هفتاد و سومین جشنواره برلین به تازگی در حالی برگزار شد که با توجه به سیاست گذاری این دورهاش، نه تنها محصولات ایرانی که سرمایه گذار دولتی داشتند، نپذیرفت، بلکه حتی تولید بخش خصوصی ایرانی، که صرفاً در ایران و با پروانه تولید شده بودند و بعضاً نگاه انتقاد تندی نسبت به شرایط کنونی کشور داشتند نیز پشت در جشنواره ماندند؛ رویکردی که خشم گروهی از سینماگران ایرانی را در پی داشته و آنچه رخ داده را نوعی برخورد کور با کلیت سینمای ایران تلقی کردند.
به گزارش «تابناک»؛ جشنواره فیلم برلین برای هفتاد و سومین بار از ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ برپا شد و این بار ظاهراً سهم فیلمسازان ایرانی کم نبود و حتی بخشی مجزا در نظر گرفته شده بود؛ اما واقعیت آن است که هیچ فیلم ایرانی باکیفیتی در این دوره از جشنواره به نمایش درنیامد! پس از حوادث اخیر در ایران، جشنواره برلین اعلام کرد، در این دوره، میزبان بخشهای دولتی نخواهد بود و هیچ یک از موسسات زیرمجموعه سازمان سینمایی، صداوسیما و دیگر مجموعهها نه در بخش اصلی و نه حتی در بازار جشنواره برلین پذیرفته نشدند.
این اتفاق البته چندان بد هم نشد، چون هر سال گروهی توریست از سازمانهای دولتی به برلین میرفتند و دهها هزار یورو را خرج سفر توریستیشان میکردند و هیچ دستاوردی نداشتند. در دوره هفتاد و دوم، یکی از مسئولین مرتبط، که یکی از وظایفش رصد تولیدات مرتبط با ایرانی بود، اما جنجالیترین فیلم مرتبط با ایران را ندیده و در این حد نیز به وظیفهاش عمل نکرده بود که این موضوع حاشیه ساز شده بود؛ بنابراین در این بخش، آنچه جشنواره برلین انجام داد، بیش از آنکه ضربه به ایران باشد، کمک به صرف هزینههای بیهوده بود!
اما درباره انتخاب فیلمها به ویژه بخش مسابقه، رویکرد جشنواره برلین بسیار عجیب بود، چون صرفاً فیلمهای تولیدی با سرمایه نهادهای دولتی یا شبه دولتی را نپذیرفت، بلکه اساساً هر فیلمی که در محیط ایران با پروانه ساخت و تیم حرفهای تولید شده بود، بیرون گذاشت. شماری از فیلمهای ایرانی متقاضی جشنواره برلین توسط بخش خصوصی و فیلمسازان منتقد ساخته شده بودند که مضامین انتقادی تندی نیز داشتند، اما این فیلمها نیز بیرون گذاشته شدند و در واقع بخش خصوصی ایران نیز پشت در جشنواره برلین ماند.
بنا بر اطلاع خبرنگار «تابناک»، این رویکرد خشم شماری از فیلمسازان مستقل و بخش کنندگان ایرانی را در پی داشت، چرا که متکی به نگرشی کور نسبت به سینمای ایران بود؛ نگرشی که اگر قرار بود سی سال پیش اساس کار جشنوارههای بین المللی قرار بگیرد، حتی عباس کیارستمی نیز پشت در جشنوارههای بین المللی میماند! در عوض فیلمهای دارای مضمون مرتبط با ایران انتخاب شده بود که به واسطه ساختار فنی ضعیف، با وجود گارد سیاسی جشنواره، باز هم به بخش مسابقه اصلی راه نیافتند و در بخشی مستقل برای ایران نمایش داده شدند!
آنچه مسلم است، اینکه تولیدات سینمای ایران، که از کیفیت بالا و زبان جهانی برخوردار باشند، راه خود را به بازارهای جهانی خواهند یافت و جشنوارههای کن و ونیز اولین ایستگاههای رونمایی از برخی از این فیلمها خواهند بود و در مقابل آنچه رخ داد، فاصله گذاری میان کلیت سینمای ایران با جشنوارهای است که در رقابت با کن و ونیز شکل گرفت، اما حداقل حرفهایگری را حتی در حد تفکیک میان تولیدات بخش خصوصی و دولتی ایران قائل نشد و صحنه را به دست کسانی داد که از حوادث اخیر به دنبال کسب اعتبار بین المللی برای خود بودند و هستند.