درباره تناسب جرم و مجازات چه میدانید؟ بیایید از این زاویه، نگاهی تازه به ماجرای داغ این روزها بیاندازیم تا به تفاوتی پی ببریم که شگفتآور و ابهام آفرین است!
به گزارش «تابناک»، از جمله اخبار حاشیهساز این روزها، پلمب برخی کسبوکارهای نوپاست که در پی انتشار برخی تصاویر مربوط به پرسنل آنها رقم خورده است. استارتاپهایی که در حوزههای مختلف به فعالیت مشغول بودهاند و حالا یکی از آنها با پلمب ساختمان اصلی، به مشکلاتی گرفتار آمده، دیگری به عقوبت سختتری دچار شده و مجوزش لغو گردیده و بعدی در وضعیت برزخ قرار دارد و معلوم نیست که تعطیل خواهد شد یا اجازه فعالیت دوباره خواهد یافت.
فضای ملتهبی که به نوعی در امتداد التهابات وسیع در کشور از نیمه دوم سال گذشته قرار دارد و از این رو توجه بسیاری را به خود جلب کرده و واکنشهای بسیاری به دنبال داشته است. واکنشهایی که یکی از شاخصترینهایش، اظهار نظر روح اله دهقانی فیروزآبادی، معاون علمی و فناوری رئیس جمهور است که تاکید دارد: «اخیرا جریانی به دنبال آسیب زدن به اقتصاد دانشبنیان و فضای کسب و کار است...»
البته این مقام عالی رتبه نگفته که کدام جریان است که به رغم مسائل و مشکلات رقم خورده در یکسال اخیر، مجال نقش آفرینی در این عرصه و التهاب آفرینی در کشور را یافته و در اختیار دارد و میتواند کاری کند که شاهد پلمب سریالی چندین کسبوکار و شکل گیری بحث و جدلهای فراوانی باشیم که فضای کسب و کار و اشتغال را بی ثبات نشان میدهد؟ آیا این روایت مورد تایید نهادهای امنیتی هم هست؟
پرسشهای بی پاسخی که صرف نظر از آنها هم با ماجرایی عجیب مواجهیم که گویی نکته قابل تاملش به چشم کسی نیامده است؛ اینکه با تخلف رقم خورده در یک مجموعه، کل مجموعه تعطیل میشود و نه کسی نگران کارکنان آن مجموعه میشود و نه برای کسی اهمیتی دارد که آن مجموعه بخشی از پازل بزرگ فعالیتها در جامعه است و نبودش، موجب بروز اشکالات در جاهای دیگری خواهد شد.
درست مانند رویکرد عجیبی که در مواجهه با رسانهها اتخاذ میشود و در نتیجه آن گاه شاهدیم که با درج یک کاریکاتور نکته دار یا مطلب حاوی اشکال، فعالیت یک رسانه با انبوهی از خبرنگاران و کارمندان متوقف میشود. تصمیمی که به شکلی مشابه برای استارتاپها هم اتخاذ و اجرا شده، به این صورت که با وقوع تخلفی در بزرگترین پلتفرم فروش کالا، پلمب ساختمانش را در دستور کار قرار داده اند.
واکنشی عجیب که گویی منحصر به این عرصه هاست و در سایر امور دیده نمیشود. مثلا اگر گروهی از پرسنل رسانه ملی تخلف کنند، تنها برخورد با این متخلفان در دستور کار قرار میگیرد و فعالیت این رسانه متوقف نمیشود، اما میبینیم که انتشار تصویر مشکل دار از گروهی از پرسنل یک استارتاپ، شدیدترین برخورد را برای کل آن مجموعه به دنبال دارد و حتی ممکن است به تعطیلی آن مجموعه برای همیشه منجر شود!
عجیب بودن این وضعیت زمانی بهتر خودنمایی میکند که ببینیم برملاشدن تخلف محمودرضا خاوری در راس هرم مدیریتی بانک ملی، منجر به تعطیلی این بانک با انبوه شعب و مشتری در سراسر کشور شود یا با دستگیری بابک زنجانی، فعالیت شرکت هایش از جمله فلان ایرلاین، متوقف گردد و پرسنل و مسافران به حال خود رها شوند. اتفاقی که نه تنها رخ نداده و نمیدهد، که تاکید مسئولان این است که تخلف آن افراد به مجموعه هایشان تعمیم داده نشود.
رویهای که در برخی عرصهها در دستور کار قرار ندارد و در نتیجه، انتشار یک عکس هم میتواند به تعطیلی فروشگاه آنلاین منجر شود، انگار نه انگار که همه کسب و کارهای نوپا، سکوها، پلتفرم ها، استارتاپ ها، کارخانههای فناوری و... هم به مانند فلان شرکت، بهمان نهاد و غیره، مالک و حتی سرمایه گذار دارند، مدیرعامل و مسئول دارند، از مراجع و نهادهایی مجوز دریافت کرده و پاسخگو هستند و تحت قوانین کشور فعالیت میکنند.
نکاتی که گویی حتی برای مراجع پلمب کننده هم اهمیتی نداشته و ندارد وگرنه به جای برخوردهای کلی از این دست که حتی مراجعان و مشتریان این کسب و کارها را هم تحت تاثیر قرار میدهد و نارضایتی را در بخشهایی از جامعه به دنبال دارد، به دنبال برخورد قانونی با افراد متخلف و مدیران این مجموعهها میرفتند. درست مثل هر پرونده دیگری که برای رسیدگی به تخلف افراد در هرجای دیگری گشوده میشود.
نکتهای بسیار بدیهی که معلوم نیست چه زمانی در همه امور در دستور کار قرار خواهد گرفت و مانع از آن خواهد شد که تخلف یک راننده تاکسی، اداره تاکسیرانی را تعطیل کند، قیمت گذاری نادرست یک کالا، منجر به خاموشی خطوط تولید کارخانه شود، اختلاس مدیرعامل بانک، تعطیلی آن بانک را به دنبال داشته باشد، اثبات مجرم بودن یک معلم به تعطیلی مدرسه ختم شود و در نهایت رعایت نکردن مقررات پوشش توسط چند کارمند، به تعطیلی یک استارتاپ منجر شود.
اتفاقی که اگر در جایی به شکلی دیگر رقم بخورد، همه به دنبال یافتن پاسخ این سوال خواهند بود که آیا فرد یا افرادی به دنبال ایجاد نارضایتی و القای فضای یاس و نومیدی به جامعه هستند؟ چگونه ممکن است کسی نگران شغل و امرار معاش انبوهی از پرسنل یک شرکت نباشد و برای مشتریان آن کسب و کار هم که شده، در تصمیم گیریهای حیاتی مانند پلمب و لغو مجوز، تردید نکند و حتی اوضاع ملتهب کشور را هم مدنظر قرار ندهد؟!