عرب‌ها مولانا را فیلم می‌کنند

مظفر علی همچنین سال 2004 بنیاد رومی را با هدف ایجاد پلی میان فرهنگ شرق و غرب راه‌اندازی کرد. نگاهی به سایر عوامل تولید این پروژه نشان می‌دهد که علاوه بر کارگردان، توجهی خاص به وجهه حرفه‌ای و آشنایی آنها به فضا و حال و هوای خاص پروژه "رومی: آتش عشق" شده است.
کد خبر: ۱۱۶۱۱
|
۱۰ خرداد ۱۳۸۷ - ۱۳:۵۲ 30 May 2008
|
7941 بازدید
ساخته شدن پروژه سینمایی زندگی مولانا با مشارکت کشورهای امارات متحده عربی، قطر، هند و ... در واقع اقدامی است جایگزین کم‌کاری‌ سهل‌انگارانه سینما و تلویزیون ایران که 30 سال در ثبت تصویر مفاخر ملی و بین‌المللی کشور ما تاخیر کرده‌اند.

به گزارش خبرنگار مهر، این روزها باز هم رویکرد جهانی به مفاخر فرهنگی کشورمان البته در حوزه فیلمسازی در صدر اخبار قرار گرفته است. در این مقطع شاید لازم باشد واکنش‌هایمان به خبر ساخت فیلم سینمایی "رومی: آتش عشق" درباره مولانا؛ شاعر و فیلسوف نامدار ایرانی را با رویکردی منطقی مورد بازنگری قرار دهیم.

سال 2007 با نامگذاری از سوی یونسکو به نام مولانا توجه جهانی به این عارف ایرانی را متمرکز و به نوعی برجسته کرد. پارسال علاوه بر اینکه ترکیه بزرگداشتی باشکوه برای مولانا برگزار کرد که بازتاب جهانی آن قابل مقایسه با عملکرد کشور ما در اموری چون انتشار تمبر یادبود مولانا با طراحی استاد فرشچیان، اختصاص بخش‌هایی در جشنواره‌ها به مولانا و همچنین کنگره بزرگداشت هشتصدمین سال تولد مولانا نبود.

صرفنظر از این وجه ساخت فیلم زندگی این شاعر و فیلسوف نامدار نیز از سال گذشته چند بار مطرح و گزینه‌هایی مختلف برای آن در محافل جهانی مطرح شد. یکی از اولین خبرها حاکی بود از ساخت پروژه سینمایی تولید مشترک ایتالیا و امارات متحده عربی درباره مولانا جلال‌الدین محمد بلخی. قرار بود این پروژه 25 میلیون دلاری را شرکت ایتالیایی ایستار پروداکشن با همکاری شرکت دی ـ سون دبی تولید کند که توافق نهایی آن در جریان برگزاری دومین جشنواره رم حاصل شده بود.

تصمیم دی ـ سون برای ساخت فیلمی از زندگی مولانا بخشی از یک استراتژی بود که برابر با آن امارات قصد داشت خود را به عنوان لوکیشنی جدید برای ساخت پروژه‌های سینمایی در خلیج فارس مطرح کند. همچنین قرار بود بخش‌هایی از فیلم در ترکیه فیلمبرداری شود و یونسکو نیز حمایت خود را از آن اعلام کرده بود.

پس از انتشار این اخبار در آذرماه 86، خبر ساخت فیلم سینمایی زندگی مولانا با نام "عارف جان‌سوخته" به کارگردانی اُویدیو یا عبداللطیف سالازار فیلمساز مسلمان آمریکایی در دی‌ماه 86 منتشر شد که قرار بود در آن نقش مولانا را بهرام رادان بازی کند. این فیلم اقتباسی از کتاب "عارف جان‌‌سوخته" نهال تجدد بود و قرار بود علیرضا شجاع‌نوری علاوه بر تهیه‌کنندگی در نقش شمس هم بازی و ملک‌جهان خزایی به عنوان طراح هنری با این پروژه همکاری کند.

کتاب "عارف جان‌سوخته" که نخستین‌بار در فرانسه منتشر شده بود، سال گذشته در ایران از سوی انتشارات نیلوفر ترجمه و روانه بازار شد. هر چند همان موقع هم گفتیم و نوشتیم سالازار با سابقه ساخت چند مستند و فیلم مهجور "غزالی: کیمیاگر سعادت" گزینه‌ای مناسب برای گام نهادن در عرصه مفاخر فرهنگی و ملی کشورمان نیست و هنوز هم این وجه را نمی‌توان انکار کرد که رویکرد نسنجیده او به امام محمد غزالی موجب شد این فیلم حتی داخل ایران هم دیده نشود و سرنوشتی مبهم پیدا کند.

اما خبری که این روزها منتشر شده حاکی از اتفاقاتی دیگر است و نمی‌توان آنها را در یک کفه ترازو قرار داد. پروژه "رومی: آتش عشق" را مظفر علی فیلمساز هندی کارگردانی می‌کند. او فیلمنامه را با همکاری کبیر هلمینسکی از آمریکا، میرا علی از هند، شما زیدی از هند و شاهرخ حسین از بریتانیا نوشته است. دکتر دیپاک چوپرا هندی و دکتر لیندا سیگر از آمریکا نیز مشاور فیلمنامه بوده‌اند.

مظفر علی شاعر و فیلمساز 64 ساله که قرار است این فیلم را بسازد خود تحت تأثیر تصوف است. او اولین فیلم خود "رفتن" را در 1978 ساخت و به خاطر آن طاووس نقره‌ای هیئت داوران هفتمین جشنواره فیلم دهلی نو را از آن خود کرد. او به عنوان کارگردان بیش از 20 فیلم سینمایی و تلویزیونی در کارنامه دارد و سال 1982 برای فیلم تحسین‌شده Umrao Jaan برنده جایزه بهترین کارگردان جوایز فیلم‌فیر شد.

مظفر علی همچنین سال 2004 بنیاد رومی را با هدف ایجاد پلی میان فرهنگ شرق و غرب راه‌اندازی کرد. نگاهی به سایر عوامل تولید این پروژه نشان می‌دهد که علاوه بر کارگردان، توجهی خاص به وجهه حرفه‌ای و آشنایی آنها به فضا و حال و هوای خاص پروژه "رومی: آتش عشق" شده است.

قرار است یوجنیو زانتی از آرژانتین طراح صحنه و ویتوریو استورارو فیلمبردار ایتالیایی نیز با مظفر علی همکاری کنند. ذکر این نکته لازم است که استورارو 68 ساله سابقه همکاری با فیلمسازانی معروف چون برناردو برتولوچی، کارلوس سائورا و فرانسیس فورد کوپولا را دارد و برای "اینک آخرالزمان"، "سرخ‌ها" و "آخرین امپراتور" اسکار برده است.

کافی است گزینه‌های معرفی شده را کنار هم قرار دهیم و کمی سبک سنگین کنیم که کدام گروه تولید برای ساخت فیلمی درباره این عارف ایرانی با وجهه جهانی صلاحیت بیشتر دارند؟ در این قضاوت اگر منصف باشیم و نخواهیم تنها بر وجه ملی / میهنی حضور عوامل ایرانی پافشاری کنیم، عقل سلیم حکم می‌کند که با روی گشاده پذیرای ساخت پروژه دوم باشیم که اعتبار و شاخصه عوامل آنها می‌تواند تا حدی زیاد خیال ما را از بابت کیفیت محصول نهایی راحت کند.

اما اگر از همان اولین گام قصد مخالف‌خوانی داشته باشیم آن هم با رفتن یک گروه خارجی سراغ مفاخر این مرز و بوم و بخواهیم آن را تعدی و تجاوز در حریم ملی / میهنی و ... تلقی کنیم، کافی است کمی منصف باشیم و به این سئوال پاسخ دهیم که در طول همه این سال‌هایی که فرصت برای رفتن سراغ مولانا، غزالی، شمس، خواجه نصیرالدین طوسی و ... را داشتیم چه کردیم و چه در چنته داریم که بتوانیم به عنوان یک مدعی خود را سپری در برابر مفاخر خودمان کنیم؟

جز این است که 30 سال از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد و 30 سال برای شکل‌گیری و هویت‌مندی فرهنگ و هنر یک کشور فرصتی کوتاه نیست! 30 سال گذشته و ما نه تنها آن گونه که شایسته مفاخر این مرز و بوم بوده سراغشان نرفته‌ایم بلکه حتی اقدام‌های شکست‌خورده هم برای گام نهادن در این حیطه انجام نداده‌ایم که چنته‌مان پر باشد.

در چنین شرایطی هر چند حق انتخاب هم نداریم، ولی به نظر می‌آید از منطق به دور است که از حساب دو دو تا چهار تا هم غافل بمانیم. اقدام یک گروه حرفه‌ای با سابقه روشن برای ثبت مولانا جلال‌الدین محمد بلخی را ترجیح می‌دهیم یا رویکرد فیلمسازی را که در کار قبلی خود به امام محمد غزالی امتحان خود را پس داده است؟

شاید کمترین و تنها کاری که در این مقطع از ما برمی‌آید همین تحلیل و ارزیابی‌ها باشد تا شاید بتواند اندکی بار کم‌کاریمان را در نظر خودی سبک کند. اما یادمان باشد باید نگران چه چیزی باشیم؛ مفاخرمان یا وجهه خودمان یا تعصبات فرا متنی؟
اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳ صفحه خبر
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
قیمت امروز آهن آلات
نظرسنجی
عملکرد صد روز نخست دولت مسعود پزشکیان را چگونه ارزیابی می کنید؟