به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه خراسان، هرگاه تحقیقی درباره شرکتهایی منتشر میشود که با کارگران بد رفتار میکنند، معمولاً این سؤال به وجود میآید که «چرا آنها این مشاغل را ترک نمیکنند؟ مگر کسی آنها را مجبور به کار در آنجا کرده است؟» شاید پرسش همدلانهای نباشد، اما در واقع سوال خوبی است. پاسخ میتواند چیزهای زیادی را درباره نحوه عملکرد کارمندان نشان دهد.
بهخاطر بدهیهایی که دارند
گاهی اوقات دلایل واضح است؛ کارگران ممکن است بدهیهایی را متحمل شده باشند که باید به استخدامکنندگان بازپرداخت کنند یا بر اساس شرایط اقتصادی خود به کارفرمای خود وابسته باشند. دلیل دیگر اما مربوط به اقتصاد کلان است: وقتی بیکاری بالاست، مردم لزوماً گزینههای بهتری ندارند. انگلیس را در نظر بگیرید، جایی که نرخ بیکاری بالاترین میزان در ۵۰ سال گذشته بوده است.
پای ترس در میان است...
اما چرا مردم مشاغل بد را تحمل میکنند، حتی زمانی که (حداقل روی کاغذ) مجبور به این کار نیستند؟ به نظر «کمیسیون حداقل دستمزد» در انگلیس که به طور منظم با کارفرمایان و کارگران در سراسر این کشور ملاقات میکند، پاسخ اغلب ترس است. «دیوید ماسی»، دبیر این کمیسیون میگوید: «وقتی با کارگران درباره تغییر شغل صحبت میکنید، به معنای واقعی کلمه سفیدی چشمان آنها را میبینید، آنها واقعا استرس میگیرند». برای بسیاری، این ترس وجود دارد که کار بعدی بدتر باشد، یا این که دوام نیاورد. در انگلستان، ایجاد امنیت شغلی به زمان نیاز دارد. مرخصی پدر شدن، مرخصی زایمان و حق اولاد فقط پس از ۲۶ هفته قابل دسترسی است. حمایت در برابر اخراج ناعادلانه هم فقط پس از دو سال در دسترس خواهد بود.
محدود بودن مشاغل موجود
حملونقل محلی دشوار و پرهزینه هم نقش مهمی ایفا میکند. کارگران با حداقل دستمزد بیشتر از دیگران پای پیاده یا با اتوبوس به محل کار میروند اما این میتواند مشاغل موجود را محدود کند. به عنوان مثال، تجزیه و تحلیل منطقه منچستر بزرگ توسط بنیاد جوزف راونتری در سال ۲۰۱۸ نشان داد که رسیدن به فرودگاه منچستر برای یک شیفت ساعت ۶ صبح اغلب با حملونقل عمومی پنج برابر بیشتر از خودرو طول میکشد.
اثر تجمعی این عوامل چیست؟
اثر تجمعی همه این موارد این است که بازار کار انگلیس را در نهایت کمتر از آنچه به نظر میرسد انعطافپذیر میکند. تجربه ما این است که در اتاقهایی پر از کارگران نشستهایم که میگویند: «این یک خطر بزرگ است، من نمیتوانم شغلم را عوض کنم.» سپس در اتاقی از کارفرمایان مینشینیم که میگویند: «ما نمیتوانیم کسی را پیدا کنیم.» به هر حال برای هیچ فردی خوب نیست اگر در نهایت بازار کار مملو از ترس و نگرانی باشد.
برای نوشتن این مطلب از «اقتصادآنلاین» کمک گرفته شدهاست