معضلی که تا یکی دو دهه قبل تنها منحصر به تهران بود، حالا وسعت یافته و بسیاری از مناطق کشورمان را درگیر کرده است، اما کماکان موفق به یافتن راه حلش نشدهایم.
به گزارش «تابناک»، به این اظهارنظرها دقت کنید:
«سؤال در خصوص آلودگی هوا سؤال همه ماست و همه مردم این سؤال را دارند که باید چگونه این مشکل را برطرف کرد.» - مهدی چمران، رئیس شورای شهر تهران.
«به طور کلی درخواست میکنم برای آلودگی هوا فکری کنند؛ دانش آموزان نباید تعطیل باشند، زیرا از تحصیل و تربیت موثر محروم میشوند.» - یوسف نوری، وزیر آموزش و پرورش.
«حدود ۸ ماه است که پرونده ترک فعلها در عدم اجرای قانون هوای پاک از طرف مجلس به قوه قضاییه ارسال شده است.» - سمیه رفیعی، رئیس فراکسیون محیط زیست مجلس.
«در موضوع آلودگی هوا ۲۲ دستگاه مسئول هستند و تنها شهرداری مسئول نیست، اما ما بیشتر از حد وظایف خودمان ورود کردهایم.» - علیرضا زاکانی، شهردار تهران.
«در شرایطی که هوا برای تمام گروهها ناسالم است باید شناورسازی و کاهش ساعت کاری ادارات انجام شود، اما با درخواست ما در این باره موافقت نشد.» - عباس شاهسونی، رییس گروه سلامت هوا و تغییر اقلیم وزارت بهداشت.
«در حال حاضر تنها راهکار حل مسأله آلودگی هوا، تعطیلی مدارس است و بعد میگویند چرا دچار افت تحصیلی شدیم!» - صادق ستاریفرد، سرپرست معاونت برنامهریزی و توسعه منابع آوپ.
اینها گوشهای از اظهارنظرهای مسئولان مختلف در روزهای اخیر درباره آلودگی هواست که به نوعی نشان از گلایه مندی ایشان از وضعیتی دارد که جمع بزرگی از ایرانیان گرفتار آن هستند. وضعیتی نامطلوب که ماحصل عملکرد جمعی است؛ از مردمی که از برداشتن قدمهای کوچک برای رفع آلودگی هوا (مثل گرم کردن دمای منازل در حد بهینه در فصول سرد یا پرهیز از سفرهای تک سرنشین با خودروی شخصی) دریغ میورزند تا مسئولان فعلی و قبلی که انبوه قصور و تقصیر را در کارنامه دارند و برخی از ایشان صف نخست انتقاد از آلودگی هوا را رها نمیکنند!
خیل بزرگ ناراضیان از آلودگی هوا که حتی تصویب و اجرای قانون هوای پاک هم نتوانسته از شمارشان بکاهد. انگار نه انگار که بحث تخلفی بزرگ و فراگیر در میان است که در نتیجه قصور مجموعههایی وسیع رقم خورده است و مقابله با آن ضروریست. وضعیتی که برای رسیدگی به آن و ساماندهی اوضاع، لازم است راهکارهایی فراتر از راهکارهای به کار بسته شده را در دستور کار قرار داده و بر اصولی تکیه کنیم که اگر به کار بسته شده بودند، هرگز اوضاع این گونه نمیشد و روز به روز شمار ناراضیان افزایش نمییافت.
به این اصل دقت کنید: «در جمهوری اسلامی، حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسلهای بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی میگردد. از این رو فعالیتهای اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیرقابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است.» اصل پنجاهم قانون اساسی که صراحتا تاکید دارد فعالیتهای منجر به آلودگی محیط زیست ممنوع است؛ فعالیتهایی که مانع از حیات اجتماعی رو به رشد نسل امروز و نسلهای بعد میشود.
دستورالعملی مشخص که میتوان آن را سرلوحه امور قرار داد و مثلا ماجرای سوزاندن مازوت را پی گرفت تا دریافت که در کجا و با دستور و اطلاع چه کسانی رقم خورده و میخورد. فعالیتی که بر اساس قانون اساسی ممنوع است و حتی با برچسب فعالیت اقتصادی هم قابل رفع و رجوع نیست چراکه در اصل ۵۰ به صراحت تاکید شده این دسته از فعالیتها هم اگر منجر به آلودگی محیط زیست شود، ممنوع است و این منع هم معنای مشخصی دارد که قابل تفسیر نیست.
مازوت سوزاندن که نقش به سزایی در آلودگی هوا و حتی تولید بوی نامطبوع دارد (که در سالهای اخیر چندبار مسئولان شهری و حتی ملی را در پایتخت به چالش کشیده و معمایی سخت پیش روی ایشان و عموم مردم قرار داده که حل آن چند سال به طول انجامید!)، تنها یک مثال از دهها و حتی صدها مثالی است که میتوان بیان کرد و خواستار پیگیری آن بر اساس اصل پنجاهم قانون اساسی شد. پیگیریهایی که میتواند به آلودگی هوا و گلایههای روزافزون مسئولان در این خصوص پایان دهد!