در نبردی سرنوشتساز که به گفته کارشناسان، طولانیترین و شدیدترین نبرد اروپا از زمان پایان جنگ جهانی دوم به شمار میرود نیروهای روسیه موفق شدند سیطره خود را بر این شهر راهبردی تثبیت کنند و این امر به رغم درنگ و خودداری اوکراین از پذیرش این شکست و تلاش غرب برای کاهش اهمیت راهبردی آن است؛ بدتر این که سقوط این «قلعه روحی» به گفته اوکراینیها هنگام برگزاری نشست سران گروه هفت در هیروشیمای ژاپن رخ داد. در حالی که زلنسکی در حال جمع آوری حمایت بیشتر غرب برای ضدحمله خود بود و اصرار داشت، آمریکاییها جنگندههای اف ۱۶ را تحویل این کشور دهد ـ در اصل هم آنها را به دست آورد ـ کلمات در راستای سوگواری برای این شهر به او کمکی نکرد و تنها گفت: «چیزی از آن نمانده است... با این حال در قلب ما باقی خواهد ماند». با وجود این، در پاسخ به توصیه مشاورانش عقب نشینی و از ماندن نیروهایش در باخموت صحبت کرد.
ماهها پیش، زلنسکی خود در سایه تشدید نبرد در باخموت اعلام کرد، سقوط این شهر به معنای دادن امتیاز به پوتین سر میز مذاکره است، زیرا به معنای تغییری راهبردی در روند جنگ است که او اجازه آن را نخواهد داد. اکنون دادهها و مواضع تغییر کرده و زلنسکی به این باور رسیده که سقوط باخموت، یک ضد حمله برای بازپسگیری تمام مناطقی که به نیروهای روسی واگذار کرده اجتناب ناپذیر میکند. اما در مقابل بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران باور دارند سقوط این «قلعه مستحکم» به مثابهی آغاز فروپاشی قطعات دومینو است و راه را روی نیروهای روس برای سیطره بر دو شهر اسلاویانسک و کراماتورسک ـ از بزرگ ترین شهرهای اقلیم دونباس ـ باز کرده و آنها را به سیطره کامل بر جنوب شرق اوکراین نزدیک میکند.
از نظر عملی و سیاسی تردیدی نیست که سقوط باخموت به نیروهای روسی برای ادامه پیشروی خود روحیه زیادی میدهد و سرخوردگی و بدگمانی نیروهای اوکراینی را با وجود حمایت گسترده نظامی غرب افزایش میدهد، زیرا به این ترتیب در عرصه میدانی نیروهای روس در مقایسه با نیروهای اوکراینی از امتیاز بهتری از نظر در دست گرفتن ابتکارعمل برخوردار شدهاند.
در اینجا نباید این واقعیت را فراموش کنیم که طبق گفته کارشناسان نیروهای حرفهای روس در نبردها به کار گرفته نشدهاند و بیشتر حمایت و پشتیبانی از نیروهای شرکتهای امنیتی و داوطلبان را فراهم کردهاند، زیرا نیروهای حرفهای ماموریت بسیار بزرگتری در صورت گسترش دامنه جنگ یا رفتن اوضاع به سمت درگیری مستقیم با ائتلاف «ناتو» خواهند داشت. چه بسا مهمترین مساله این است که غربِ سرخورده از پیامدهای این جنگ تردید کردن در فایده این ضد حمله و حتی امکان دستیابی به حل و فصلی سیاسی با شروط خود و مبتنی بر منافعش را آغاز کرده است. در حالی که پیش از این مانع از انجام مذاکراتی شده بود که تضمین نشده بود یا این که برخی نیازهای امنیتی روسها را تامین میکرد.
پس از پیروزی میدانی روسیه در باخموت نمیتوان انتظار شکل گیری مذاکرات صلح را داشت
در همین رابطه، دکتر «عفیفه عابدی» کارشناس مسائل روسیه در گفتوگو با تابناک اظهار داشت: تسلط روسیه بر باخموت از وجوه مختلف را باید به عنوان یک دستاورد برای روسها و شکست و هزینه برای اوکراین و غرب تلقی کرد. همانگونه که اشاره کردید، نخستین وجه آن طولانی بودن جنگ در باخموت است. هر طرف در این جنگ پیروز میشد، تبلیغات گستردهای درباره آن داشت. این در حالی است که این پیروزی برای روسیه بسیار مهمتر است، چون در یک سال و چند ماه گذشته، غرب تبلیغات زیادی درباره زمینگیر شدن و تلفات و هزینههای اقتصادی و نظامی روسیه داشت. در همین حال اگر این روزها رسانههای غربی را مرور کنید، بیشتر اخبار و گزارشها، مربوط به هزینههای گزاف اقتصادی و نظامی روسیه برای پیروزی در باخموت است؛ اما به هر حال تسلط روسیه بر باخموت به معنای بهبود شرایط روسها در شرایط میدانی و روی زمین است، به ویژه که این شهر یک مرکز حمل و نقل و لجستیک منطقهای در استان دونتسک اوکراین است و بیشتر ساکنان آن نیز روس زبان هستند.
وی افزود: شرایط میدانی و تبلیغاتی اکنون به نفع روسیه است و این میتواند فشارهای مختلفی به جبهه غرب وارد کند. هر چه افکار عمومی اوکراین تضعیف شود، فشارها بر کی یف برای پذیرفتن مذاکره و صلح با روسیه بیشتر میشود و این به معنای کاهش انسجام ملی در اوکراین در جنگ با روسیه است. در همین حال، غرب برای ادامه جنگ و جبران این شکست باید حمایتهای سیاسی و اقتصادی و نظامی بیشتری به اوکراین ارائه کند. اما همین راهبرد نیز نارضایتی در کشورهای اروپایی را نسبت به ضرورت ادامه جنگ اوکراین افزایش میدهد. به گمان من، احتمالا شاهد دور دیگری از تلاشهای تئورسینهای جنگ اوکراین برای برجسته سازی تهدید روسها برای امنیت اروپا خواهیم بود. این ویدئو اخیر رئیس جمهوری اوکراین درباره گفتوگو با مردم ایران هم باید در همین راستا تحلیل کرد. در واقع فرافکنی هم نوع دیگری از تلاشهای غربی در برابر این شکست خواهد بود.
عابدی در پایان عنوان کرد: معمولا شرایط گفتوگو و مذاکرات صلح در جنگی مانند اوکراین، زمانی رقم میخورد که دو طرف از لحاظ هزینهها در شرایط یکسان و ابزارهایی برای مبادله امتیاز داشته باشند. در واقع در کوتاه مدت پس از پیروزی میدانی روسیه در باخموت، نمیتوان انتظار شکل گیری مذاکرات صلح را داشت؛ هر چند به نظر میرسد لزوم مذاکره و گفتوگو به سطح نخبگانی غرب راه یافته است. البته امکان اراه ابتکار جدید از سوی کشورهای دیگر برای شکل دادن به مذاکره و گفتوگو پیرامون جنگ اوکراین همچنان به قوت خود باقی است.