دو تونل در گل و لای مدفون شده و بخشهایی از راه به گونهای از دست رفته که درهای عمیق جایش را گرفته است؛ فاجعهای که اولین مواجهه افراد با آن، شکرگذاری به درگاه باریتعالی است که این رویداد به فاجعه عظیم انسانی ختم نشده است.
به گزارش «تابناک»، جاده ۵۹ یا با اسم آشناترش، جاده چالوس، به رغم سن و سال بسیار زیاد، هنوز نقش اساسی در تردد هموطنانمان در دو سوی رشته کوه البرز ایفا میکند؛ راه ارتباطی بسیاری مهم میان دو استان مازندران و البرز که به شدت توسعه نیافته و پر ایراد است، تا جایی که هنوز یگانه راه خلاصی مسافران از ترافیکهای گره خورده این جاده در ایام تعطیلات، یک طرفه کردن مسیر است.
سالهای طولانی است که تعطیلات با انتشار یک خبر تکراری همراه میشود؛ جاده چالوس از ساعت فلان یک طرفه میشود. خبری که معنایش، انسداد مسیر رفت از کرج به سمت چالوس است تا موج مسافران در بازگشت به سمت استان البرز، با ترافیک کمتر مواجه باشند. خبری که به نوعی تاکید بر اهمیت این راه در ترافیک جادهای در این بخش از کشور است و ضرورت رفع این مشکل قدیمی.
البته رفع این مشکل چند دهه است که در دستور کار مسئولان قرار گرفته است، اما ماحصل آن، اتفاقی بوده که به نوعی حاشیه هایش بیشتر از متن است؛ آزادراه تهران-شمال که قرار بود جایگزین جاده قدیمی و پر پیچ و خم شود و فاصله میان تهران و شمال را کوتاه کند، اما با گذشت چند دهه از آغازش، هنوز تنها در بخشهای سادهتر تکمیل شده و در بخشهای سخت تر، متکی به همان جاده چالوسِ قدیمی است!
حرف و حدیث درباره آزادراه مذکور و چرایی تمام نشدن احداثش بعد از چند دهه زیاد است؛ آزادراهی که اگر تکمیل شده بود، چه بسا مجالی برای رسیدگی به مشکلات جاده قدیمی فراهم آمده بود و سیلاب، چنین بلایی بر سر آن نمیآورد. خسارتی که برآوردهای اولیه از میزان آن، ۱۰۰ تا ۲۰۰ میلیارد تومان است و خدا میداند که با کمی تغییر در جزییات وقوعش، میتوانست چه ابعاد انسانی عظیمی به دنبال داشته باشد.
نکتهای که ظاهرا موجب شده ابعاد این رویداد آنچنان که باید مورد توجه قرار نگیرد. این را میشود از اظهارنظر یکی از معاون سازمان راهداری و حملونقل جادهای دریافت که در گفتگو با رسانه ملی، ضمن برشمردن برخی ابعاد خسارت وارد آمده به راه و تخمین هزینه ۲۰۰ میلیاردی آن، تاکید کرد که بازگشایی این جاده بین یک هفته تا ۱۰ روز زمان میبرد و عملیات اجرایی آن آغاز شده است!
به تاکید این مقام مسئول، فرایند بازگشایی این جاده شامل پروژه پرکردن حفره و گودال ۵۰ متری ایجاد شده در بخشی از مسیر، تثبیت کوه در بالادست این بخش و اقدامات جانبی است، اما مگر میشود مسیری که در نتیجه سیلاب، بخشی از آن به کل از بین رفته و از صفحه روزگار محو شده را به همین سادگی بازسازی کرد و نگران تکرار فجایعی از این دست و چه بسا رویدادی بدتر در آن نبود؟ آیا آنچه رقم خورده، حکم زنگ خطری جدی را ندارد که اگر شنیده نشود، طبعاتی گران به دنبال خواهد داشت؟
این سوالی است که پاسخ استاندار البرز به آن، قابل توجه و ستودنی است؛ اینکه تردد در این جاده تا تا اطلاع ثانوی ممنوع است. ممنوعیتی که تا زمانی که امنیت راه به طور کامل برقرار شود ادامه خواهد یافت و آنقدر جدی است که تا زمان برقراری امنیت در این مسیر، «ترددهای ضروری محلی نیز با هماهنگی بخشداری و نیروی انتظامی و هماهنگیهای لازم صورت میگیرد.»
دستورکاری مهم و اساسی که تاکید دارد «بایستی نقاط حادثه خیز و مستعد سیل و سیلاب در این جاده احصا شوند و اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری استان نسبت به اجرای عملیات آبخیزداری در آنها اقدام کنند.» تا مبادا رویدادی مشابه یا با شدت بیشتر در جای دیگری از مسیر رقم بخورد و به شکل گیری فاجعه منجر شود. اقدامی که چه بسا میبایست سالها پیش در دستور کار قرار میگرفت، اما حالا که زنگ خطر به صدا درآمده، بی توجهی به آن قابل اغماض نیست.
رویکردی که در سازمان حمل و نقل جادهای مورد غفلت قرار گرفته است تا جایی که میبینیم تنها مساله شان، بازگشایی مسیر در اسرع وقت است، به جای آنکه بر رفع خسارت وارد آمده در بخش خاص از مسیر، به عنوان یکی از اقدامات ضروری برای بازگشایی مسیر تاکید کنند و بکوشند راه تکرار بر خطرات دیگر ببندند و مانع شکل گیری فاجعه در این مسیر سن و سال دار و پر ایراد شوند؛ مسیری که تا پایان یافتن پروژه طویل المدت آزادراه، ناگزیر به استفاده از آن هستیم و آنچه اهمیت دارد، ایمن سازی آن است نه زمان بازگشایی اش!