنان گفت: چون یک چند روز اخیر ما شاهد تبلیغات گسترده برای بستن واحدهای صنفی و بازار بودیم همچنین یک هجمهای برای به اصطلاح مجاب کردن مردم برای خرید نکردن در سطح شبکههای اجتماعی، تلویزیونهای اینترنتی شاهد بودیم، اما با لطف خدا و با پشتیبانی از بازار و با حمایتهای نیروهای تلاشگر پلیس و بسیج و نهادهای نظارتی در این ایام فضای کسب و کار در بازار و سطح شهر تهران عموماً به روال قبلی خودش برقرار بود اگر بعضی از این واحدهای صنفی هم که واقعاً ما مشاهده کردیم که نیمه باز بودند بیشتر به واسطه دل نگرانی از یک سری تهدیدات برای حفظ و صیانت از سرمایه و کالاهای خودشان بودند من شخصاً در چند روز گذشته حضور داشتم در بازار بزرگ بازدید کردم هیچ خطری از ناآرامی و اغتشاش ندیدم.
توسطی درخصوص دلیل همراهی نکردن اصناف با این فراخوان ها گفت: فکر میکنم شاید آن روزهای اول نوع نگاه متفاوت بود یعنی آن مطالبه گری بود یکسری مسائل مطرح میشد، اما زمانی که گذشت عامه مردم به ویژه اصناف و بازاریان متوجه شدند که این مسائل اصلاً بر مبنای مصالح ملی، منافع صنفی در بازار ما نیست و عدهای حالا لندن نشین اسم شان را بگذاریم کسانی هستند که به اصطلاح خیلی عرق آب و خاک ما را ندارند و اینها شاید اگر ما با بصیرت بیشتری به شرایط خاص زمانی مان، جغرافیایی مان نگاه بکنیم کشورهای اطراف، افغانستان، سوریه، کشورهای منطقه را عراق را ببینیم متوجه میشویم که آن بخش امنیت تا به حال چه نعمتی برای ما بوده و عامه مردم متوجه شده بود که باید به اصطلاح با درایت بیشتری به این مسائل نگاه بکنند.