به گزارش «تابناک»؛ روزنامههای امروز یکشنبه ۲۷ فروردین ماه در حالی چاپ و منتشر شد که ائتلاف نفتی عربستان و روسیه، گفتوگوی «اعتماد» با فرشاد طولابی محافظ سید محمد خاتمی که قصد ترور او را داشت و مساله حجاب از مواردی است که در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
علی بیگدلی، استاد دانشگاه طی یادداشتی در شماره امروز آرمان ملی نوشت: تا الان مسئولین درباره از سرگیری مناسبات با عربستان موفق عمل کردهاند و اقدام دو طرف برای بازگشایی سفارتخانههای خود موثر است و شاید از آن مهمتر، ملاقات هیات عربستانی با مقامات حوثی است که نشان دهنده این است که مسئله جنگ یمن تقریبا حل شده و با قبول پرداخت تمام خسارتهای این مدت توسط عربستان سعودی به کارمندهای حوثی مشکل را تقریبا حل کردند و امیدواریم که حل شود منتها الان مشکلی که هیچکدام از طرفین نسبت به آن اظهارنظر نکردهاند، ولی برخی مقامات عربستانی به این موضوع اشاره کردهاند، مخصوصا با توجه به اینکه نشست آتی اتحادیه عرب در ریاض برگزار میشود، این مسئله خیلی مهم است.
دو موضوع برای این اجلاس خیلی اهمیت دارد که یکی ورود سوریه به این اجلاس است که چند شرط برایش گذاشتهاند که یکی از این شرطها که جزو شروط مهم است این که سوریه باید از حضور کشورهای خارجی بری شود و هیچکدام از کشورهای خارجی نباید در سوریه دخالت کنند.
ترکیه این موضوع را پذیرفته و قبلا هم پذیرفته بود که حاضر است خاک سوریه را ترک کند به دلیل اینکه فشارها اول روی ترکیه بود و ترکیه هم خودش برای نزدیک شدن بیشتر به عربستان سعوی و امارات متحده برای جلب و جذب سرمایهشان علاقهمند بود تا مشکلشان را با سوریه حل کنند. به هر حال سوریه یک کشور عرب است و دارد به دنیای عرب برمیگردد. در مورد ایران این مسئله خیلی مهم است.
با توجه به حجم سرمایهگذاریهای انسانی و تسلیحاتی و سیاسی که روی سوریه گذاشتیم حالا شرط اساسی ورود بشار اسد به اتحادیه عرب در ریاض را بدون ذکر نام ایران از اینکه تمام دولتهای خارجی باید خاک سوریه را ترک کنند، شرط گذاشتهاند و جالب اینکه روسیه هم از این نظر پشتیبانی کرده است؛ بنابراین فشارعربستان سعودی یک مقدار برای ما سخت خواهد بود برای اینکه دسترسی ما به حزبا... مشکل خواهد بود، چون بعد از سوریه قطعا با مسئله لبنان روبهرو خواهیم بود و لبنان برای عربستان خیلی اهمیت دارد. الان نزدیک به یکسال است که لبنان رئیسجمهور ندارد به دلیل اختلافاتی که بین ما و عربستان وجود دارد، نیروهای هر دو طرف اجازه انتخابات ریاست جمهوری را صادر نکردند؛ بنابراین نهایتا به این نتیجه میرسیم که شرط اساسی بعد از مسئله خاتمه جنگ یمن، خروج ایران از کشورهای عرب هم عراق و مخصوصا الان سوریه و لبنان است با توجه به هزینههایی که در منطقه به دوش کشیدیم، حالا شاید این مساله برایمان مشکل باشد. حتی از دیدگاه افکار عمومی خودمان هم پاسخگویی سخت خواهد بود. هرچند این موارد قابل پیش بینی بوده و حتما دولت هم دربارهاش فکر کرده است و رهبری هم طی سخنرانی سال نو از اینکه دست از حمایت گروههای مقاومت برنخواهیم داشت، سخن گفتند. با توجه به سفر وزیر خارجه سوریه به عربستان و قول مساعد مبنی بر پاسخ به خواستههای عربستان، همانطور که سفر وزیر مجلس عراق به قاهره هم نشان میدهد، باید بپذیریم که سوریه و سایر کشورهای عربی دارند به دنیای عرب برمیگردند که منتهیالیه آرزوی این کشورهاست.
فریدون مجلسی دیپلمات پیشین و کارشناس مسائل بینالملل طی یادداشتی در شماره امروز جهان صنعت نوشت: در خصوص مذاکرات صلحی که میان عربستان سعودی و حوثیهای یمن در جریان است، امید میرود که این موضوع به حقیقت نزدیک باشد. در واقع اینجا واقعیت با حقیقت متفاوت است. واقعیت این است که دو طرف طی مذاکرات انجام شده به یک توافق به منظور پایان یافتن جنگ دست پیدا کردهاند. اما حقیقت این است که چنین صلحی به چه میزان قابل دوام بوده و به صورت آتشبسهای قبلی به صورت مقطعی و موقت نباشد.
البته در این میان امیدهای زیادی به تداوم آتشبس و تحقق صلح در یمن وجود دارد؛ چراکه یک طرف این آتشبس عربستانسعودی به عنوان یک کشور ثروتمند قرار دارد که قادر به ادامه جنگ بوده، اما دیگری تمایلی برای تداوم آن ندارد. در واقع امروز عربستان به عنوان یک کشور بازرگان در ریل توسعه قرار داشته و به سرعت در حال رساندن خود به پای کشورهای پیشرفته جهان است. این کشور اکنون در میان ۲۰ اقتصاد اول دنیا قرار دارد و به دنبال این است که در آیندهای نزدیک تبدیل به یکی از ۱۰ اقتصاد بزرگ جهان شود؛ بنابراین سعودیها اگر بتوانند از عهده هزینههای جنگ نیز برآیند، دلیلی برای آنها وجود ندارد که به واسطه جنگ یمن برای اهدافشان سد راهی ایجاد کنند.
مساله بعدی در این رابطه مرتبط با مردم یمن است که در طول یک دهه گذشته کشورشان تبدیل به ویرانه شده و اکنون نیز درگیر قحطی و فاجعه انسانی تاریخی هستند. به همین خاطر است که آنها نیز مشتاق بروز شرایطی هستند که کشورشان را از چنین وضعیتی خارج کرده و مورد بازسازی قرار دهد.
علاوه بر این صلح در یمن میتواند یک سنگبنای جدید برای تنشزدایی در کل منطقه قلمداد شود. امروز کشورهای خاورمیانه به دو گروه تقسیم شدهاند. گروه اول کشورهای توسعهیابنده مانند عربستان، امارات، قطر، عمان و کویت هستند که ثروتمند بوده و بر ثروتشان نیز افزوده شده است. گروه دیگر کشورهایی مانند ایران، سوریه و یمن هستند که به واسطه تحولات صورت گرفته دچار چالش و فقیر شدهاند. به همین دلیل است که هر کدام از این کشورها تمایل دارند از تداوم هزینههای بیثمر و مخرب رها شوند. در واقع چنین روندی زمانی کلید خورده که ایران از منظر اقتصادی تحت فشار قرار دارد و لازم است از فرصت به وجود آمده بهرهبرداری کرده و خود را از زیر بار هزینههای به وجود آمده رها و کوشش کند در آینده نیز هزینههای اینچنینی به آن تحمیل نشود.
روزنامه جمهوری اسلامی طی یادداشتی در شماره امروز خود نوشت: شش ماه بعد از بروز نگرانیهای ناشی از مسمومیتهای دانشآموزان دختر و در مواردی هم پسر در مدارس بسیاری از نقاط کشورمان، حالا وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی درباره آخرین نتایج بررسی علت مسمومیت دانشآموزان گفته: کمیته علمی متشکل از بهترین اساتید در کشور تشکیل و وضعیت دانشآموزان بررسی شد، تصمیم گرفتیم که نام آن را «بدحالی دانشآموزان» بگذاریم، زیرا شواهد محکمی برای مسمومیت دانشآموزان وجود نداشت. وی این را هم گفت که «در هر بیماری، یک مساله مربوط به بیماری فرد و بخش دیگر مربوط به آثار روانی ناشی از بیماری است که در دانشآموزان شاهد این وضعیت بودیم. در بیش از ۹۰ درصد بدحالی دانشآموزان، هیچ نوع مسمومیتی دیده نمیشود و هیچ نوع سمی وجود ندارد و بیشتر شاهد استرس بودیم و درصد کمی نیز مربوط به شیطنتهایی بوده که صورت گرفته و باعث بدحالی دانشآموزان شده است. بدحالی دانشآموزان، عوارض پایدار نداشته و ما هیچ نوع عارضه پایداری در دانشآموزان ندیدیم.»
این سخن بسیار عجیب آقای وزیر بهداشت در محافل علمی و رسانهای، بازتاب منفی شدیدی یافت. اینکه تصور شود با تغییرنام و عنوان یک واقعه میتوان واقعیت آن را نیز تغییر داد، نه وجهه علمی دارد و نه افکار عمومی پذیرای آنست. این «بهترین اساتید کشور» که آقای وزیر بهداشت از آنها سخن گفته چه کسانی هستند؟ چه ویژگیهائی دارند که توانستهاند عنوان «بهترین اساتید کشور» را با خود اختصاص بدهند و در عین حال نتیجه کارشان این باشد که نام و عنوان مسمومیت را به «بدحالی» تغییر دهند و مهر مختومه شدن به پرونده چند ماهه مسمومیت دانشآموزان بزنند؟
به یاد آقای وزیر بهداشت میآوریم که روزنامه جمهوری اسلامی در تاریخ ۱۰ اسفند ۱۴۰۱ در مقالهای تحت عنوان «مسمومیت سیاسی» از معاون وزیر بهداشت نقل کرد که ایشان ابتدا گفت مسمومیتی که در مدارس اتفاق افتاده عمدی بوده و سپس سخن خود مبنی بر عمدی بودن را پس گرفت و درباره علت مسمومیتها اظهار بیاطلاعی کرد. در متنی که از معاون وزارت بهداشت نقل شده، علاوه بر این دوگانه سخن گفتن، به عنوان «مسمومیت» تصریح شده و حالا وزارت متبوع به این نتیجه علمی! رسیده که آنچه اتفاق افتاده مسمومیت نبوده بلکه «بدحالی» است. مروری بر این بخش از سرمقاله دهم اسفند روزنامه جمهوری اسلامی خالی از لطف نیست: «متاسفانه سالهاست که جامعه ما علیرغم برخورداری از یک نظام سیاسی مردمی و اسلامی که اقتضای ذاتی آن برخورد صادقانه با مردم و شفافیت در تمام زمینههاست، نگاه امنیتی بر همه چیز حاکم است و اخبار و اطلاعات در اختیار مردم قرار نمیگیرند. ماجرای مسمومیت دانشآموزان در مدارس قم و سپس بروجرد و چند شهر دیگر از همین قبیل موارد است. بعد از چند هفته نگرانی شدید مردم این شهرها از مسمومیت مرموز فرزندانشان به ویژه دختران در مدارس، معاون وزیر بهداشت در آغاز این هفته عامدانه بودن مسمومیت دانشآموزان مدارس قم را تایید کرد و گفت: «افرادی دوست داشتند تمامی مدارس بخصوص مدارس دخترانه تعطیل شوند.»
انتشار این خبر، به خانوادهها نوید پیدا شدن سرنخی برای شناسائی عاملان این خیانت را داد و در کشور نیز افکار عمومی تا حدودی احساس آرامش کرد و در انتظار برخورد ریشهای با خیانتکاران که به نظر میرسد فرقهای از جنس طالبان باشند ماند. آنچه در این میان بسیار عجیب است اینکه یک روز بعد از انتشار سخن این معاون وزیر بهداشت، خبر آمد که وی سخن خود درباره عمدی بودن مسمومیت دانشآموزان قمی را پس گرفته است! وی گفت: «آنچه از بنده درباره علل بیرونی این مسمومیتها و عمدی بودن آنها نقل شده، مورد تایید نیست و نقل قول دقیقی صورت نگرفته است. تحلیل علمی و طبی مسمومیتها از جمله ماهیت ویروسی و غیرمیکروبی آن در کمیته علمی صورت گرفته است، اما اینکه مسمومیتها ناشی از کدام علت بیرونی بوده و عامدانه بوده است یا خیر، بنده اطلاعی ندارم و حدس و گمانها در این باره را نیز تایید نمیکنم.» وزیر بهداشت هم گفت اظهارنظر درباره عمدی بودن این اقدام، ربطی به وزارت بهداشت ندارد.
همانطور که از نوع کلمات و جملات بکار رفته در سخن جدید معاون وزیر بهداشت کاملاً مشخص است، وی این سخن را تحت تاثیر دستور خارج از چارچوب فنی و علمی وزارت متبوع خود و براساس مصالحی که دیگران تشخیص دادهاند به زبان آورده و ناچار شده سخن قبلی خود را پس بگیرد.»
با توجه به واقعیتهای موجود و ملموس در جامعه و آنچه در مدارس گذشته و هنوز نیز کم و بیش جریان دارد، باید به متولیان امور در تمام دستگاههای دولتی از جمله وزارت بهداشت یادآور شویم در کشوری که از امکانات بالای پزشکی برخوردار است، مردم را نمیتوان به جای ارائه اطلاعات قابل اعتماد علمی درباره واقعهای مانند مسمومیتها در مدارس، با تغییر نام و عنوان مسمومیت به «بدحالی» قانع کرد. مدیریت کشور با چنین شیوهای در هیچ بخشی از حکمرانی قابل قبول نیست. معلوم نیست شفافیت در اطلاعرسانی به مردم چه مشکلی دارد که حضرات از آن گریزانند؟