گروه بریکس چیست؟ عضویت ایران در این گروه چه اهمیتی دارد؟

گروه بریکس یک گروه بین‌المللی به رهبری قدرت های اقتصادی نوظهوری است. بریکس (BRICS) مخفف پنج اقتصاد بزرگ در حال ظهور است: برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی. از سال ۲۰۰۹، دولت های کشورهای بریکس سالانه در اجلاس های رسمی تشکیل جلسه داده اند. چین میزبان چهاردهمین اجلاس سران بریکس در ۲۴ جولای ۲۰۲۲ به صورت مجازی بود.
کد خبر: ۱۱۸۹۴۳۲
|
۰۲ شهريور ۱۴۰۲ - ۲۱:۵۲ 24 August 2023
|
96326 بازدید

گروه بریکس چیست؟ عضویت ایران در این گروه چه اهمیتی دارد؟

به گزارش «تابناک»، مساحت کشورهای عضو بریکس مجموعاً ۳۹.۷۴۶.۲۲۰ کیلومتر مربع (۱۵.۳۴۶.۱۰۰ مایل مربع) و جمعیت کل حدود ۳.۲۱ میلیارد، یا حدود ۲۶.۷ درصد از سطح زمین و ۴۱.۵ درصد از جمعیت جهان است. برزیل، روسیه، هند و چین جزو ده کشور بزرگ جهان از نظر جمعیت، مساحت و تولید ناخالص داخلی هستند. در سال ۲۰۲۲، این پنج کشور حدود ۲۶.۲ درصد از تولید ناخالص جهانی را به خود اختصاص داده اند.

در حال حاضر دو کشور عضو بریکس، عضویت دائم شورای امنیت را دارند و سه کشور دیگر داعیه عضویت دائم در شورای امنیت و اصلاح ساختارهای سیاسی و مالی جهانی را دارند.

هو جینتائو، رئیس‌جمهور پیشین چین معتقد است که گروه کشورهای عضو بریکس، حامی و ارتقادهندهٔ وضعیت کشورهای در حال رشد و نیرویی برای حفظ صلح جهان هستند.

تاریخچه و تکامل بریکس

ایده اولیه تشکیل گروه بریکس به مدتها قبل باز می گردد. هنگامی که امریکا به رهبری جورج بوش به دنبال حمله به افغانستان و عراق با بهانه دموکراسی و جنگ علیه تروریسم بود، مؤسسه سرمایه گذاری «گلدمن ساکس» به منظور پیش بینی وضعیت اقتصادی جهان و قدرت های برتر آن در نیم قرن آتی مطرح شد.

ایدهٔ شکل‌گیری گروهی به نام بریک، در سال ۲۰۰۱ توسط مؤسسه سرمایه‌گذاری گلدمن ساکس، به منظور پیش‌بینی وضعیت اقتصادی جهان و قدرت‌های برتر آن در نیم قرن آینده مطرح گردید. جیم اونیل اولین بار نام مخفف این گروه را در سر تیتر یک روزنامهٔ اقتصادی به کار برد.

در شصت و یکمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد وزرای امور خارجهٔ کشور‌های برزیل، روسیه، هند و چین گفتگو‌های مقدماتی را آغاز کردند. بعد از این اجلاس، رهبران ارشد بریک، در ۴ نشست دیپلماتیک دیگر (یکاترینبورگ،  سائوپائولو،  ژاپن و لندن) به منظور محکم ساختن پایه‌های شکل‌گیری این گروه شرکت کردند.

اولین جلسه گروه بریکس  در ۱۶ ژوئن ۲۰۰۹ در یکاترینبورگ روسیه با حضور لوئیس ایناسیو لولا داسیلوا،  دمیتری مدودف،  منموهن سینگ و هو جینتائو به عنوان نمایندگان کشور‌های برزیل، روسیه، هند و چین برگزار گردید. در این اجلاسیه کشور‌های عضو بریکس بر موضوعاتی نظیر روش‌های بهبود وضعیت اقتصادی و اصلاح نظام مالی جهان متمرکز گردیدند. همچنین این کشور‌ها در خصوص برقراری روابط پولی و تجاری نزدیک با یکدیگر و ایفای نقش مؤثر و بیشتر در امور اقتصادی جهان به بحث و تبادل نظر پرداختند.

نکته جالب تشکیل گروه بریکس که قرار است در برابر اقتصاد غرب یعنی امریکا و اروپا قرار گیرد اینست که ایده اولیه تشکیل گروه بریکس به وسیله یک شرکت خدمات مالی و بانکداری امریکایی مطرح شد.

شرکت گلدمن ساکس در سال ۲۰۰۱ میلادی پیش بینی کرد که چهار کشور چین، هند، روسیه و برزیل تا سال ۲۰۱۰ میلادی در مسیر توسعه اقتصادی قرار گرفته و دارای بالاترین نرخ رشد اقتصادی خواهند بود که با گذشت زمان و به حقیقت پیوستن بخش عمده ای از پیش بینی های این مؤسسه، اعتبار بیشتری در بین تحلیل گران اقتصادی پیدا کرد. بعد از این اجلاس، رهبران ارشد بریک، در ۴ نشت دیپلماتیک دیگر (یکاترینبورگ، سائوپائولو، ژاپن و لندن) به منظور محکم ساختن پایه های شکل گیری گروه بریکس شرکت کردند.

اهمیت حضور در گروه بریکس

فقط یکی از مهم‌ترین دلایل اهمیت حضور در گروه بریکس این است که این گروه به‌واسطه دارا بودن نیمی از جمعیت جهان و بین ۲۵ تا ۲۸‌درصد از ظرفیت اقتصاد جهانی پتانسیل بالایی برای تاثیرگذاری بر اقتصاد جهانی دارد و از رشد پرشتاب اقتصادی و نفوذ در امور جهانی هم برخوردار است و از سوی دیگر یکی از رویکرد‌های اصلی اعضای بریکس هم این بوده که آن‌ها همیشه حامی کشور‌های درحال توسعه و کشور‌های جنوب و برقرارکننده تعادل و عدالت اقتصادی در مقابله با نظام پولی و بانکی غربی بوده‌اند.

البته بریکس یک ائتلاف فراقاره‌ای هم محسوب می‌شود که شاکله جدیدی را برای اقتصاد و سیاست جهانی تعریف کرده و اهمیت مضاعف آن در این نکته است این ائتلاف قدرتمند جهانی بدون مشارکت اروپا و آمریکا تشکیل شده و این ظرفیت را دارد تا صدایی بلند در مباحث مهم اقتصادی و سیاسی بین‌المللی باشد و نظم فعلی را به چالش بکشد. کمااین‌که در حال حاضر دو کشور عضو بریکس، عضویت دائم شورای امنیت و سه کشور دیگر داعیه عضویت دائم در این شورا و اصلاح ساختار‌های سیاسی و مالی جهانی را دارند.

کشور‌های بریکس که همگی از بزرگ‌ترین اقتصاد‌های جهانی هستند و تاثیرگذاری بسیار بالایی بر گردش نقدینگی و روابط بین‌المللی دارند بعد از تحریم‌های گسترده غرب و همپیمانانش علیه روسیه، به سمت ایجاد زیرساخت مالی و مستقل رفتند تا از این راه امنیت تراکنش‌های گسترده مالی‌شان به واسطه تحریم‌های یکجانبه غرب به خطر نیفتد. در سال ۲۰۱۲، پنج کشور عضو این سازمان در تصمیمی مهم و اثرگذار، خواستار ایجاد مکانیسم مالی مستقل خود شدند و دو سال بعد بریکس با ایجاد بانکی با نام «بانک توسعه جدید» که هدف آن تزریق نقدینگی و تامین منابع مالی برای زیرساخت‌ها و پروژه‌های اقتصاد‌های نوظهور بود، به این تصمیم جامه عمل‌پوشاند.

به همین دلیل یکی از مخالفان اصلی اجلاس بریکس، آمریکاست که در این چند سال با همراهی متحدان غربی خود تلاش کرده روند جهانی‌شدن سایر کشور‌های درحال توسعه را به چالش بکشد، اما با وجود این محور‌های مهم مورد توجه بریکس به‌طور کلی شامل افزایش مبادلات تجاری بین کشور‌های عضو و در نتیجه تقلیل وابستگی اقتصادی به اروپا و آمریکا، تشکیل بانک توسعه و ذخیره ارزی در برابر نهاد‌های غربی همچون بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول، ایجاد روابط جنوب ــ جنوب، استفاده از پتانسیل کشور‌های در حال توسعه برای تغییر مناسبات اقتصاد جهانی و عادلانه‌تر کردن آن و همچنین ایفای نقش مؤثر در کمک‌کردن به کشور‌های در‌حال ورشکستگی و تاثیرگذاری مثبت بر بحران‌های سیاسی یا اقتصادی مهم جهانی است.

از زمانی که کشورها با مازاد تولید مواجه شدند تجارت نقش ممتازی در روابط کشورها ایجاد کرده است و اساسا بر اساس تئوری نسبی ریکاردو بعضا کشوری در تولید کالایی به چنان مهارتی رسیده که کشورهای دیگر درصورتی که بخواهند آن کالا را تولید کنند باید هزینه چندبرابر پرداخت کنند و بالعکس ممکن است کالای دیگر در کشوری مشابه چنین نقشی را بازی کند. اینجاست که تجارت و استفاده از مزیت نسبی کشورها امری پسندیده و مقرون به صرفه است.

از سوی دیگر به‌دلیل تنوع تولید کالاها و خدمات و توسعه‌یافتگی کشورها، امکان ایجاد ظرفیت خالی در کشورهای توسعه‌یافته بسیار کم بوده در نتیجه برخی کشورهای مذکور به‌دنبال بازارهای جدید هستند. کشورهای در حال توسعه ظرفیت خالی برای تولید و مصرف فراوان دارند ولی به‌دلیل کمبود امکانات زیرساختی نه فرصت سرمایه‌گذاری برای آنها ایجاد می‌شود و نه تولید انبوه و مصرف انبوه. در این بین کشورهای جدیدی تحت عنوان کشورهای نوظهور با به‌کارگیری همه ظرفیت‌های سیاسی، مدیریتی و اقتصادی توانسته‌اند از سایر کشورها فاصله بگیرند و با تجربه کردن نرخ‌های رشد اقتصادی دورقمی، همه نگاه‌ها را به سوی خود جلب کنند.

چین از جمله این کشورهاست که توانسته‌ طی چند سال گذشته ابتدا کشور آلمان و سپس در سال گذشته کشور ژاپن را پشت سر بگذارد و امروز جایگاه دومین اقتصاد جهان را پس از آمریکا کسب کند. البته با چنین روند و رشد شتابانی به‌زودی چین، آمریکا را نیز پشت‌سر خواهد گذاشت. پس از چین، هند، روسیه و برزیل و در نهایت آفریقای‌جنوبی نیز چنین وضعیتی دارند؛ یعنی با رشد شتابان در حال نزدیک‌شدن به کشورهای ثروتمند جهان هستند. این کشورها اتحادی به نام گروه بریکس تشکیل داده‌اند. نکته قابل توجه کشورهای بریکس پرجمعیت بودن آنها از یک طرف و از طرف دیگر داشتن منابع طبیعی و وسعت قابل توجه است و همچنین آنها دارای بالاترین رشد اقتصادی بین سایر کشورهای جهان هستند.

چشم‌انداز اقتصادی ‌ـ سیاسی بریکس

در شرایط گذار کنونی حاکم بر جهان، کشورها و قدرت‌های اقتصادی مطرح هر کدام به دنبال آن هستند تا از طریق تشکیل اتحادیه و بلوک‌های سیاسی و اقتصادی منطقه‌ای و بین‌المللی جایگاه خود را در نظم نوین جهانی بیش از پیش تقویت و تحکیم نمایند. یکی از این تشکل‌های نوظهور که درحال حاضر بیشتر جنبه اقتصادی دارد، گروه “بریکس” است. این گروه شامل پنج کشور برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی می‌گردد. پنج عضو بریکس سی درصد از مساحت کره زمین، بیش از چهل‌وسه درصد از جمعیت دنیا و بیست‌وپنج درصد تولید ناخالص جهان را در اختیار دارند. ذخایر ارزی پنج کشور یادشده بالغ بر ۴/۴ تریلیون دلار برآورد شده است. مقاله پیش‌رو سعی دارد با توجه به ویژگی‌ها و ظرفیت‌های بالقوه و بالفعل گروه مذکور، چشم‌انداز ‌اقتصادی‌ـ‌سیاسی بریکس را مورد بررسی و ارزیابی قرار دهد.

اعضای بریکس معتقدند این گروه حامی کشورهای در حال توسعه و کشورهای جنوب و برقرارکننده تعادل و عدالت اقتصادی در مقابله با نظام پولی و بانکی غربی است. بدین ترتیب یکی از دستور کارهای گروه بریکس را میتوان تقابل با نظام اقتصادی غربی دانست که کل مناسبات جهانی را دربر گرفته است.

بریکس نمایانگر نیمی از جمعیت جهان است و ۲۶٪ قدرت اقتصادی جهان را در اختیار دارد. در سال ۲۰۱۲ ترکیب بندی اسمی تولید ناخالص داخلی این گروه، ۱۳٫۶ تریلیون دلار آمریکا است.

محورهای کلی مورد توجه بریکس

محورهای کلی مورد توجه بریکس بطور کلی شامل این موارد بوده  است:

۱.افزایش مبادلات تجاری بین کشورهای عضو و در نتیجه تقلیل وابستگی اقتصادی به اروپا و آمریکا

۲.تشکیل بانک توسعه و ذخیره ارزی در برابر نهادهای غربی هم چون بانک جهانی و صندوق بین المللی پول

۳.ایجاد روابط جنوب–جنوب

۴.استفاده از پتانسیل کشورهای در حال توسعه برای تغییر مناسبات اقتصاد جهانی و عادلانه تر کردن آن

۵.ایفای نقش مؤثر در کمک کردن به کشورهای در حال ورشکستگی

۶.تاثیرگذاری مثبت بر بحران های سیاسی یا اقتصادی مهم جهانی.

شرکت گلدمن ساکس در سال ۲۰۰۱ میلادی پیش بینی کرد که چهار کشور چین، هند، روسیه و برزیل تا سال ۲۰۱۰ میلادی در مسیر توسعه اقتصادی قرار گرفته و دارای بالاترین نرخ رشد اقتصادی خواهند بود که با گذشت زمان و به حقیقت پیوستن بخش عمده ای از پیش بینی های این مؤسسه، اعتبار بیشتری در بین تحلیل گران اقتصادی پیدا کرد. بعد از این اجلاس، رهبران ارشد بریک، در ۴ نشت دیپلماتیک دیگر (یکاترینبورگ، سائوپائولو، ژاپن و لندن) به منظور محکم ساختن پایه های شکل گیری گروه بریکس شرکت کردند.

ویژگی بریکس نسبت به سازمان‌های دیگر، رشد پرشتاب اقتصادی اعضای آن است

در این اجلاسیه کشورهای عضو بریکس بر موضوعاتی مانند روش های بهبود وضعیت اقتصادی و اصلاح نظام مالی جهان متمرکز شدند. همچنین این کشورها در مورد برقراری روابط پولی و تجاری نزدیک با یکدیگر و ایفای نقش مؤثر و بیشتر در امور اقتصادی جهان به بحث و تبادل نظر پرداختند.

این اجلاسیه دروازه ی عملیاتی شدن دیدگاه بریکس و دریچه ای بسوی تحقق آرمانهای آن ها گشود. از این جهت در اجلاسهای دیگر همین خط سیر را دنبال کرده و سعی کردند تا هرچه بهتر بتوانند این اهداف و اصول را کاربردی تر و اجماع بر آن ها را متقن تر نمایند از این جهت تا پیش از اجلاسیه ی چهارم نخ تسبیح به همین منوال، دانه های سیاستگذاری اقتصادی را به طرف تشریک مساعی هدایت می نمود تا اینکه در چهارمین اجلاسیه بریکس ، این کشورها تلاش نمودند تا گامی بزرگ تر بر دارند. بنابراین جهت بردار خود را بسوی استقلال هر چه بیشتر و جدی تر راهبری نمودند.

دامنه اهمیت و کارایی بریکس

این کشورها بنا به آمار بانک جهانی با در دست داشتن ۴۰ درصد از منابع مالی دنیا و ۱۵ درصد تجارت  جهانی و ۲۵ درصد تولید ناخالص داخلی در حال پیشی گرفتن از هفت کشور صنعتی دنیا می باشند و در صورتیکه یک مجموعه در نظر گرفته شوند ثروتمندترین عضو جامعه جهانی به حساب می آیند. از این جهت دامنه تاثیرگذاری بریکس در معادلات جهانی بالاست.

وضعیت اقتصادی گروه بریکس

تا سال ۲۰۱۴ کشورهای عضو گروه بریکس نماینده بیش از ۳ میلیارد جمعیت این کشورها هستند که ۴۰ درصد از جمعیت کل زمین را شامل می شوند.

این کشورها در کل تولید ناخالص داخلی ای معادل ۱۶.۰۳۹ هزار میلیارد دلار دارند که در حدود ۲۰درصد از تولید ناخالص داخلی کشورهای جهان را شامل می شود و به این مبلغ میتوان رقم ۴ هزار میلیارد دلار را هم که به صورت مشترک بین کشورهای خارجی موجود است، اضافه کرد. تا سال ۲۰۱۴ کشورهای عضو گروه بریکس در حدود ۱۸درصد از اقتصاد جهان را در دست داشته اند.

توافقات اصلی در اجلاس‌­های بریکس

این توافقات در مجموع ۶ اجلاس گروه بریکس شامل روش‌های بهبود وضعیت اقتصادی و اصلاح نظام مالی جهان، برقراری روابط پولی و تجاری نزدیک با یکدیگر، ایفای نقش موثر و بیشتر در امور اقتصادی جهان، افزایش مبادلات تجاری با یکدیگر، همکاری ارزی، کاهش وابستگی به اروپا و ایالات متحده آمریکا، طرح تأسیس بانک توسعه جنوب-جنوب، تمرکز زدایی از دلار، پیشبرد اقتصادهای کلان خودموازی با درک و همیاری کشورهای خواستار توسعه، رشد بدون طرد، و راه حل های قابل اجرا است.

کشورهای خواهان پیوستن به بریکس

هم اکنون کشورهای اندونزی و ترکیه به عنوان کاندیدای عضویت کامل این گروه پتانسیل مورد نظر را دارا هستند و کشورهای آرژانتین، مصر، ایران، نیجریه و سوریه خواهان پیوستن به این گروه هستند.

در حال حاضر گروه بریکس در سازمان ملل با انتشار اعلامیه‌های مشترک درخصوص جلوگیری از استقرار انواع سلاح‌ها در فضا و عدم استفاده از نیروهای نظامی در رابطه با پایگاه‌های فضایی همکاری‌های مشترک دارند. به هر حال هدف از ایجاد بریکس ارائه یک مدل همکاری اقتصادی مشترک در جهان است که البته تاکنون در نتیجه همکاری بین کشورهای مختلف جهان سازمان‌های مشابهی شکل گرفته است. اما ویژگی بریکس نسبت به سازمان‌های دیگر رشد پرشتاب اقتصادی اعضای آن است. پیشرفت و ترقی و رسیدن کشورها به سمت قله‌های موفقیت دائمی نیست. بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد که در اعصار گذشته کشورهای قدرتمندی بوده‌اند که امروز دیگر نام آنها بین کشورهای ثروتمند وجود ندارد و بالعکس کشوری مثل آمریکا که تا حدود دو قرن پیش در جهان نامی از آن نبود امروز به تنهایی یک چهارم تولید ناخالص داخلی جهان را عرضه می‌کند. تا یک دهه پیش ببرهای آسیا الگوی کشورهای درحال توسعه بودند ولی امروز کشورهای بریکس الگوی کشورهای در حال توسعه هستند.

نتیجه آنچه گفته شد این است که هیچ کشوری نمی‌تواند برای همیشه در قله اقتصادی باشد و در مقابل، کشورهای جهان سوم اگر بخواهند می‌توانند به قله‌های پیشرفت برسند؛ مهم استفاده از منابع انسانی و منابع طبیعی کشورها در قالب الگوهای اقتصادی مناسب است که این کار را کشورهای بریکس طی حداقل دهه گذشته انجام داده‌اند و با اتکا به منابع و سرمایه داخلی و استفاده از فرصت‌های سیاسی و اقتصادی خارجی توانسته‌اند از دیگر کشورها سبقت بگیرند و خود الگوی سایر کشورها شوند. نکته حائز اهمیت بلوک جدید اقتصادی جهان یعنی کشورهای بریکس این است که آنها نه‌ تنها در شاخص‌های کلان اقتصادی با همدیگر همسو هستند بلکه برخی از شاخص‌های سیاسی و سیاست‌های خارجی آنها نیز همسو است و تلاش گروهی برای حل‌ و فصل مناقشات سیاسی جهان دارند که از جمله آنها مواضع مشترک کشورهای بریکس درخصوص تحولات سوریه یا پرونده برنامه صلح آمیز هسته‌ای ایران است.

قدرت‌نمایی در مقابل آمریکا و اروپا

اعضای بریکس هر چند کشورهای نوپای صنعتی هستند اما توانسته‌اند در چند سال اخیر اهمیت خود را به رخ آمریکا و کشورهای اروپایی بکشند. اعضای این گروه اما برخلاف تصور برخی تنها به همکاری‌های اقتصادی بسنده نکرده‌اند. هر چند رشد پرشتاب اقتصادی این کشورها ابتدا آنها را به هم پیوند داد، اما اعضای این گروه اکنون در تلاش هستند تا در معادلات سیاسی جهان هم فعالانه‌تر عمل کنند. روسیه و چین دو عضو دائمی شورای امنیت هستند و ۳ عضو دیگر هم نامزد عضویت در این شورا به حساب می‌آیند. کشورهای بریکس در نشست‌های خود خواستار نفوذ بیشتر اعضای خود در شورای امنیت سازمان ملل متحد شده‌اند و این مسئله به خوبی هدف این کشورها را برای بازی کردن نقشی پررنگ‌تر در مسائل بین‌المللی نشان می‌دهد. سهم کشورهای عضو بریکس از اقتصاد جهانی طی سال‌های اخیر به سرعت افزایش پیدا کرده و انتظار می‌رود این روند همچنان ادامه داشته باشد. علاوه بر این وزن دیپلماتیک کشورهای بریکس هم در حال افزایش است و به همین خاطر گروه آنها را باید تشکلی از کشورهای راهبردی در سال‌های آینده دانست.

آمار بانک جهانی از رشد اقتصادی و جمعیت کشورهای بریکس

۴۰ درصد از منابع مالی جهان، ۱۵ درصد تجارت جهانی و ۲۵ درصد تولید ناخالص داخلی طبق گزارش بانک جهانی در اختیار کشورهای بریکس است.

حمایت رهبران گروه بریکس از حقوق هسته‌ای ایران

رهبران کشورهای عضو گروه بریکس در یکی از آخرین اقدامات خود بیانیه مشترکی نسبت به رسیدن به توافق در مذاکرات هسته‌ای وین ابراز امیدواری کرده و از حق ایران برای استفاده از انرژی صلح آمیز هسته‌ای دفاع کردند.

در این بیانیه آمده است: «گروه بریکس از نتایج مثبت مذاکرات بین نمایندگان ایران و کشورهای عضو گروه ۱+۵ برای حل و فصل مسائل پیرامون برنامه هسته‌ای ایران استقبال کرده و امیدوارند که طرفین بتوانند به توافق نهایی برای حل و فصل این مسئله دست یابند».

بریکس و کشورهای در حال توسعه

تغییر و تحولات سریع و شتابنده معادلات سیاسی، اقتصادی و نظامی در دو سطح منطقه‌ای و بین‌المللی باعث شده است تا امروزه کشورها بنا به نیازها و ضروریات جایگاه خود در عرصه جهانی، به سوی همکاری و تعامل بیشتر حرکت کنند. یکی از قویترین نمودهای این امر، تشکیل گروه بریکس است.

بی‌تردید تعامل کشورهای در حال توسعه با این قدرت جدید سیاسی – اقتصادی می‌تواند در رشد و پیشرفت آنها تأثیرگذار باشد و در این میان، کشورهایی که سعی در تحقق پیشرفت دارند یا به هر دلیلی از راه یافتن و پیوستن به مجموعه و باشگاه صنعتی و اقتصادی دنیا بازمانده‌اند، می‌کوشند تا با پیوستن و ملحق شدن به این سازمان، نیازهای اقتصادی خود را برآورده سازند.

در این میان، جهان عرب که مجموعه‌ای از کشورهای فقیر یا در حال توسعه را در بر ‌می‌گیرد، می‌تواند با تنظیم سیاست‌های اقتصادی و البته سیاسی خود از منافع تعامل با این بلوک جدید اقتصادی بهره‌مند شود. اما مسئله‌ای که در این بین مطرح می‌شود، رویکردها و رفتارهای سیاسی هرکدام از این کشورها در تعامل با مسائل مختلف منطقه‌ای و بین‌المللی است که می‌تواند در پیوستن یا عدم پیوستن به این نهاد بین‌المللی تأثیرگذار باشد.

این امر، بیش از هرچیز در عین حالی که کشورهای در حال رشد را به روی آوری به این گروه قدرتمند اقتصادی جدید تشویق می‌کند، می‌تواند آنها را از آن دور سازد. این مسئله‌ای است که در مواضع خود کشورهای در حال رشد هم نمود دارد. برای مثال، مواضع عربستان سعودی در قبال تحولات سوریه یا دیگر رخدادهای جهان عرب کاملا در تعارض با سیاست‌ها و مواضع چین و روسیه است و در نتیجه عربستان و اقمار این کشور در جهان عرب هرچند که می‌توانند روابط تجاری و در آینده سیاسی خود را با بخشی از این بلوک توسعه و گسترش بخشند، به همان اندازه هم از بخش دیگری از این بلوک، فاصله می‌گیرند و این چه بسا در روند تصمیم‌گیری مشترک کشورهای عضو این نهاد در قبال روابط با این کشور نوعی تقابل ایجاد کند.

پاشنه‌­ی آشیل بریکس و لزوم آسیب شناسی

به‌رغم مواضع اتخاذ شده از سوی کشورهای عضو بریکس در نشست دهلی‌ نو، شک و تردید‌ها در مورد انسجام و پیوستگی لازم این گروه همچنان پا برجاست. اما این واقعیت که بریکس طی این سال‌ها به ‌عنوان یک گروه مهم مشورتی در حوزه مسائل اقتصادی و سیاسی جهانی عمل کرده، قابل انکار نیست. پیش‌بینی‌ها حاکی از این است که اقتصاد مشترک کشورهای گروه بریکس تا سال ۲۰۳۵ میلادی از ۷ کشور صنعتی جهان هم سبقت خواهد گرفت.

گام گذاشتن در مسیری مشترک و ایفای نقشی هماهنگ برای بریکس البته بدون مشکل هم نیست. کشورهای بریکس با نابرابری اقتصادی روبه‌رو هستند و به همین خاطر میانگین امید به زندگی در آنها به میزان قابل توجهی از گروه۷ پایین‌تر است. همچنین کشورهای عضو این گروه هر چند جزو اقتصادهای نوظهور به حساب می‌آیند اما تفاوت‌های زیادی هم آنها را از هم متمایز می‌کند. این درست هما‌ن مانعی است که حالا بریکس می‌خواهد برای رسیدن به موفقیت بیشتر و نقش برتر در اقتصاد جهانی از سر راه خود بردارد. جیم اونیل که برای نخستین ‌بار نام بریکس را به کار برد، در این رابطه آفریقای جنوبی را مهره‌ای همگون با ۴ کشور دیگر نمی‌داند. او با ابراز تعجب از عضویت این کشور در بریکس و نامشخص بودن دلیل این اقدام اعضای اولیه، می‌گوید: “اقتصاد آفریقای جنوبی در مقایسه با این کشورها کوچک است و درآمد ناخالص داخلی آن نیم درصد از دارایی جهان را تشکیل می‌دهد”. وی برای یکدست شدن بریکس ترکیه، اندونزی، مکزیک، کره‌جنوبی، حتی عربستان سعودی و لهستان را بیشتر از آفریقای‌جنوبی حائز شرایط می‌داند.

اهداف ۵ کشور عضو در بریکس

اهداف هند در بریکس: هند با ایجاد اتحادی در بین ۵ کشور با تبادل تجربیات، توانسته به نتایج و پیشرفت خوبی برسد و اکنون به عنوان یک قطب تکنولوژی اقتصادی جهان در حال قدرت است.

اهداف چین در بریکس: چین به عنوان کشوری در حال توسعه، به دنبال شرکای جدید برای خود می باشد. کشوری که آمریکا و اروپا رقیب آن هستند و سعی دارند به نوعی توسعه اش را مدیریت کنند. به همین خاطر چین به دنبال شرکایی در راستای ارتباطات خود می گردد تا بتواند توسعه پیدا کند. لذا چین با کشورها تعاملاتی داشته و توانسته توسعه بیشتری پیدا و رشد خود را تسریع دهد و بازارهای جدیدی پیدا کند و شرکای جدیدی در صحنه بین المللی داشته باشد. این امر خود موفقیت بزرگی برای چین بوده است.

اهداف آفریقای جنوبی در بریکس: آفریقای جنوبی به دنبال توسعه یافتگی است و در شرایط فعلی سعی دارد در راستای منافع ملی، تولید ناخالص داخلی و رشد اقتصادی، خود را توسعه داده و در صحنه بین المللی حضور داشته باشد. آفریقای جنوبی آخرین عضو گروه بریکس است. یعنی با توجه به موفقیت کشورهای بریکس در صحنه بین المللی و توسعه‌ی کشور خود، آفریقای جنوبی مایل به عضویت در این گروه بود و با شرایطی که در آفریقا داشت، توانست در این گروه عضو شود.

این امر موفقیت خوبی برای آفریقای جنوبی بود. آفریقای جنوبی بعد از عضویت در بریکس و تبادل با ۴ کشور دیگر آن، توانسته در بخش سرمایه گذاری داخلی و رشد ناخالص تولید ملی و در بحث مدیریت صادرات جهانی و بخش خصوصی سازی موفقیت داشته باشد. این امر با توجه به آمار بانک جهانی، نشانگر روند رو به رشد و توسعه اقتصادی آفریقای جنوبی است.

اهداف عضویت روسیه در بریکس: روسیه بعد از فروپاشی شوروی دچار سردرگمی اقتصادی بود. چون اقتصاد عامل فروپاشی شوروی شد و اقتصاد ورشکسته و فاسد دوران رژیم شوروی سابق، باعث شد روس‌ها بعد از فروپاشی شوروی سعی کنند با مشکلات باقی مانده از شوروی دست و پنجه نرم کنند.

بعد از فروپاشی شوروی، روسیه بدترین وضعیت اقتصادی را از نظر تولید داخلی داشت. مسکو از نظر جهانی و رقابت با اروپایی­‌ها و فشار اقتصاد جهانی بر روسیه، یک دهه مشکلات داشت، اما با تشکیل سازمان بریکس و عضویت ۵ قطبی کشورها، روسیه جان تازه‌ای گرفت و توانست این مشکلات را به تدریج کنار بگذارد و از تجربیات این کشورها در ورود به جامعه تجارت جهانی بهره گیرد.

در این حال روسیه با دارا بودن مواد خام، ذخایر نفتی، گازی و معدنی و توانمندی تکنولوژی، با رویکرد تبادل اقتصادی و تجاری و فنی توانست خود را وارد بازار جهانی کند و اصول تجارت را یاد گرفته و کشوری قدرتمند گردد. یعنی هر چند روسیه از جی ۸ ( به خاطر مسائل اوکراین ) اخراج شد، اما واقعیت این است که روسیه قدرتی جهانی است و مسئله اخراج، سیاسی بود تا اقتصادی.

اهداف برزیل در بریکس: برزیل تا ۳۰ سال پیش یکی ازبدهکارترین کشورهای جهان بود، اما اکنون برزیل اکنون قدرت ششم اقتصاد جهان است. با توجه به سیاست‌هایی حزب کارگر برزیل و مدیریت دولت داسیلوا (رئیس جمهور قبلی برزیل)، این کشور تبدیل به یک کشور صنعتی و قدرت ششم اقتصاد جهان در سال ۲۰۱۳ شد و در واقع جای انگلیس را در رتبه بندی اقتصاد جهانی گرفت. در برنامه ریزی برزیل، مبارزه با فساد اقتصادی و فساد اداری یکی از اولویت ها بود.

بحث حمایت از تولید داخلی و ایجاد بنگاههای زود بازده و ایجاد تعاونی های تولیدی و کشاورزی از عمده کارهایی برزیل بود که توانست با همکاری کشورهای عضو بریکس انجام دهد. در واقع اکنون برزیل از لحاظ کشاورزی، دامداری، صنعتی و فنی مهندسی یکی از کشورهای بسیار قوی در جهان است و این کشور در قالب سازمان بریکس توانسته جایگاهی برای خود پیدا کند.

کشورهای گروه بریکس ۳۰ درصد مساحت جهان و ۴۲ درصد از جمعیت جهان را به خود اختصاص داده‌اند.از این رو از وزن اقتصادی قابل توجهی در عرصه ی جهانی برخوردارند  به همین خاطر ،جایگاه این گروه هم به عنوان یک مجموعه و هم تک تک کشورهای عضو به عنوان عضو مجموعه ای با این اهمیت،برای کشور ایران با شرایطی که امروزه کشورهای به اصطلاح ابرقدرت برای آن رقم زده اند،بسیار مهم می باشد چرا که به نظر می رسد،همراهی این چند کشور با هم می تواند یک قطب اقتصادی و تالی تلو آن یک ابرقدرت اقتصادی در مقابل کشورهای سلطه طلب غربی به وجود آورد.بر همین اساس،در این پژوهش خواهان کاوش در این هستیم که زمینه های همکاری ایران و کشورهای مزبور کدامند؟ به همین خاطر در ادامه سعی می شود تا ابتدا با شناخت اساس نامه ی شکل گیری و اصول همکاری و هدف هر کشور از عضویت،مجالهای تحقق همکاری را بهتر بسنجیم.

عضویت ایران در بریکس

ایران در دولت سیزدهم به صورت جدی خواهان پیوستن به این گروه شد. تا اینکه در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۲ رسما خبر اعلام عضویت ایران در گروه بریکس همزمان با سفر آیت الله رئیسی به آفریقای جنوبی در رسانه ها منتشر شد. 

اشتراک گذاری
تور پاییز ۱۴۰۳
بلیط هواپیما تبلیغ پایین متن خبر
برچسب ها
مطالب مرتبط
برچسب منتخب
# قیمت طلا # مهاجران افغان # حمله اسرائیل به ایران # انتخابات آمریکا # ترامپ # حمله ایران به اسرائیل # قیمت دلار # سردار سلامی
الی گشت
آخرین اخبار
قیمت امروز آهن آلات