به گزارش «تابناک» به نقل از آرمان ملی، در ابتدا نام این گروه بریک نام داشت، اما پس از پیوستن آفریقای جنوبی، به بریکس تغییر نام یافت. در ۲۴ اوت ۲۰۲۳، مقرر شد که تا سال ۲۰۲۴، شش کشور آرژانتین، اتیوپی، امارات متحده عربی، ایران، عربستان سعودی و مصر به جمع این گروه اضافه شوند. هرچند اعضای گروه بریکس همگی به غیر از روسیه در رده کشورهای درحال توسعه یا اقتصادهای درحال ظهور هستند، اما عموماً به واسطه اقتصادهایی با رشد پرشتاب و فراگیر و نفوذ تأثیرگذار بر امور جهانی و منطقهای از دیگر کشورها متمایز میشوند.
با سفر آقای رئیسی به آفریقای جنوبی ایران نیز به عضویت گروه کشورهای بریکس پیوست. در همین زمینه رئیسجمهور آفریقای جنوبی در کنفرانس خبری مشترک با سران کشورهای روسیه، چین، برزیل و هند، موافقت سران «بریکس» با قبول عضویت رسمی ایران در این گروه را به شکل رسمی اعلام کرد.
«آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی پیامدهای عضویت ایران در گروه کشورهای بریکس با حسن بهشتیپور، تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده است. بهشتیپور معتقد است؛ «در خصوص عضویت ایران در بریکس نیازمند واقعبینی هستیم. این مساله به این معنی است که هم باید این الحاق را دستاورد دانسته و درباره آن رضایت داشته باشیم و هم محدودیتهایی که در این موضوع کماکان برای ایران وجود دارد را به خاطر داشته باشیم. عضویت ایران در این گروه دستاورد مثبت و مهمی برای ایران است. من معتقدم از آنجا که بریکس به تدریج خود را به عنوان یکی از قطبهای اصلی اقتصاد دنیا مطرح کرده است. عضویت ایران در این گروه شرایط مساعدی را برای ارتقای جایگاه اقتصادی ایران فراهم میسازد. اگر بخواهیم عضویت ایران در بریکس را واقعبینانه تحلیل کنیم باید توجه کنیم که صرف عضویت ایران در یک گروه یا یک سازمان مشابه بریکس با شانگهای برای اقتصاد کشور راهگشا نیست و قرار نیست با این عضویت کل مشکلات ایران حل شود و دستهای بسته در زمینه تحریم و افای تی اف باز شود. صرف عضویت ایران در بریکس به تنهایی راهگشا برای دور زدن تحریمها نیست و نمیتواند موجب رشد اقتصادی شود. اگر میخواهیم از بستر مناسب بریکس برای توسعه و پیشرفت اقتصادی ایران بهره بگیریم لازم است تلاش خود را برای لغو تحریمهای بینالمللی و حل مشکلات اف ای تی اف فراهم کنیم این مصاحبه را در ادامه میخوانید.
*حضور ایران در گروه کشورهای بریکس چه پیامدهای اقتصادی و سیاسی برای کشور دارد؟
عضویت در گروههایی مانند بریکس، ظرفیتهای بالقوهای را به وجود میآورند که در کنار سایر کشورها همافزایی ایجاد شده و از طریق همکاریها سطح اقتصادها ارتقا پیدا کند. در این زمینه مثالی میزنم تا مشخص شود عضویت ایران چه شرایطی را ایجاد میکند. کشور روسیه، بنیانگذار یا پیشنهاد دهنده تشکیل بریکس بوده است؛ روسیه امروز با شدیدترین تحریمهای بینالمللی روبهرو است و بیش از 2 هزار موضوع مختلف تحریمی دارد. در حال حاضر گروه بریکس برای عضو بنیانگذار خود چه کرده است؟ هیچ... عملا کاری از دست بریکس برای روسیه برنمیآید، چرا که کشورهایی چون چین، برزیل، آفریقای جنوبی و هند با آمریکا و اروپا همکاریهای گستردهای دارند و نمیخواهند همکاریهایشان با آمریکا به خاطر روسیه دچار خدشه شود. بنابراین ضمن همکاریهای محدود با روسیه، همکاریهای وسیع خود با آمریکا و اروپا را دنبال میکنند. وقتی بریکس برای تحریمهای روسیه نمیتواند کاری انجام بدهد و حتی روابط با روسیه را به دلیل تحریمهای آمریکا محدود میکند، تکلیف ایران که تازه قرار است از ژانویه آینده عضو بریکس شود، معلوم است. به همین دلیل دولت نباید به مردم وعده داده و بگوید بریکس سرپلی برای دور زدن تحریمهاست و یا بریکس موجب میشود که ایران با غرب در مورد تحریمها مقابله کند و... اگر یک چنین روابطی ممکن بود، روسیه قبل از ایران از آن بهره میبرد. بنابراین باید توجه داشته باشیم که اگر قرار است، ایران در گروه بریکس رشد کند و موفقیت کسب کند، باید به سمت لغو تحریمها و احیای برجام حرکت کند. مهمتر از همه باید اصلاحات لازم در حوزههای سیاسی، اقتصادی و ارتباطی در سطح داخل صورت بپذیرد تا پالس ثبات از کشور ارسال شود. در صورت انجام این اصلاحات ایران میتواند انتظار داشته باشد تا در کنار سایر قدرتهای اقتصادی جهان، وضعیت اقتصادی خود را سر و سامان بدهد.
چرا اصولگرایان تلاش میکنند چنین اقدامات دولت در عرصه بینالمللی را به عنوان یک دستاورد مهم معرفی کنند؟
برخی اظهارنظرها و ادعاهایی درباره دستاوردهای عضویت ایران در بریکس شنیده میشود که جز «بزرگنمایی» هیچ نام دیگری برای آنها نمیتوان در نظر گرفت. البته در ایران به یک چنین نگاهها و تبلیغاتی عادت داریم؛ در تمام دولتها هم یک چنین برخوردهایی سابقه دارد. دوستان دولتی طوری برخورد میکنند که انگار یک سفر به آفریقای جنوبی میتواند ناگهان تحول بزرگی در اقتصاد یا سیاست خارجی ایران به وجود آورد. در حالی که در واقع این گونه نیست. هرچند سفرها میتوانند زمینهساز تحولات مثبتی باشند، اما شرایط خاص خود را دارد. دهها فاکتور تاثیرگذار دیگر نیاز است که باید مکمل این سفرها بشوند. نکته دیگر در مورد بریکس که باید به آن توجه شود، آن است که بریکس فقط مجموعهای شکل گرفته از برخی کشورهاست و نه چیز دیگر. حتی یک قرارداد هم پیرامون بریکس امضا نشده است. تنها ۵ قدرت اقتصادی در کنار هم قرار گرفتهاند تا بین قدرتهای اقتصادی نوظهور هماهنگی ایجاد کنند. اساس شکلگیری این گروه هم رقابت با گروه ۷ است.
گروه بریکس چگونه میتواند با گروه ۷ رقابت کند؟ آیا از توانایی کافی در این زمینه برخوردار است؟
این ۵ کشور بریکس فاصله زیادی با کشورهای گروه ۷ دارند. کشورهایی مانند چین، هند و برزیل در کنار روسیه و آفریقای جنوبی تقریبا یک سوم جمعیت جهان را شکل میدهند. روسیه با ۱۷ میلیون کیلومتر مربع وسعت، همچنین چین و هند و برزیل از نظر وسعت گستره بسیار وسیعی را شکل داده و یک چهارم کل کره زمین را تشکیل میدهند. اما جغرافیا و جمعیت هرچند واجد اهمیت هستند، اما به تنهایی ملاک ایجاد قدرت نیستند. قدرت تولید اقتصادی گروه ۷ بسیار بالاست. در این میان چین به عنوان دومین قدرت اقتصادی جهان و هند به عنوان پنجمین قدرت اقتصادی جهان به عنوان اعضای بریکس امیدوارند با عضوگیریهای اعضای جدید به تدریج جایگاه خود را در صحنه بینالمللی حفظ کرده و ارتقا بدهند؛ بنابراین عضویت ایران در بریکس، بدون شک موفقیت محسوب میشود، چراکه کشورها با عضویت در بلوکهای اقتصادی، ظرفیتهای اثرگذاری خود را در عرصههای جهانی بالا میبرند، اما باید توجه داشت، این روند بالقوه است و برای بالفعل کردن آن باید سایر مولفههای اقتصادی هم در نظر گرفته شوند. به عبارت روشنتر، ایران هرچند با تکتک این کشورها مانند چین، برزیل، روسیه و... روابطی دارد، اما صرف داشتن روابط مشکلات را حل نمیکند. ایران با روسیه تا ۲ سال قبل، ۲ میلیارد دلار مراودات اقتصادی داشته که اخیرا به ۴ میلیارد دلار رسیده است. روابط اقتصادی ایران با برزیل، هند و... از این هم کمتر است. زمانی که ایران بتواند مشکل تحریمهای اقتصادی را حل و فصل کند در آن صورت میتوان امیدوار شد که در گروهی مانند بریکس، میتواند دستاوردهای بهتری کسب کند. اینکه دولت سیزدهم این روزها تبلیغ میکند که عضویت در بریکس مساوی با تحولات عظیم اقتصادی است، یک تحلیل اشتباه است. اینکه میگویم نمیخواهم عضویت ایران در بریکس را تنزل بدهم؛ اما این روند اشتباه در ایران به صورت مستمر در حال تکرار است و برخی موضوعات بزرگ جلوه داده میشوند تا مردم تصور کنند که همه مشکلات اقتصادی در افق پیشرو حل شده یا کاهش پیدا میکنند. در حالی که در بحث عضویت ایران در شانگهای که یک سازمان امنیتی - نظامی و کمتر اقتصادی بود، تحول خاصی در وضعت اقتصادی و راهبردی کشور شکل نگرفت. در خردادماه عضویت ایران در شانگهای کامل شد، اما به صرف عضویت در یک گروه نمیتوان دستاوردهای وسیعی از عضویت کسب کرد.
آیا ایران در وضعیتی قرار دارد که بتواند ظرفیتهای بالقوه موجود در بریکس را به بالفعل تبدیل کند؟
در خصوص عضویت ایران در بریکس نیازمند واقعبینی هستیم. این مساله به این معنی است که هم باید این الحاق را دستاورد دانسته و درباره آن رضایت داشته باشیم و هم محدودیتهایی که در این موضوع کماکان برای ایران وجود دارد را به خاطر داشته باشیم. عضویت ایران در این گروه دستاورد مثبت و مهمی برای ایران است. من معتقدم از آنجا که بریکس به تدریج خود را به عنوان یکی از قطبهای اصلی اقتصاد دنیا مطرح کرده است. عضویت ایران در این گروه شرایط مساعدی را برای ارتقای جایگاه اقتصادی ایران فراهم میسازد. اگر بخواهیم عضویت ایران در بریکس را واقعبینانه تحلیل کنیم باید توجه کنیم که صرف عضویت ایران در یک گروه یا یک سازمان مشابه بریکس با شانگهای برای اقتصاد کشور راهگشا نیست و قرار نیست با این عضویت کل مشکلات ایران حل شود و دستهای بسته در زمینه تحریم و افای تی اف باز شود. صرف عضویت ایران در بریکس به تنهایی راهگشا برای دور زدن تحریمها نیست و نمیتواند موجب رشد اقتصادی شود. اگر میخواهیم از بستر مناسب بریکس برای توسعه و پیشرفت اقتصادی ایران بهره بگیریم لازم است تلاش خود را برای لغو تحریمهای بینالمللی و حل مشکلات افای تی اف فراهم کنیم تا بتوان در عرصه بانکداری جهانی امکانات لازم را برای توسعه صادرات و بازگشت درآمد حاصل از آن به کشور فراهم کنیم. متاسفانه ما در ایران عادت داریم، عضویت در این سازمانها را بزرگ میکنیم و در افکار عمومی ایجاد توقع میکنیم، در حالی که باید برای افکار عمومی توضیح دهیم که صرف عضویت قدم بزرگی است به شرط اینکه تحریمها رفع شود و ایران مشکل خود را با افای تی اف حل کند؛ بنابراین باید سطح این دستاورد دقیقا برای مردم توضیح داده شود. ایران میتواند از این فرصت استفاده کند و به سمت رفع تحریمهای بینالمللی برنامهریزی نماید تا بتواند از فرصت عضویت در بریکس به نحو مطلوب بهرهبرداری کند؛ بنابراین صرف عضویت در بریکس برای ایران معجزهای را به همراه ندارد، عضویت ایران در بریکس بسیار مهم و تاثیرگذار است و میتواند افقهای روشنی از منظر سیاسی و اقتصادی برای ایران به وجود بیاورد به شرط آنکه ایران بتواند به تحریمهای بینالمللی پایان داده و در مسیر توسعه اقتصادی همکاری گستردهتری را در چارچوب بریکس با کشورهای عضو تعریف کند، اما این عضویت نباید این انتظار را به وجود آورد که یکدفعه و یکشبه همه چیز در ایران خوب میشود. این نکتهای است که باید برای مردم شفاف شود.