به گزارش «تابناک»، عصر ایران در یادداشتی نوشت: رهبر انقلاب در روز ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ درباره موضوع مسمومیت دانش آموزان با "مهم" خواندن آن و تأکید بر این که بلاشک افرادی و گروههایی در این مسأله دست دارند تصریح کردند: «بایستی دستگاههای مسؤول، دستگاههای اطّلاعاتی، دستگاههای انتظامی دنبال کنند و سررشتهی این جنایت را پیدا کنند، هم عاملین را، هم مسبّبین را و اینها بایستی به اشدّ مجازات محکوم بشوند و دربارهی اینها اشدّ مجازات بایستی اجرا بشود؛ چون این یک جنایت کوچکی نیست.
این جنایتی است، هم در حقّ معصومترین عناصر یک جامعه، یعنی کودکان، و هم موجب رعب، موجب ناامنی، موجبِ ناامنیِ روانیِ جامعه، نگرانیِ خانوادهها، موجب اینها است. اینها چیزهای کوچکی نیست. اینها را بایستی با جدّیّت دنبال بکنند و کسانی اگر چنانچه محکوم شدند، عفوی هم در مورد اینها وجود نخواهد داشت؛ این را همه بدانند؛ و حتماً بایستی مجازات بشوند و مجازات اینها موجب عبرت بشود.»
حال یک و نیم ماه بعد از این موضع گیری صریح و "جنایت" نامیدن موضوع، یک خبرگزاری اصولگرای مدعی ولایتمداری در این باره نوشته است که ۹۰ درصد اتفاقات را خود دانش آموزان رقم زده اند و با استفاده از بمبهای بدبو که در فروشگاههای اینترنتی فروخته میشود، نظم مدارس را به هم ریخته اند که در این میان، ۸۰ درصد دانش آموزانی که به مراکز درمانی منتقل شدند تمارض کرده اند و ۲۰ درصد نیز تلقین!
این خبرگزاری در انتهای گزارش خود و لابد برای خالی نبودن عریضه نوشته است: ناگفته نماند در موارد اندکی برخی اقدامات خرابکارانه نیز نظیر پرتاب کپسولهای حاوی مواد محترقه با بوهای نامطبوع توسط عوامل بیرونی به داخل مدارس صورت گرفته بود که با تحقیقات یا بررسی دوربینها این افراد شناسایی و دستگیر شدهاند که طبق اعترافات شان هدف آنها دامن زدن به موج نگرانیها و ایجاد ناامنی اعلام شده است.
«بدحالی دانش آموزان»؛ رهبر انقلاب: جنایت نابخشودنی است / خبرگزاری اصولگرا: ۸۰ درصد تمارض دانش آموزان است و ۲۰ درصد تلقین!
در این باره نکات زیر قابل تأمل است:
۱ - کوچک انگاری ماجرایی که مملکتی را نگران کرده و رهبر کشور نیز آن را رسماً و علناً "جنایت" نامیده، عجیب و معنی دار است.
قطعاً منظور رهبر انقلاب از جنایت نابخشودنی، موضوع کوچک و بچگانهای که این خبرگزاری بدان اشاره کرده، نبوده است.
۲ - گیریم که حق با این خبرگزاری است و ۹۰ درصد اتفاقات، کار خود دانش آموزان بوده که از فروشگاههای اینترنتی بمب بدبو خریده و مدرسه و مملکت را به هم ریخته اند و تمارض و تلقین کرده اند.
خب! آن ۱۰ درصد کار کیست و به قول رهبری چه دستهایی در کار است؟ مگر نمیگویید که دستگیر و اعتراف کرده اند؟ این دستگیر شدگان کیستند؟ نام و نشان ندارند؟ مگر میشود جنایتی به این بزرگی علیه معصومترین افراد جامعه شکل بگیرد و خبرگزاری رسمی مملکت بعد از انداختن تقصیرها به گردن دانش آموزان، در انتهای خبرش بنویسد چند نفری هم دستگیر شده اند و تمام؟!
مگر میشود این حجم از ناامن سازی مدارس در دهها شهر کشور بدون سازماندهی خاصی صورت گرفته باشد؟
اگر دستگیر شده اند، چرا مجازاتی که به تعبیر رهبر انقلاب باید عبرت آموز شود درباره شان اجرا نمیشود؟
۳ - چند روز پیش مهرداد ویس کرمی، نماینده اصولگرای مجلس شورای اسلامی خبر کوتاهی در این باره داد و گفت: طبق گزارشهای رسمی تا کنون ۱۰۰ نفر در رابطه با مسمومیت دانشآموزان بازداشت شدند. برخی از این افراد عامدانه این کار را کرده بودند و قصدشان تعطیلی مدارس دخترانه بود، اما تعدادی هم فریبخورده و وارد بازی این افراد شده بودند.
آیا مردم حق ندارند با این افراد متوحش که با حملات عامدانه، قصد تعطیلی مدارس دخترانه را داشته اند آشنا شوند؟ خاصه آن که مخالفت با تحصیل دختران یک ایده برخاسته از قشری نگری دینی است که متاسفانه ایران نیز خالی از این منجمدالفکرها نیست.
۴ - به قول بهزاد رحیمی، نماینده سقز و بانه در مجلس شورای اسلامی "مسمومیت سریالی دانش آموزان چند ماهی است به گستردگی ایران در حال وقوع است و به موضوعی پرچالش و بدون جواب تبدیل شده است. "
نکته مهمی که مسوولان بدان توجه ندارند این است که وقتی موضوعی را در عمل بدون جواب باقی میگذارند، معنایش این نیست که افکار عمومی هم مقابل ابهام شان علامت سوال میگذارند و منتظر پر شدن جای خالی توسط مسوولان میمانند، بلکه مردم خودشان جای خالی را بر اساس دانستهها و تجربیات خود پر میکنند کما این که در ماجرای فاجعه بار و غم انگیز اسیدپاشی در اصفهان مسوولان هیچ جوابی ندادند، ولی مردم، در باور خود، اسیدپاشها و انگیزههای آنان را ترسیم کرده اند.
در موضوع موسوم به بدحالی دانش آموزان دختر نیز مردم جای خالی را پر کرده اند. از این رو عاقلانهتر آن است که جریانی که این جنایت را مرتکب شده است، بدون توجه به هر گونه تعلقات احتمالی به مردم معرفی و به شدت مجازات شوند تا دستکم کار آن گروه معدود، به دایره وسیع تری تعمیم داده نشود و هزینههای معنوی و سیاسی اش کمتر شود و مهمتر از آن خانوادهها نفسی به راحتی بکشند، دانش آموزان هم تمارض و تلقین نکنند و برخی خبرگزاریها هم مجبور به توجیه و ماستمالی نشوند.