کمک داور بازنشسته فوتبال میگوید عضو فدراسیون او را تهدید کرده که اگر از کمیته داوران انتقاد کند، کاری میکند که او کلا از فوتبال پاک شود.
به گزارش تابناک ورزشی؛ محمدجواد مداح، کمک داور ملی فوتبال ایران در خصوص خداحافظیاش از داوری به ایسنا گفت: ما خداحافظی نکردیم، خداحافظیمان دادند! من از سال ۱۳۷۹ داوری را شروع کردم و فکر نمیکردم بعد از بیش از ۲۰ سال سابقه، اینگونه جواب من را بدهند. من کمک داور داربی ۹۹ بودم و میخواستم در همان بازی خداحافظی کنم اما از کمیته داوران و دپارتمان داوری با من تماس گرفتند و گفتند خداحافظی نکن، ما به تو احتیاج داریم.
او ادامه داد: سهمیه داوری برای اینها مثل سهمیه قند و شکر بوده و مثل آب خوردن آن را به هر استانی دادهاند. داور تازه وارد لیگ برتری برای من تعریف میکرد که یک ربع اول دست و پایم شل میشود و از استرس میمیرم. در استان ما بازی نیست و من برای کسب تجربه مجبورم در این بازیهای لیگ برتر کسب تجربه کنم. آن وقت داورانی را که به دردشان میخورد و تجربه کافی دارند، به راحتی کنار میگذارند. به قول آقای عالیقدر، درختی که میوه میدهند را که قطع نمی کنند. ما حذف شدیم که جا برای داماد و فرزند آقایان باز شود. میگویند در مصوبه هیات رییسه این بوده که اگر داوری در تست شرکت نکرد، باید برود و نه لباسی به او میدهیم، نه او میتواند در هتل بماند زیرا هزینه دارد. آن وقت همین داماد آقای افشاریان در تست شرکت نکرد اما نه از هتل رفت و نه طبق مصوبه خود آقایان با او رفتار شد. البته خود افشاریان هم آدم سادهای است و مشاوران و آدمهای نزدیک او هستند که این کارها را میکنند.
افشاریان با خنده میگوید فقط در ۳۰ بازی اشتباه شد!
مداح اضافه کرد: آقای افشاریان با خنده در کلاس داوری میگوید فقط در ۳۰ بازی اشتباه شده است؛ یکی نیست به ایشان بگوید ۳۰ بازی میشود ۹۰ امتیاز! تکلیف قهرمانی و سقوط تیمها در همین فصل با یک امتیاز مشخص شده است. آقای خسروی استاد من بوده، او زمانی در برنامههای مختلف تلوزیونی از کمیته داوران انتقاد میکرد اما حالا که عضو کمیته شده است، داورانی را که به زور خداحافظی کردند، تهدید میکند که اگر حرفی بزنی و انتقادی کنی، یک کاری میکنم از فوتبال کنار بروید و کلا نباشید. ما که حقوق بگیر فدراسیون نبودیم و هر کدام در کار اصلیمان شان و شخصیتی داریم، اما اینگونه رفتارها اصلا درست نیست و شایسته کسی نیست که زندگیاش را در این راه گذاشته است. من هر روز صبح ساعت ۵ سر کار می روم و ۶ که به خانه برمیگردم، تا ۹ شب در پارک تمرین می کردم. نه امکاناتی در اختیار ما گذاشتند و نه حقوق و مزایای درست و حسابی دارند، آخرش هم با این بیاحترامی با ما برخورد کردند. نه پول برایم مهم بود، نه چیز دیگری، تنها چیزی که از آنها می خواستیم احترام بود.