اوضاع دریاچه ارومیه به شدت بحرانی و وخیم است، اما وای به حالتان اگر تصور کنید از این بدتر هم خواهد شد!
به گزارش «تابناک»، از جمله اخباری که در روزهای اخیر توجه بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی را به خود جلب کرده، اجرای یک طرح در محدوده دریاچه ارومیه است؛ مالچ پاشی بر بستر بزرگ ترین دریاچه واقع در خاک کشور که تا همین اواخر و به مدد برخی اقدامات، رویای احیایش در دل بسیاری از ایرانیان پررنگ شده بود، اما به نتیجه دلخواه منجر نشد و حالا وضعیتش به قدری وخیم است که نمیدانیم آیا روزی احیا خواهد شد یا خیر؟!
راوی این خبر صدا و سیما بود و دست بر قضا در گزارشی که از رسانه ملی منتشر گشت، تاکید شده بود که مالچ پاشی بستر خشک شده دریاچه با استفاده از نوع متفاوتی از مالچ که دوستدار محیط زیست و تجریه پذیر است و آسیبی به اکوسیستم منطقه نمیزند، در راستای طرحی تحقیقاتی صورت میگیرد، اما مخالفتهای زیادی را برانگیخت و جنجالی شد.
رویدادی که به تاکید منتقدان، نشانهای از نومیدی دولتمردان در احیای دریاچه و دست کشیدن از پروژه احیای آن است؛ پروژهای که به رغم پیشرفت در برخی حوزه ها، از آنجایی که نتوانسته مانع از کاهش سطح آب دریاچه و خشک شدن آن شود، وضعیت متزلزلی دارد و به باور برخی، اجرای مالچ پاشی یعنی شکست کامل آن؛ شکستی که نه در گزارش رسمی مسئولان، که با روایت ماجرا در تلویزیون استانی مخابره شده است.
ماجرایی جنجال برانگیز که به سرعت با واکنش مسئولان سازمان حفاظت محیط زیست مواجه شد، به این صورت که اداره محیط زیست استان از غیرقانونی بودن مالچ پاشی خبر داد و تاکید کرد که بلافاصله آن را متوقف کرده و مدیرکل روابط عمومی سازمان حفاظت محیط زیست پا را فراتر گذاشت و با تاکید بر تحقیقاتی بودن این طرح و اجرای آن در ۶۰ متر مربع، خطاب به مردم گفت: «فریب رسانههای چرک دشمن را نخورید»!
واکنشهایی که به نوعی بر ابهامات ماجرا میافزاید، به ویژه اگر بدانیم مدیرکل سازمان اصرار بسیاری بر اجرای طرح تنها در چند ده متر مربع دارد، اما مدیرکل استان تاکید نموده که اجرای آن را متوقف کرده اند، چون بدون هماهنگی با ایشان بوده و با مصوبات کلان (از جمله ضرورت دریافت مجوز از ستاد احیای دریاچه ارومیه برای هرگونه عملیات اجرای و تحقیقاتی مربتط با احیا یا کنترل پیامدهای بحران) همخوانی نداشته است.
به تعبیر دیگر، گویی پروژهای آغاز شده که سازمان حفاظت محیط زیست از اجرایش بی خبر بوده و بعد از جنجال آفرینی به وجودش پی برده است. اطلاعی که به صدور دستور توقف منجر شده و در نتیجه اینکه گفته شود تا صدور این دستور مالچ پاشی در چه مساحتی اجرایی شده، اهمیت چندانی ندارد، مضافا اینکه نشان میدهد اوضاع به قدری از مدیریت خارج شده که برخی بدون اطلاع ستاد احیا و سازمان محیط زیست، پروژهای مانند مالچ پاشی بستر آن را اجرایی کرده اند!
وضعیت غیرقابل قبولی که در نتیجه واکنشهای مسئولان سازمان محیط زیست ترسیم شده و البته نتوانسته به این غائله جنجالی پایان دهد، چون مجید رستگاری، مدیرعامل شرکت آب منطقهای آذربایجان غربی تایید کرده: «مالچ پاشی در گوشهای از دریاچه با اهداف آزمایشی انجام شده و احتمال دارد این اقدام در آینده نیز با هدف جلوگیری از توفانهای نمکی محیط پیرامونی دریاچه ادامه پیدا کند.»
رویکردی که با توجه به وضعیت دریاچه، نه تنها طبیعی به نظر میرسد، که بسیار ضروری است و باید در دستور کار ستاد احیای دریاچه قرار داشته باشد، چون اگر روزی توفانهای نمکی از راه برسند و زندگی مردم را به مخاطره بیندازند، از این ستاد توقع میرود برای مقابله با آن تدبیری اندیشیده باشد، در غیر این صورت، کنار رفته و کار را به بخشهای دیگر واگذار نماید تا آنها بتوانند با بحران مقابله کنند.
بنابراین، جای تعجب دارد که چرا سازمان حفاظت محیط زیست به جای تاکید بر این ضرورتها و ارائه و دفاع از طرحهای تحقیقاتی مانند مالچ پاشی، ترجیح داده با منتقدان این طرح همسو شده و حتی پای «دشمنان و جنگ روانی» را به ماجرا باز کند. مگر نه اینکه احتمال توفانهای نمکی هست و باید برای مقابله با آن طرحهای مختلف را آزمود و به کار بست؟ آیا به راستی هیچ طرح و ایدهای برای روز مبادا اندیشیده نشده یا منتظرند اجرای تحقیقاتی شان جنجالی شود و بعد درباره شان با مردم سخن بگویند؟!