بار دیگر کاهش دمای هوا کار خودش را کرد و انباشت غلظت آلایندهها در ارتفاع کمتر از سطح شهرها کاری کرده که نمیتوان به مانند دیگر ایام سال، «آلودگی هوا» را ندید گرفت!
به گزارش «تابناک»، اگر چند دهه به عقب برگردیم و حتی از جامعه دانشگاهی و آنهایی که تحصیلات عالیه هم دارند درباره «وارونگی جوی» بپرسیم، ممکن است به جواب درستی نرسیم، اما کافی است اکنون در شهرهای پرجمعیت و بزرگی مانند تهران سری به خیابان زده و از رهگذران در این باره سوال بپرسیم تا وضعیت آسمان تیره و تار را نشانمان دهند و به جای پاسخ شفاهی، جواب شهودی برای این سوال ارائه دهند!
پدیدهای که موجب میشود هوای آلوده (و البته گرمتر) که در دیگر ایام سال به دلیل جریان همرفتی، اوج میگیرد و بالا میرود تا هوای خنکتر و البته تمیزتر از ارتفاعات بالا جایگزینش شود، در سطح زمین محبوس شود و در نتیجه غلظت آلایندهها به حدی برسد که اوضاع کیفیت هوای شهرها زرد، نارنجی و قرمز شود و حتی در مواردی از این هم فراتر برود و آژیر بحران به صدا در آید.
درست مانند آنچه در روزهای اخیر در چندین شهر رقم خورده و موجب شده که کمیتهها و ستادهای اضطرار آلودگی هوا تشکیل جلسه داده و برای حفظ سلامت مردم، تدابیری ویژه اتخاذ نمایند؛ از ایجاد محدودیتهای ترافیکی و منع فعالیت ورزشی در فضای باز تا تعطیلی مهدهای کودک، مدارس و حتی دانشگاه ها، دورکاری کارمندان و... تدابیری که همه موقتی و برای کاهش آسیبها هستند و البته پیرو اتخاذشان، آسیبهایی تازه خلق میشود.
وضعیتی که از جمله نتایج غیرقابل قبول آن، آسیب به برنامه درسی مدارس است و در نتیجه، آموزش و پرورش یکی از مخالفان جدی اعمال این محدودیتهای ویژه در روزهایی است که آلودگی هوا اوج میگیرد. وزارت خانهها که حالا ظاهرا در تلاش است تدابیری ویژه برای این ایام تدارک ببیند تا با آموزش مجازی در روزهایی که کیفیت هوا به شدت افت میکند و به وضعیت «ناسالم» و بدتر میرسد، مانع از تعطیلی آموزش شود.
البته محدودیتهایی که در کمیتههای اضطرار آلودگی هوا وضع میشوند، مخالفان دیگری هم دارند؛ از خانوادههایی که پدر و مادر شاغل دارند و با تعطیلی مهدهای کودک و مدارس، میبایست مرخصی بگیرند تا یکی شان با کودک در منزل بماند تا اداراتی که نمیشود تعطیلشان کرد، مثل نهادهای اجرایی و بانک ها، تا کارمندان بخش خصوصی که اصلا در هیچ معادلهای حساب نمیشوند و حتی آنهایی که به هردلیل مجبور به استفاده از خودروی شخصی هستند، اما منع تردد، منجر به جریمه شان میشود.
سیاهه مخالفان بیشتر از موارد یاد شده است، اما نه آلودگی هوا شوخی بردار است که با اوج گرفتنش، دست روی دست بگذاریم و به روال عادی به زندگی روزمره ادامه دهیم و نه تدبیر ساده و دم دستی برای رفع آن وجود دارد که بشود به کار بست و غول آلوده را از بالای سر شهرها دور کرد. غولی که البته یکی دو دهه پیش یکی از مسئولان نام آشنا کوشید با طرحهایی مثل آب پاشی به کمک هواپیماهای سم پاش یا حتی طرح نصب فنهای بزرگ در برخی نقاط شهر، با آن مبارزه کند، اما در نهایت جز خندهای تلخ به یادگار نذاشت!
وضعیتی که تنها راه گریز از آن، اجرای طرحهای اساسی و بنیادین است که برخی از آنها در قانون هوای پاک دیده شده، اما عمدتا در حد همان متن ساده باقی مانده و پیش نرفته اند. تدابیری که تا روز اجرای آنها، چارهای نداریم جز اینکه از راهکارهای موجود برای کاهش آسیبهای آلودگی هوا استفاده کنیم و در نتیجه، ناگزیر از اعمال محدودیتهای ترافیکی، تعطیلی مهدها، مدارس و دانشگاه ها، دورکاری کارمندان و امثال آن هستیم.
تدابیری که ظاهرا مخالفتها با اتخاذشان قوت گرفته تا جایی که هفته قبل در تهران با اوج گیری آلودگی هوا، کمیته اضطرار تشکیل جلسه داد و یکی از مصوباتش، دورکاری یک سوم کارمندان ادارات بود، اما چند ساعت بعد اعلام شد که دورکاری کارمندان دستگاههای اجرایی مهر ابطال خورده است. وضعیتی که ممکن است در ساعات و روزهای آتی هم رقم بخورد چراکه هوای پایتخت بعد از دو سه روز بارندگی، از امروز رو به افزایش آلودگی گذاشته و این روند ادامه دار خواهد بود.
آلودگی روزافزونی که پیش بینی میشود تا روز یکشنبه به اوج برسد و در نتیجه میبایست برای مقابله با آن تدبیر کرد. تدبیری که از هم اکنون میشود اتخاذش کرد تا مثلا اگر شامل تعطیلی مهدهای کودک یا مدارس یا حتی دورکاری بخشی از کارمندان خواهد شد، خانوادههایی که فرصت برای خروج از شهر را دارند، از آن استفاده نمایند و به این وسیله، کمکی به بهبود هوای شهر هم بشود.
اتفاقی که متاسفانه تجربه نشان داده رقم خوردنش احتمال بسیار اندک و ناچیزی دارد و عوضش، میبایست انتظار شروع هفتهای را بکشیم که به اصطلاح رایج، «تق و لق» است؛ نه معلوم است دایر خواهد بود و نه قطعا میشود گفت که تعطیلی یا محدودیت در پیش روست. وضعیت بینابینی و آسیب زایی که معلوم نیست آیا روزی رفع خواهد شد یا نه، اما میدانیم نوشتن آسیبهای آن به پای آلودگی هوا چندان منصفانه نیست چراکه بیشتر نتیجه تردید و تعلل مسئولان در تصمیم گیری است.