جوان افغانستانی که همسر برادرش را مقابل چشمان فرزندان وی به قتل رسانده بود، هنگام بازسازی صحنه جنایت زوایای جدیدی را از این ماجرای هولناک فاش کرد.
به گزارش خراسان، عصر بیستم آبان بود که ناله ها و گریههای بیرمق ۲ نوزاد دوقلو و یک دختر ۴ ساله تعجب همسایه طبقه پایین را برانگیخت. زن جوان با شنیدن این نالهها بلافاصله پلههای ساختمان را بالا رفت و با صحنه وحشتناکی روبه رو شد. زن ۲۸ ساله ای که در طبقه بالای ساختمان زندگی میکرد با روسری خفه شده بود و فرزندانش نیز کنار جسد مادر گریه میکردند. طولی نکشید که زن همسایه با پلیس تماس گرفت و بدین ترتیب ساعتی بعد قاضی محمود عارفی راد (قاضی ویژه قتل عمد مشهد) عازم خیابان حر شد.
بررسیهای میدانی مقام قضایی نشان داد شوهر افغانستانی زن ۲۸ ساله در یکی از مراکز ترک اعتیاد بستری شده است و زن جوان در حالی به همراه ۲ پسر دوقلوی 1.5 ساله و دختر ۴ ساله اش در منزل مذکور زندگی میکرد که برادر شوهرش نیز در خانه آن ها سکونت داشت.در همین حال دختر ۴ ساله به قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد گفت: عمویم «نوراحمد» مادرم را با روسری خفه کرد و از منزل گریخت.
در پی اظهارات این دختربچه، بلافاصله مقام قضایی دستور دستگیری وی را صادر کرد و تصویر متهم به قتل فراری نیز در روزنامه خراسان منتشر شد. طولی نکشید که کارآگاهان با رصدهای اطلاعاتی متوجه شدند که متهم مذکور با تغییر چهره و تراشیدن موهای سر و صورتش، قصد خروج از کشور را دارد اما آن ها با راهنماییهای تجربی قاضی عارفی راد و در یک عملیات نامحسوس پلیسی، موفق شدند او را در پایانه مسافربری امام رضا (ع) مشهد دستگیر کنند.
این متهم که تاکنون مدعی بود به خاطر ناراحتی های اعصاب و روانی که دارد، در یک لحظه دچار جنون شده و همسر برادرش را به قتل رسانده است، وقتی با نصیحت و ارشادهای قاضی ویژه قتل عمد روبه رو شد، تصمیم گرفت حقیقت ماجرا را بیان کند. به این ترتیب وی در کنار کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی به محل وقوع قتل هدایت شد و مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت.
در آغاز بازسازی صحنه قتل، ابتدا سرهنگ محمد مرادی (افسر پرونده) به تشریح خلاصهای از محتویات پرونده و چگونگی دستگیری متهم پرداخت و سپس نوراحمد (متهم ۳۰ ساله) با تفهیم اتهام از سوی مقام قضایی، زوایای جدیدی از این ماجرای جنایی را فاش کرد و گفت: من و برادرم با جمع آوری ضایعات مخارج زندگیمان را تامین میکنیم و همه ما به صورت غیر قانونی وارد ایران شدهایم اما برادرم به خاطر اعتیاد شدیدی که به مواد مخدر داشت در مرکز ترک اعتیاد بستری شد و من در کنار زن برادرم و فرزندانش ماندم اما یک روز وقتی حنیفه (مقتول) تلفنی در حال گفت وگو با مردی در آن سوی خط بود، تازه فهمیدم که او با یکی از بستگانمان که در تهران ساکن است، ارتباط تلفنی دارد و مدام با هم صحبت میکنند.
از این موضوع خیلی ناراحت و غیرتی شدم و به زن برادرم تذکر دادم که دست از این کار بردارد! ولی او گفت: کارهایش به من ربطی ندارد! من هم که دیگر خیلی عصبانی شده بودم ناگهان همان شب و در حالی که دوقلوها را شیر میداد، از پشت سر روسری را دور گردنش انداختم و آن قدر کشیدم تا بیحال روی زمین افتاد.درهمین لحظه دختر ۴ سالهاش به طرف من آمد تا مادرش را از دستم نجات دهد اما من گلوی او را نیز فشار دادم و سپس پیکرش را به آن طرف انداختم که جیغ نکشد.
با وجود این ترسیدم و شبانه در حالی از خانه بیرون زدم که حتی در هوای سرد کاپشنم را نیز بر نداشتم. وقتی به تهران رفتم دچار عذاب وجدان شدم ولی چون میترسیدم مرا دستگیر کنند سر و صورتم را تراشیدم و با برادر حنیفه تماس گرفتم که او گفت: باید با هم صحبت کنیم. من هم از رفتن به خارج از کشور منصرف شدم و به مشهد بازگشتم چرا که در پایانه مسافربری نیز فهمیدم ماموران با دقت مدارک افراد مشکوک را بررسی میکنند و... .
در پی اعترافات صریح متهم، دستور پایان بازسازی صحنه قتل از سوی قاضی عارفی راد صادر و جوان افغانستانی در حالی روانه زندان شد که هنوز پلیس اطلاعاتی درباره شوهر مقتول به دست نیاورده است که ادعا میشود در یکی از مراکز ترک اعتیاد بستری است!