به گزارش «تابناک»، به نقل از روزنامه اعتماد، در جلسه غیرحضوری دیروز سران سازمان همکاری شانگهای، بعد از ۱۵ سال عاقبت درخواست ایران برای عضویت در این سازمان پذیرفته شد و ایران به عضو کامل این سازمان چندجانبه منطقهای در آمد.
محمود شوری، تحلیلگر مسائل اوراسیا معتقد است که هر چند عضویت ایران در این سازمان ضروری و مفید است، اما نباید انتظارها را از عضویت در این نهاد چندجانبه بالا برد. به گفته شوری، سازمان همکاری شانگهای، بهرغم ظرفیتهایی که ایجاد کرده است تاکنون دستاورد چشمگیری در حوزه همکاریهای اقتصادی میان کشورهای عضو نداشته است. شوری تاکید میکند بهرغم برخی ادعاها که به صورت پیوسته مطرح میشود، دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم هیچ نقشی در پذیرش عضویت جمهوری اسلامی ایران در این سازمان نداشت. در ادامه متن کامل گفتوگوی «اعتماد» را با محمود شوری، کارشناس حوزه اوراسیا و معاون موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس) مطالعه میکنید.
عضویت کامل ایران در سازمان شانگهای بیش از یک دهه طول کشید و سه دولت را در جمهوری اسلامی ایران به خود دید. چرا این فرآیند تا این اندازه طولانی شد؟
۱۵ سال پیش بود که ایران درخواست عضویت در سازمان شانگهای را به دبیرخانه این سازمان داد. در آن زمان به این دلیل که ایران در شرایط تحریمی قرار داشت و بعدا در سند مقررات پذیرش اعضای جدید سازمان هم اضافه شد که کشورهای تحت تحریم نمیتوانند به عضویت سازمان شانگهای در بیایند، بحث عضویت ایران در این سازمان متوقف ماند. بعدا در دوره ریاستجمهوری حسن روحانی یکی، دوبار برای پذیرش عضویت ایران در این سازمان تلاش شد و بعد از مدتی وقتی دولت روحانی متوجه شد که ممکن است جواب مناسبی از این تلاشها نگیرد، این تقاضا را مجددا تکرار نکرد تا اینکه مجددا در اواخر دوره ریاستجمهوری حسن روحانی باز هم بحث عضویت ایران در سازمان شانگهای زنده شد که در آن زمان هم باز مخالفت تاجیکستان مانع از پذیرش عضویت ایران در این سازمان شد. تصمیم به پذیرفتن عضویت یک کشور جدید منوط به اجماع و موافقت همه اعضای سازمان بود، به همین دلیل هر عضوی میتواند عضویت یک کشور جدید را وتو کند. به همین دلیل در همان سالها با توجه به اختلافهایی که میان تاجیکستان و ایران بر سر موضوع نهضت اسلامی تاجیکستان ایجاد شده بود، تاجیکها مخالف عضویت ایران در سازمان بودند. البته برخی تحلیلگران معتقدند که اگر روسیه و چین علاقهمند بودند که ایران به عضویت سازمان همکاری شانگهای در بیاید، میتوانستند مخالفت تاجیکستان را حل و فصل بکنند. به هر حال بعد از اینکه در سالهای اخیر روابط تهران و دوشنبه بهبود پیدا کرد، تاجیکستان هم مخالفت خودش را در مقابل عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای کنار گذاشت و عملا درست همزمان با آغاز به کار دولت سیزدهم، پذیرش عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای به اطلاع ایران رسید و از آن زمان هم فرآیند عضویت شروع شد. روندی که باید طی میشد در طول دو سال گذشته طی شده است و اسنادی که باید مبادله میشد، مبادله شد تا در اجلاس سهشنبه رسما اعلام شد که ایران به عضویت این سازمان درآمد.
فرآیند بهبود روابط ایران و تاجیکستان سال ۱۳۹۸ آغاز شد، درست است؟
بله! و نهایتا اردیبهشت ۱۴۰۰ بود که اعلام شد دیگر مانعی برای عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای وجود ندارد. واپسین مانع موضوع مخالفت تاجیکستان بود که با بهبود روابط دو کشور این مانع برطرف شد.
فرمودید که تحریمها مانع پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای بود. برخی رسانهها و جناحهای سیاسی در ایران ادعا میکنند که موضوع عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای ارتباطی با تحریمها ندارد و میگویند شاهدش هم این است که بهرغم اینکه ایران همچنان تحت تحریمهای یکجانبه امریکاست، سازمان همکاری شانگهای با عضویت ایران موافقت کرده است. نظر شما در مورد این تحلیلها چیست؟
در منشور سازمان شانگهای آمده است که کشورهایی که تحت تحریمهای سازمان ملل قرار دارند، امکان عضویت در سازمان ندارند. پس از توافق برجام ایران از ذیل تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد خارج شد. با اجرای برجام عملا مانع تحریمها در قبال پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای مرتفع شده بود. بحث تحریمهای یکجانبه امریکا هیچ ربطی به این موضوع ندارد. اینکه افرادی میگویند تاخیر در پذیرش ایران ربطی به تحریمها ندارد، میتوانند سند مقررات پذیرش عضو جدید در سازمان همکاری شانگهای (REGULATION On Admission of New Members to Shanghai Cooperation Organization)را که روی سایت دبیرخانه سازمان منتشر شده است، مطالعه بکنند که در بند ۱۰ از پاراگراف ۱.۲ آن یکی از شرایط این است که کشور متقاضی «نباید تحت تحریمهای اعمال شده توسط شورای امنیت سازمان ملل متحد» باشد. این بند به صورت ویژه بعد از درخواست ایران برای عضویت در سازمان، به دلیل نگرانی برخی اعضا در مورد اثرگذاری عضویت ایران در روابط بینالمللی سازمان در اجلاس ۲۰۱۰ تاشکند به شرایط عضویت اضافه شد.الان هم روسیه و هم ایران تحت تحریمهای یکجانبه از سوی امریکا و اتحادیه اروپا هستند، اما این ارتباطی با عضویتشان در سازمان همکاری شانگهای ندارد.
سازمان همکاری شانگهای ابتدا به عنوان یک سازمان امنیتی تاسیس شد، اما این روزها در ایران از آن به عنوان یک فرصت همکاریهای اقتصادی و تجاری یاد میشود. لطفا توضیح بدهید که ماهیت سازمان همکاری شانگهای تا چه اندازه اقتصادی و تجاری است؟
برای کسانی که اخبار را پیگیری میکنند، روشن است که اهداف اولیه تشکیل سازمان همکاری شانگهای اهداف امنیتی و حل و فصل اختلافهای مرزی و ارضی کشورهای عضو بود. طبیعتا تشکیل این سازمان بستر و مبنایی ایجاد کرد که همکاریهایی در حوزههای دیگری هم تداوم پیدا بکند. برخی اعضای سازمان در همان سالهای اولیه تشکیل این سازمان علاقهمند بودند که این سازمان رنگ و بوی اقتصادی بگیرد. برخی کشورها مانند ازبکستان هم بودند که چندان تمایلی نداشتند که جنبههای سیاسی-امنیتی این سازمان تقویت شود و پیمان شانگهای رنگ و بوی ضدغربی به خود بگیرد. از ابتدای تشکیل این سازمان موضوع همکاریهای اقتصادی همیشه یکی از محورهای گفتوگوی رهبران سازمان همکاری شانگهای بود. سازمان نشستهای سالانه نخستوزیران را برگزار میکند که ماهیت اقتصادی دارد و به دنبال تعمیق همکاری اعضاست. مجموعهای از نهادها در سازمان همکاری شانگهای برای گسترش همکاریهای اقتصادی ایجاد شده است.سازمان به لحاظ ماموریت، نهادی و ساختاری گسترش همکاریهای اقتصادی را یکی از اهداف خودش قرار داده است. اما اینکه این سازمان تا چه اندازه در حوزه اقتصادی موفق عمل کرده یا توانسته بستری برای گسترش همکاریهای اقتصادی میان اعضا باشد، مساله دیگری است. واقعیت این است که کارشناسان و سیاستمداران کشورهای عضو از عملکرد سازمان در حوزه همکاریهای اقتصادی رضایت کافی ندارند و معتقدند که عملکرد سازمان از این جنبه چندان برجسته نیست.در دورهای قرار بود که باشگاه انرژی در این سازمان شکل بگیرد، به ویژه اینکه تعدادی از اعضای این سازمان از خریداران عمده انرژی و بعضی از کشورها مانند روسیه از فروشندگان بزرگ انرژی هستند، اما منافع متعارض اعضا باعث شد که امکان شکلگیری چنین نهادی ایجاد نشود.بهطور کلی من معتقدم که سازمان همکاری شانگهای هر چند بسترهایی را برای همکاریهای اقتصادی فراهم کرده است، اما نمیتوان گفت که تاکنون این سازمان موفقیت چشمگیری در گسترش همکاریهای اقتصادی میان اعضا ایجاد کرده باشد. بیشتر همکاریهای اقتصادی میان اعضای این سازمان، همکاریهای دوجانبه است تا همکاریهای اقتصادی در چارچوب چندجانبه سازمان همکاری شانگهای باشد.
به نظر شما ایران چگونه میتواند بیشترین بهرهبرداری را از عضویت در این سازمان بکند؟
برای جمهوری اسلامی ایران که در شرایط خاص منطقهای و بینالمللی قرار گرفته است، عضویت در این سازمان فینفسه فرصت و ظرفیتی است که اجازه میدهد در حل و فصل و مدیریت مسائل منطقهای به ایران کمک شود. این سازمان یک مجمع و فورومی است که تعدادی از آنها مانند هند، پاکستان، چین و روسیه کشورهای بزرگی هستند و سهم بزرگی از جمعیت جهان را به خود اختصاص دادهاند و این امکان را به کشورها از جمله میدهد که به صورت دورهای فرصت گفتوگو و رایزنی با این کشورها داشته باشند. همکاریهای درون سازمان به حل و فصل اختلافها میان اعضا کمک میکند.ظرفیتها و امکاناتی هم در چارچوب سازمان همکاری شانگهای تعبیه شده است که این ظرفیتها و امکانات به ما کمک میکند که روابطمان را با کشورهایی که الان به هر دلیلی به هدف اصلی در سیاست خارجی ما تبدیل شدهاند در قالب نهادی و سازمانی در کنار روابط دوجانبهای که از گذشته وجود داشت، ادامه پیدا کند.نباید انتظارها را از آوردههای سازمان همکاری شانگهای برای سیاست خارجی ایران بالا برد. متاسفانه خود ما ظرفیتهای زیادی برای کار کردن با کشورهای دیگر ایجاد نکردهایم. گسترش همکاریهای اقتصادی نیاز به زیرساختها و بسترهایی دارد که متاسفانه به دلایل مختلف از جمله تحریم ایجاد نشده است. هر قدر هم که مسیر وسیع و گسترده و همواری باشد، اگر وسیلهای که در اختیار دارید، وسیله خوبی نباشد، نمیتوانید مسیر را طی کنید. عامل اصلی اینکه ما نمیتوانیم از ظرفیتهای ایجاد شده خارجی استفاده کنیم، به مسائل داخلی خودمان برمیگردد. به هر حال در چارچوب این سازمانها دیپلماسی بسیار قوی نیاز است که بتوان از ظرفیتهای آن استفاده کرد. اگر قرار باشد فقط به نشستهای سالانه اکتفا کنیم و حضور نمادین و نمایشی در نشستهای سازمان داشته باشیم، طبیعتا خیلی نمیتوان انتظار دستاورد قابل توجهی داشت.نقش عضویت ایران در این سازمان یک امر ضروری است، اما نباید توقعها و انتظارها را از منافع احتمالی این سازمان برای ایران بالا برد. در عین حال باید توجه داشت که این سازمان، سازمانی است که از اعضایی تشکیل شده است که درون خودشان اختلافنظرهای شدیدی وجود دارد. بین هند و چین اختلافنظر وجود دارد، بین هند و پاکستان اختلافهای دیرینه ارضی بر سر کشمیر وجود دارد. مساله افغانستان هم که عضو ناظر این سازمان محسوب میشود، همچنان مسالهای امنیتی برای همه کشورهای منطقه است و سازمان کمک چندانی نتوانسته به حل و فصل مسائل افغانستان بکند. جنگ اوکراین هم سایه خودش را بر فعالیتهای سازمان همکاری شانگهای انداخته است. همه این مسائل باعث میشود امیدواری نسبت به اینکه سازمان بتواند نقش جدی در توسعه اقتصادی و گسترش امنیت در منطقه ایفا کند، کمرنگ شود. اما من باز هم تاکید میکنم که عضویت ایران در هر سازمان منطقهای و بینالمللی میتواند راهگشا و کمککننده باشد.
گفته میشود بخشی از اسنادی که توسط ایران برای عضویت در این سازمان پذیرفته شده، اسناد مرتبط با منع همکاری و حمایت از گروههای مسلح غیردولتی است. فکر میکنید که چه چیز باعث شده است تهران چنین محدودیتهایی را برای عضویت در سازمان بپذیرد؟
در مورد اسنادی که جمهوری اسلامی ایران برای عضویت امضا کرده است، دقیقا اطلاعات شفافی وجود ندارد که چه اسنادی امضا شده است و چه اسنادی را با حق شرط و تحفظ پذیرفتهایم. به نظر میرسد که این انعطافپذیری در چارچوب اسناد سازمان وجود دارد و عملا سازمان تاکنون اعضایش را ملزم و متعهد به رفتاری نکرده است که خلاف منافع یا مصالح آن کشور باشد. یکی از اصول سازمان همکاری شانگهای فقدان اختلافهای مرزی بین کشورهای عضو است، اما تاکنون مشاهده کردهایم که هم پاکستان و هم هند که در مورد جامو و کشمیر اختلافهای مرزی دارند که همچنان حل نشده باقی مانده است و چشماندازی برای حل و فصل آن وجود ندارد، ولی هر دو کشور به عضویت سازمان در آمدهاند و اتفاق خاصی هم رخ نداده است.من تصور نمیکنم که اسناد و تعهداتی که ایران در چارچوب سازمان همکاری شانگهای میپذیرد، خیلی مشکلاتی را برای سیاست خارجی ما ایجاد کند.
میخواستم نظرتان را در مورد یکی از اظهارنظرهای اخیر رییسجمهور اسلامی ایران در خصوص پیوستن به سازمان همکاری شانگهای بدانم. سید ابراهیم رییسی، در تازهترین مصاحبه خود با صدا و سیما دلیل پذیرش عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای را اینگونه توصیف کردند: «کشورها... یکباره احساس کردند نگاه این دولت صرفا معطوف به لبخند و اخم چهار کشور نیست.» نظر شما در مورد این جمله چیست؟
میدانیم که عضویت ایران دقیقا زمانی اعلام شد که هنوز دولت سیزدهم تازه در انتخابات پیروز شده بود، طبیعتا این روند امکان نداشت که در کمتر از یک ماهی که از انتخابات ۱۴۰۰ گذشته بود، این تغییر نگرش در میان اعضا صورت گرفته باشد. همانطور که گفتم مشکل اصلی در دو سال آخر قبل از روی کار آمدن دولت سیزدهم، مخالفتهای تاجیکستان بود و اختلافهایی که میان تهران و دوشنبه ایجاد شده بود. در دولت آقای روحانی تلاش زیادی صورت گرفت تا این اختلافها با تاجیکستان حل و فصل شود. بنابراین چنین اظهارنظرهایی بیشتر مصرف داخلی دارد و برای جلب نظر کسانی است که با روند عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای و تحولاتی که در این زمینه افتاد آشنایی ندارند، وگرنه به نظر میرسد خود آقای رییسی هم اگر بخواهد با خودش منصف باشد، میداند در یک ماه نخستی که دولت ایشان در حال شکلگیری بود، هنوز اتفاق خاصی نیفتاده بود و کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای نشست یا تبادل نظری را با هم نداشتند که به این نتیجه برسند دولت جدید در ایران نگاهش تغییر کرده است و بنابراین میشود ایران را عضو کرد. در واقع دستگاه دیپلماسی دولت سیزدهم هیچ نقشی در پذیرش عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای نداشت، چون اساسا قرار گرفتن پذیرش عضویت ایران به عنوان دستور کار نشست بعدی پیش از آغاز به کار دولت سیزدهم به اطلاع تهران رسیده بود. علاوه بر این دولت سیزدهم باید توجه کند که القای این نکته توسط برخی کشورهای دیگر که پذیرش عضویت ایران به عنوان یک هدیه به این دولت خاص داده شده، ممکن است با اهداف خاصی انجام شود و به ازای این هدیه ادعایی، درخواستها و امتیازهایی از ایران درخواست شود.