به رغم اقدامات قابل تقدیر پلیس، ظاهرا قرار نیست بساط معتادان متجاهر در کشور برچیده شود؛ معضلی که به مرور زمان وسعت یافته و حالا گریبانگیر شهرهای زیادی در سراسر کشور شده است.
به گزارش «تابناک»؛ اوایل آبان ماه، زمانی که فرمانده فراجا راهی کهریزک در جنوب پایتخت شد تا مرکز نگهداری و بازپروری سروش را رسما افتتاح کرده و با بهره برداری از این مرکز توسعه یافته، ظرفیت نگهداری معتادان متجاهر در تهران افزایش چشمگیری بیابد، این گمانه تقویت شد که قرار است، این معضل قدیمی و رو به گسترش، بالاخره تدبیر شده و برچیده شود.
امیدی که در روزهای بعد با فعالیت گشتهای پلیس در پاتوقهای تجمع این افراد در گوشه و کنار تهران و بازداشت وسیع معتادان متجاهر، پررنگتر هم شد، به ویژه آنکه رادان از توسعه مراکز نگهداری و بازپروری معتادان در استانهای دیگر هم خبر داده بود و اخبار و گزارشهای رسیده، حکایت از بازداشت معتادان متجاهر در شهرها و استانهای دیگر هم داشت.
تکاپویی وسیع که ظاهرا برای برچیدن بساط این معضل کافی نیست. این را یک کارشناس انتظامی به «تابناک» میگوید و تاکید دارد که مسئولان امر و به صورت ویژه، فراجا هم به این مسائل واقف هستند، اما قائل به دست روی دست گذاشتن تا حل مسائل لاینحل و پیرامونی نیستند و میکوشند تا با تدارک زیرساختهای مورد نیاز و پیشبرد طرح در امور دیگر، فضا را برای ورود دیگران به این عرصه و انجام وظایف شان فراهم آورند.
او در این باره میگوید: از جمله موانعی که بر سر راه جمع آوری معتادان متجاهر قرار دارد، زنان معتاد متجاهر هستند که ظرفیت مراکز نگهداری و بازپروری آنها کم است و همچنین به دلایل جانبی، نگهداری از آنها هم با مسائلی روبروست که میبایست حل و فصل شوند؛ درست مثل وضعیتی که درباره نگهداری برخی معتادان متجاهر که مساله جنسیت دارند، وجود دارد.
وی میافزاید: البته از این موارد مهم تر، وجود افرادی در این جمع هاست که بیماریها و آسیب دیدگیهای مختلفی دارند و بعضا زخم هایشان در وضعیت وخیمی است و پیش از درمان، آن هم درمانی زمان بر و گاه پر هزینه، نگهداری آنها در مراکز ممکن نیست و لذا به سرعت بعد از جمع آوری به پاتوقهای قبلی باز میگردند و کلیت طرح برخورد با معتادان متجاهر زیر سوال میرود.
به این موارد، افرادی با سن کم (زیر سن قانونی) و سن بسیار زیاد (افراد کهنسال) در جمع معتادان بازداشت شده را میتوان افزود که از فهرست افرادی که میشود آنها را در مراکز نگهداری کرد، مورد بازپروری قرار داد و کمک شان نمود که حرفه آموزی کنند و به اجتماع بازگردند، خارجشان میکند و لطمه دیگری به طرحهایی است که برای برچیدن بساط این معضل تدارک دیده و اجرا میگردند.
موانعی که رفعشان نیازمند تدابیر همه جانبه و پای کار آمدن باقی نهادهاست و با اعلام آمادگی فراجا و اقدامات صورت گرفته در زیرمجموعه این نهاد، هرچقدر هم که ستودنی و ارزشمند باشند، رفع نخواهند شد؛ درست مثل روایت آن ضرب المثل مشهور که تاکید دارد «یک دست صدا ندارد.»