تابناک/حسین بشیری _ حدودا از روزی که اعلام شد صادق محصولی به عنوان دبیرکل جبهه پایداری ابقا شد برخی از رقبای سیاسی او و جبهه پایداری دوباره به یاد صفرهای ثروت این فعال سیاسی و از دولتمردان دولت محمود احمدی نژاد افتاده اند و به دنبال واکاوی چرایی و چگونگی دستیابی به چنین ثروتی هستند.البته باید پذیرفت که در همه این سالها آنچه صادق محصولی را در رسانه ها یا سر زبانها انداخته بیشتر میزان دارایی و ثروت او بوده است.
علی القاعده در میان اصلاح طلبان و جناح اعتدالیون منتقدان جدی برای محصولی وجود دارد که همگی در میان انتقاد از عملکرد و شیوه و روش و منش او کنایه ای هم به ثروت و دارایی او داشته اند، به طوری که اگر در چند وقت اخیر به گفتوگوها و مصاحبه های فعالان سیاسی این جناح نگاهی شود این امر کاملا مشهود است.
به عنوان مثال بهروز نعمتی از حامیان علی لاریجانی در مجلس گذشته هنگامی که می خواهد پاسخ متقی فر سخنگوی جبهه پایداری مبنی بر اینکه حتی یک پایداری هم در دولت نیست را بیان کند، در این میان به سراغ ثروت محصولی می رود و می گوید: «در هر صورت محصولی فرد ثروتمندی است که همگان مطلع هستند. محصولی قبل از احمدینژاد کار بیزینس انجام میداد، به این ترتیب که بنده به خاطر دارم مقطعی در دهه ۷۰ محصولی کار سوآپ نفت برای آذربایجان انجام میداد.البته بنده نمیدانم او در بحث ساختمانسازی هم ورود پیدا کرده یا خیر اما چنین موضوعاتی پیرامون محصولی مطرح است اما در مجموع خود محصولی میتواند در مورد بحث ثروت خود ورود پیدا کرده و تکذیب کند و بگوید آدم ثروتمندی است.»
منصور حقیقت پور و عبدالرضا داوری هم افرادی بودند که در چند وقت اخیر به سراغ ماجرای ثروتمند شدن صادق محصولی رفتند و بر این باور بودند که باید اسناد این ماجرا مورد توجه و بررسی قرار گیرد. حقیقت پور می گوید: «محصولی آدمی بود که خالص سازی را در ارومیه راه انداخت و باعث انزوای شهیدان بزرگ ما مهدی و حمید باکری شد. وقتی ایشان به تهران آمد، به دلایلی که دلایل آن را نیز به موقع خواهم گفت در یک خانه ۷۰ متری در سلسبیل مستاجر میشود. پس از این دوره، سوآپ یک رانت خیلی بزرگی بود که باعث ثروتمند شدن محصولی شد.حقیقت پور ادامه داده است: یکی از نمونهها بحث سوآپ نفت است. وقتی من استاندار اردبیل بودم و محصولی وزیر کشور، او به من خیلی فشار میآورد که این پرونده را جمع کنم؛ به موقع خواهم گفت چه کسانی در این پرونده بودند.
استاندار اسبق اردبیل در رابطه با ادعای برج سازی محصولی بیان کرده است: من میخواهم بدانم تعداد برجهایی که از رانت شهرداری تهران توسط محصولی در جماران و کامرانیه و فرمانیه ساخته شد، چقدر بود و آیا وجوه قانونی آن را دادهاند یا خیر؟ تراکم را چگونه استفاده کردند؟ اگر این آمار را ندهند من نشان میدهم. سرنوشت آدمهایی که صاحب آن اراضی بودند و راضی به فروش نبودند چه شد؟ اگر پیدا کردن این اسامی مشکل است ما در آرشیو داریم. باید تکلیف این برجها مشخص شود، خصوصا برجی که مشرف بر دریاچه چیتگر است.
علی صوفی از چهره های اصلاح طلب و از وزرای دولت اصلاحات هم هنگامی که می خواهد به نقد جبهه پایداری بپردازد او هم به سراغ ثروت محصولی می رود و می گوید: ما میگوییم که اگر ایشان اصلاً کار اقتصادی نکرده است، این ثروت را از کجا آورده و از چه طریقی مولتی میلیاردر شده است؟ آنچه در دولت خاتمی به خاطر دارم این است زمانی که احمدینژاد به عنوان شهردار مطرح شد، وزیر کشور از امضای حکم او امتناع میکرد و دلیل آن هم پروندهای بود که احمدینژاد در شهرداری اردبیل داشت که آن پرونده هم به سوآپ نفتی ارتباط پیدا میکرد که انجام داده بودند و همان موقع ۳ میلیارد تومان درآمد آن به حساب محصولی واریز شد که در نهایت او بر مبنای این معامله پولدار شد و الان هم خانه آنچنانی دارد و طبق گفتههای حتی اصولگرایان محصولی ثروت هنگفتی دارد.بر فرض که محصولی در دولت آقای احمدینژاد حتی یک ریال هم کار اقتصادی نکرده؛ اما باید بگوید چه زمانی کار اقتصادی کرده و آن کار اقتصادی چه بوده که توانسته این همه ثروت به دست آورد.
منتقدان محصولی را نباید فقط در بین اصلاح طلبان یا اعتدالیون جستجو کرد زیرا در بین اصولگرایان افرادی هم مانند عباس امیری فر، فعال سیاسی اصولگرا و از مسئولان دولت احمدی نژاد وجود دارد که از منتقدان او هستند.امیری فر می گوید: محصولی که یک آدم عادی بود چطور به خانه های چندصد میلیاردی رسیده است؟ آقای محصولی هم پاسخی به این مسائل نمی دهد وگرنه باید پاسخ دهد که این برج ها را از کجا آورده است؟ تعجب از پایداری است که ایشان را دبیرکل خود کرده است. مردم هم در این شرایط اقتصادی از آن ها خوششان نمی آید.
امیری فر درباره نقش محصولی در دولت احمدی نژاد گفت: آن زمان که ما در دفتر ریاست جمهوری بودیم ایشان معروف بود که وضعیت خوبی دارد و در میان نزدیکان احمدی نژاد و مشایی بود. از جهت مدیریت هم ضعیف بود و بدترین وزیر کشور تاریخ انقلاب اسلامی همین آقای محصولی بود که اگر آدم مدیری بود ماجرای ۸۸ به این شکل پیش نمی آمد. درست است که اصلاح طلبان پشت این کار بودند اما بهانه شان عملکرد محصولی بود. اگر محصولی درست کار می کرد ماجرای ۸۸ پیش نمی آمد.
همچنین در سال ۱۳۹۰ وقتی دو طیف اصولگرایان با یکدیگر رقابت میکردند قاسم روانبخش به نمایندگی از جبهه پایداری و علیرضا زاکانی به نمایندگی از ائتلاف اصولگرایان باهم مناظره ای داشتند. در این مناظره زاکانی میگوید که «آقای صادق محصولی که اعلام میکند خمس بنده ۴۵۰ میلیون تومان است کارش با ما معلوم است که خمس ما تنها ۴۵۰ هزار تومان است.»
روانبخش نیز به زاکانی پاسخ داد که «خوشحالیم فردی چون صادق محصولی را پیدا کردید تا از این طریق علیه جبهه پایداری صحبت کنید. اگر شما از وی اختلاسی در زمانی که وزیر کشور بود پیدا میکردید، وی را از کره ماه آویزان میکردید. باید بدانید که اگر سرمایه کسی مشروع باشد، مشکلی ندارد. شما در هر جلسه انتخاباتی بحث پرداخت خمس ۴۵۰میلیون تومانی آقای محصولی را مطرح میکنید که این کار درست نیست.»
دفاعیات محصولی و پایداری از ماجرای ثروت افسانه ای
اما در برابر همه این ادعاهای مطرح محصولی و جبهه پایداری سعی داشته اند با کم اهمیت جلوه دادن این سخنان آنها را ادعایی تکراری و غیر قابل اهمیت بیان نمایند.مجید متقی فر سخنگوی جبهه پایداری تاکید می کند که «ما متفاوت زندگی نمیکنیم و زیست اقتصادی ما مشخص و شفاف است. آقای محصولی پنج روز در خانهاش روضه داشت. میآمدند خانه و زندگیاش را میدیدند. آقای حسینیان را خدا رحمت کند با آقای کواکبیان در شبکه سه مناظره داشت. کواکبیان میگفت محصولی اشرافی است که حسینیان گفت همین الان خبر نکرده با خبرنگار میرویم خانه شما را میبینیم و هم خانه محصولی را، اما کواکبیان حاضر نشد. بیشتر دنبال کواکبیان حرف است یا محصولی، چون محصولی برای اسلام کار میکند همه او را میزنند.
ما نه اینکه بخواهیم ادای ریاضت را دربیاوریم پول مشروع باشد خرج میکنیم، اما پول مشروع زیاد پیدا نمیشود این را مطمئن باشید. پول مشروع که باد آورده نباشد که بیاید مصرف حزب شود نیست. آقای محصولی از زمان دولت احمدینژاد یک دینار کار اقتصادی نکرده است. خب چقدر دارد مگر؟ بعد خرجهای عمده را هم ایشان داده است.همچنین وی خیریه هم دارد و سه الی چهار هزار نفر را در عید کارت هدیه دویست هزار تومانی و سیصد هزار تومانی میدهد. ما که نمیآییم اینها را تبلیغ کنیم.»
در گفتگوی اخیر محصولی با خبرگزاری فارس هم به این موضوع پرداخته شده است. در آنجا صادق محصولی درباره این ادعاها می گوید: «اگر سیاستمداران ما بر مبنای اصول و ارزشها موضعگیری نکنند ناچار از تنافض گویی و ایراد اتهام واهی می شوند. در این مطالب حتی یک نکته جدیدی نسبت به تخریب هایی که موقع اخذ رای اعتماد بنده برای وزارت کشور و وزارت رفاه مطرح می شد وجود ندارد و همه این موضوعات در کمیسیون های مختلف مجلس و سپس در صحن علنی مطرح شد و با استدلال و مستندات، کذب بودن این اتهامات اثبات شد. دوستانی که علاقه مند به جزئیات مطالب هستند می توانند به متن دفاعیات بنده در کمیسیون ها و صحن علنی مجلس مراجعه کنند. حتی یک مورد از این مطالب تخریبی جریان اصلاح طلب در مورد بنده صحت نداشته و همه ساخته و پرداخته اذهان مریض آنهاست. توئیت های تخریبی علیه جبهه پایداری منتشر می کنند که در بیش از ده مورد ادعای کذب آنها حتی یک مورد هم صحیح نیست. نمونه بارز اینگونه تخریبها در مناظره بین آقایان موسوی و کروبی با آقای احمدی نژاد در صدا و سیما بروز کرد که آنها اتهاماتی را متوجه بنده کردند و از اثبات آن بازماندند. یادتان باشد آقای کروبی ادعا کرد که چون محصولی وام کلان 40 میلیاردی از بانک ها گرفته و معوقه شده دولت مانع انتشار لیست معوقه های کلان بانکی شده است. وقتی موضوع در مناظره تکذیب شد، آقای کروبی به دروغ ادعا کرد که فردا در روزنامه اعتماد سند آن را منتشر می کند و اکنون پس از 14 سال هنوز آن فردای وعده داده شده نیامده چرا چون اتهام کذب و غرض تخریب بود.
نکته مهمتر از این، بروز حساسیت نسبت به آقازاده هایی است که در مناظرات مطرح شد و اعلام کردند چنانکه امروز هم روزنامهها و سایتهای زنجیرهای اصلاح طلبان اعلام میکنند که چرا اسم آقازادهها از جمله فرزندان مرحوم هاشمی رفسنجانی در مناظرات برده شده، ولی در مورد اتهامات زده شده به بنده آن هم اتهامات صد در صد کذب، یک نفر هم رگ گردنش بیرون نزد و دفاعی نکرد و مثل نامه آقای هاشمی در سال ۸۸ کسی از آتشفشانهای به جوش آمده سخنی نگفت. چرا که محصولی به تعبیر آقایان، آقازاده و جزو جریان خالص سازی که به دنبال ریاست جمهوری مادام العمر بودند، نبود. امروز هم همان مسئولینی که بیش از ۴۰ سال در مسئولیتهای مختلف قوای نظام بودند به خاطر اینکه مردم در انتخابات سال ۱۳۹۸ و ۱۴۰۰ کنارشان گذاشتند، اتهام خالص سازی به بنده میزنند که در کل این دوران پس از جنگ حدود پنج سال بیشتر در مسئولیتهای دولتی نبوده است. در این دو سالی که دولت جدید با رای مردم سر کار آمده، آقایان تحمل بیرون ماندن از مسئولیتهای دولتی را حتی برای دو سال از ۴۵ سال پس از پیروزی انقلاب را ندارند. این عملا به معنی طلبکاری آنها از مردم و کشور است.
اگر حتی یک نفر هم خارج از دیدگاه آنها در دولت فعلی باشد باید آنقدر با واژه پردازی امثال خالصسازی تخریب کنند تا آن یک نفر هم تغییر کند. جریان غربگرا وقتی مسئولیت میگیرند ادعا میکند نمیشود کار کرد و جریانهای موازی مانع انجام کار هستند، ولی وقتی مردم در انتخابات از آنها روی بر میگردانند ادعای وامصیبتای خالصسازی سر میدهند. چرا؟ چون بالاخره ایشان آقازاده یا از وابستگان آقازادهها هستند و گویا سرقفلی مادام العمر مسئولیتها در کشور به نام آنها زده شده است. وقتی میگوییم باید فرد اصلح برای مسئولیتها انتخاب شود یعنی باید شایستهترین فرد به لحاظ کارآمدی و تعهد و تخصص انتخاب شود. انتخاب اصلح در آیات قرآن و روایات معصومین علیهم السلام و فرمایشات امام راحل و مقام معظم رهبری، مخصوصا در متن ابلاغی سیاستهای کلی انتخابات توسط معظم له مورد تاکید است. ولی جریان غرب گرا ادعا دارند منظور از انتخاب اصلح و شایسته سالاری یعنی خالصسازی! و لذا حمله به موضوع انتخاب اصلح و شایسته سالاری میکنند. بطوریکه امروزه تکرار واژه خالصسازی اسم رمزی برای حمله به شایسته سالاری شده است که این موضوع تداعی کننده تکرار واژهی صیانت از آرا در انتخابات سال ۸۸ میباشد که اسم رمز فتنه ۸۸ بود.
مروری در هولدینگهای بزرگ بخش خصوصی از جمله پتروشیمی و خودروسازی و ... یا در سهام بورس نشان دهنده برخوردار بودن جریان غربگرا از رانتهای مربوطه است. چنانکه محاکمه و محکوم شدن و زندانی شدن برادران نفر اول و دوم دولت گذشته در انواع تخلفات مالی و ... موید اظهارات بنده است. برادران آقایان روحانی و جهانگیری به جریانهای انقلابی ارتباط دارند یا به جریانهای غربگرا؟!
بعد از برگزاری باشکوه مجمع اخیر جبهه پایداری، در طول یک هفته بیش از ۴۰ مقاله و مطلب در تخریب جبهه پایداری توسط جریان غربگرا تولید و توسط بیش از بیست روزنامه زنجیرهای و دهها سایت و سامانه و وبگاه بازنشر و تکثیر شد؛ و این شکل از پروپاگاندای تبلیغاتی نشان دهنده به درد آمدن جریان غربگرا از حضور در صحنه نیروهای انقلابی است. اگر این جریان مایل به شفاف سازی هستند اعلام کنند هزینههای کلان این روزنامهها و سایتها را از کجا تامین میکنند. چرا جبهه پایداری مشابه این جریان ها، این همه روزنامه و هفته نامه و ... که هیچ، حتی یک روزنامه هم ندارد. جواب روشن است. چون در این کثافت کاری بده بستانها و معاملات سیاسی و رانتی وارد نمیشود.»
خلاصه اینکه تا اینجای کارزار انتخاباتی برای مجلس دوازدهم میتوان گفت که ماجرای محصولی و ثروت و دارایی او یک عامل مهم در داغ شدن فضای سیاسی و منازعات درون جناحی یا برون جناحی بوده است حال باید دید که آیا این موضوع میتواند به داغ شدن فضای رقابتهای انتخاباتی در ماههای آتی و تحت تاثیر قرار دادن لیستهای انتخاباتی هم بیانجامد یا خیر؟