مراسم رونمایی از پیشنویس لایحه برنامه هفتم توسعه اوایل خردادماه برگزار و قرار شد، نسخه نهایی آن شهریور تقدیم مجلس شود. این سند با حواشی متعددی همراه است و بسیاری از کارشناسان ضمن انتقاد از تاخیر دو ساله دولت در ارائه آن، نداشتن کیفیت لازم را از دیگر ویژگیهای منفی این برنامه می دانستند.
حال در وهله نخست باید دید تاریخچه برنامه هفتم متعلق به چه زمانی است؟ چقدر به اجرایی شدن آن در زمانهای مختلف توجه شده است؟ چه راهحلی برای عملیاتی شدن آن پیشنهاد میشود؟
وحید شقاقی شهری، کارشناس اقتصادی، درباره کلیات برنامه هفتم توسعه به تابناک گفت: سابقه برنامهریزی در اقتصاد ایران به سالهای ۱۳۲۷ بازمیگردد. در همین سال، سازمان برنامه و بودجه در کشور نیز تاسیس شد.
وی ادامه داد: پیش از انقلاب، شش برنامه عمرانی هفت ساله با هدف توسعه زیرساختهای کشور تدوین شد و پنج برنامه آن به مرحله اجرا رسید. سپس با وقوع انقلاب سال ۱۳۵۷ و ظهور چالشهایی نظیر جنگ تحمیلی، یک وقفه ده ساله برای تنظیم چنین برنامهای در کشور به وجود آمد و به عبارتی میتوان گفت، سند مدون و مصوبی در این زمینه ترتیب داده نشد. با این حال، دولت وقت سیاست تثبیت اقتصادی را در دستور کار قرار داد تا از این طریق مردم را از نظر رفاهی حمایت کند. سیاستهای تثبیت اقتصادی عمدتا در محور سیاستهای کوپنی، نظام چند نرخی ارز و تامین نیازمندیهای مردم بود.
او تصریح کرد: ایام بیبرنامگی گذشت تا اینکه در سال ۱۳۶۸ اولین سند میان مدت کشور تحت عنوان برنامه توسعه با محورهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تدوین شد. این برنامه پنج ساله بود و ضربالاجل اجرای آن تا سال ۱۳۷۲ تعیین شده بود.
شقاقی ادامه داد: پس از پایان این دوره زمانی تدوین این برنامه دوباره با وقفهای دو ساله مواجه شد تا اینکه در سال ۱۳۷۴ مجددا تنظیم آن از سر گرفته شد و ضربالاجل اجرای آن تا سال ۱۳۷۸ تعیین شد. این روند تا سال ۱۳۸۸ ادامه داشت تا اینکه امسال دوباره با وقفهای دو ساله تنها پیشنویس برنامه تقدیم به مجلس شد.
احمدینژاد ضعیف ترین عملکرد را در برنامه توسعه داشت
او عنوان کرد: برنامه اول توسعه با هدف بازسازی زیرساختهای کشور و با رویکردهای تعدیل اقتصادی مصوب و اجرا شد. در برنامه اول قرار بود از سیاستهای تثبیتی در کشور عبور شود و خصوصیسازی در دستور کار قرار گیرد؛ اما گویا ماحصل چنین تصمیمی به تورم ۹/۴ درصدی در سال ۷۴ ختم شد؛ موضوعی که اعتراض بسیاری از جمله مراجع را هم به دنبال داشت.
او ادامه داد: در برنامه دوم نیز اتفاق خاصی دیده نشد؛ اما در برنامه سوم بحث خصوصیسازی مطرح و قوانینی برای توسعه آن مصوب شد. به این ترتیب، بانکها و بیمهها در کشور خصوصی شدند.
شقاقی گفت: نوبت به تنظیم برنامه چهارم توسعه رسید، نخستین برنامهای که چشمانداز بیست ساله داشت. در این سند، اهداف کلانی همچون رشد اقتصادی هشت درصدی، رشد بهرهوری اقتصادی، تعامل با اقتصاد جهانی، توسعه اقتصاددانایی محور و تورم تک رقمی در نظر گرفته شده بود؛ اما هیچ یک از این اهداف آرمانی به مرحله اجرا نرسید. به عنوان مثال: رشد اقتصادی هشت درصدی با واقعیت انحراف معناداری پیدا کرد. همچنین در حوزه اقتصاد دانایی محور و تعامل با عرصه جهانی نیز پیشرفتی حاصل نشد.
شقاقی افزود: برنامه پنجم توسعه در سال ۱۳۹۰ تدوین و اهدافی مشابه برنامه چهارم برای آن در نظر گرفته شد؛ اما اهداف این برنامه نیز محقق نشد و با توجه به برخی مولفهها میتوان گفت، ضعیفترین عملکرد را در مقایسه با دیگر برنامهها (پس از انقلاب اسلامی) به خود اختصاص داده است.
او در ادامه گفت: رشد اقتصادی نزدیک به صفر و تورم دو رقمی از جمله نتایج به بار آمده در اجرای این برنامه به حساب میآید. تدوین برنامه ششم با همان اهداف تکراری برنامههای پیشین در دستور کار قرار گرفت؛ با این تفاوت که این بار تحریمها تشدید شده بودند؛ بنابراین، کاملا مشخص بود که اهداف این برنامه نیز محقق نشود.
شقاقی تصریح کرد: به صورت کلی از برنامه چهارم به بعد یک انحراف در اجرای اهداف مشاهده میشود. به عنوان مثال: در هر سه برنامه اخیر، رشد اقتصادی هشت درصدی برای کشور درنظر گرفته شده، در حالی که برآوردها نشان میدهد، کشور کمتر از نصف این رقم رشد اقتصادی داشته است.
او عنوان کرد: همچنین تورم دو رقمی شد و با تشدید تحریمها تعامل با عرصه جهانی دیگر کار راحتی نبود. از طرفی کشور هم حرکتی در جهت اقتصاددانایی محور و دانش بنیان نداشت. با این اوصاف، عدم تحقق اهداف این برنامهها کاملا طبیعی تلقی میشود.
چرا برنامههای توسعه در ایران به اجرا نمیرسد؟
عدم تحقق اهداف برنامههای توسعه کشور موضوعی است که گویا به روندی طبیعی تبدیل شده و به اجرا در نیامدن آن چندان مورد توجه نیست؛ اما پرسشی که مطرح میشود این که چرا هیچ یک از برنامههای توسعه در مرحله اجرا عملکرد قابل قبولی نداشتند؟ راهحل چیست؟ آیا برنامه هفتم توسعه به سرنوشت برنامههای پیشین دچار میشود؟
وحید شقاقی، کارشناس اقتصادی، در این باره توضیح داد که باید یک آسیبشناسی صحیح از گذشته انجام شود. متاسفانه در برنامه هفتم نیز ابهامات بسیاری مشابه برنامههای قبلی وجود دارد که پاسخ هیچ یک از آنها مشخص نیست و احتمال اینکه این برنامه هم به سرنوشت برنامههای گذشته دچار شود زیاد است.
او ادامه داد: ساختار این برنامه کاملا مشابه ساختار سه برنامه قبلی است و اما مسئله نگرانکننده این است که در این بازه زمانی تحریمها بیش از پیش تشدید شدهاند. اهداف برنامه چهارم توسعه با وجود درآمدهای نفتی و کاهش شدت تحریمها به مرحله اجرا نرسید. شقاقی درآمد ارزی حاصل از فروش نفت در زمان تدوین برنامه چهارم توسعه را بالغ بر ۵۳۰ میلیارد دلار اعلام کرد!
او تصریح کرد: حال در شرایطی که درآمدهای ارزی نفت کاهش پیدا کرده، انباشت چالشهای اقتصادی افزایش یافته، زیرساختهای کشور فرسودهتر شده است و از طرفی چالشهای نوظهور دیگری مانند صندوقهای بازنشستگی، بحران آب، بحران فرونشست زمین و بحران سالمندی و پیری جمعیت نیز بروز پیدا کرده، چطور قرار است اهداف برنامه هفتم محقق شود؟
شقاقی گفت: برنامه چهارم توسعه با چنین شرایط ایدهآلی به اهداف خود نرسید؛ حال اجرای برنامه هفتم توسعه چطور قرار است انجام شود؟
این کارشناس اقتصادی گفت: به نظر میرسد نوع نگاه به برنامهریزی کشور ایراد دارد. هیچ کجای دنیا اهداف برنامهها مشابه نیست و حالت ایستا ندارد. نظام برنامهریزی در عرصه بینالمل پویاست و به سمت سناریو محوری حرکت میکند؛ یعنی به جای تکیه بر یک برنامه پیشگام چند سناریو برای تحولات آینده جهان در نظر گرفته و بر اساس آن برنامهریزی انجام میشود. برنامهریزان کشور نیز باید با حرکت در این مسیر نسبت به تحقق برنامههای توسعه اقدام کنند.