دقیقا چهار سال پس از شناسایی نخستین موارد ابتلا به ویروس کرونا در ایران، سویه تازه آن که برخی کشورها را در نوردیده، در ایران شناسایی شد!
به گزارش «تابناک»؛ آخرین روز بهمن ماه ۱۳۹۸ خبری منتشر شد که خیلی زود به گوش تمامی ایرانیان رسید و موجی از وحشت آفرید که حتی توصیفش هم ساده نیست؛ شناسایی نخستین موارد ابتلا به ویروس مرگباری که مدتی بود خبر شیوع آن در چین منتشر شده و جسته و گریخته، تصاویر و ویدئوهای هراس آوری از آن به رویت جهانیان رسیده بود.
ویروسی از خانواده ویروسهای کرونا که پیشتر هم برخی از آنها به سرعت در مناطقی شیوع یافته، بسیاری را مبتلا کرده و جان شماری از بیماران را ربوده بود؛ ویروسهایی که از گذشتههای دور یکی از عوامل ابتلای افراد به سرماخوردگی بودند تا اینکه یکباره با برخی جهشها به شدت تغییر کرده و آنقدر خطرناک شدند که ابتدا با سندرم تنفسی «مرس» در مناطقی از خاورمیانه نامشان بر سر زبانها افتاد و بعدتر سندرمی حادتر با نام «سارس» را رقم زدند که سختتر بود و نشان داد این ویروس چه قابلیتهای خطرناکی دارد.
همین پیشینه بود که موجب شد کرونای تازه کشف شده در چین، «سارس کو ۲» نام گیرد؛ ویروسی که بیماری نشات گرفته از آن، کووید ۱۹ نامیده شد که برگرفته از کلمات ویروس کرونا، بیماری و سال شیوع آن، ۲۰۱۹ است؛ بیماری که آنقدر با آن آشنا هستیم که نیاز به توضیح و شرح نداشته باشد، هرچند ظاهرا با فروکش کردن موج همه گیری آن، چندان جدی اش نمیگیریم.
این را میشود از بازگشت برخی عادات قدیمی دریافت که بعد از کرونا تا حد زیادی کنار گذاشته شده بود؛ عاداتی مانند دست دادن، روبوسی و امثالهم که حالا به رغم شیوع بیماریهای تنفسی از جمله آنفلوانزا و حتی نرخ شیوع بالای سرماخورگی هم، به انجامش اصرار داریم. درست مانند خارج شدن از منزل زمانی که علایم داریم یا حضور در اماکن پر ازدحام بدون استفاده از ماسک؛ کارهایی که در ایام پاندمی کرونا از انجامشان پرهیز میکردیم.
این در حالی است که میدانیم آرامش بعد از همه گیری کرونا که در بسیاری از کشورها از جمله ایران حاکم شده، دائمی نیست و رعایت برخی از پروتکلهای مراقبتی کرونا، در کاهش احتمال ابتلا به بسیاری از ویروسها و بیماریها موثر است؛ با این یادآوری مهم که کرونا هم تمام نشده و سویه تازهای از آن که «جیان.۱» نام دارد، در حال تاخت و تاز در برخی کشورها مانند آمریکاست. یکی از زیرسویههای کرونای اومیکرون که به مانند آن سرعت شیوع بالایی دارد و قدرت بیماری زایی اش کم است.
نسخهای جهش یافته از ویروس که دست بر قضا روز گذشته مسئولان بهداشت و درمان در کشورمان از شناسایی نخستین مورد ابتلا به آن در کشور خبر دادند و پیشتر تاکید داشتند که تاکنون در ایران دیده و ثبت نشده است؛ سویهای که در روزی شناسایی شد که به نوعی سالگرد ورود رسمی کرونا به کشورمان است چراکه نخستین مورد ثبت شده از ورود بیماری کرونا به ایران در ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ گزارش شد.
رویدادی که به نوعی یادآور حوادث تلخ بسیاری برایمان است؛ از مرگ اولین مورد شناسایی شده با کرونای مثبت در کشور، پیش از تعیین نتیجه تست او تا اعلام قم و گیلان به عنوان نخستین استانهای کشور که در آنها موارد مثبت شناسایی شده تا طرح تقاضای لاک داون و قرنطینه این استان ها، شیوع ویروس در مناطق وسیعی از کشور و مثبت شدن تست افراد در دیگر نقاط و در نهایت بحرانی وسیع که به سرعت مرزهای کشورها را درنوردید و کره زمین را در برگرفت.
روزهایی که بعید است هیچ کسی خواهان بازگشت به آنها باشد، اما شواهد حکایت از آن دارد که ظاهرا بسیاری مان تا حد زیادی آن روزها و رویدادهایش را فراموش کرده ایم تا جایی که اگر سویه خطرناک تری از همین ویروس نام آشنا در سالهای اخیر، کرونا هم از راه برسد، احتمالا در ابعاد وسیع و با سرعت زیاد به آن مبتلا خواهیم شد و بحرانی شکل خواهد گرفت که میتواند جان بسیاری را بگیرد!
سهل انگاری عجیبی که با توجه به خطر روزافزون همه گیری بیماریهای ویروسی تازه در جهان، عجیب به نظر میرسد و این سوال را به دنبال دارد که آیا از کرونا درس گرفته ایم یا خیر؟ پرسشی که تامل پیرامون آن هم میتواند راهگشا باشد چراکه یادآور توصیههای ابتدایی مانند شست و شوی مداوم دستها با آب و صابون، استفاده از ماسک در نقاط پرتردد و ازدحام جمعیت، ماندن در منزل هنگام بروز علایم و توصیههایی از این دست است. به عبارتی باز نگه داشتن پرونده بیماریهایی که در کمین مان هستند و غفلت از آنها به هیچ وجه عقلانی نیست.
درست مانند کاری که سازمان بهداشت جهانی (WHO) کرده است (اینجا)؛ تشکیل یک پرونده باز برای کرونا به زبانهای مختلف که بروزرسانی آن ادامه دارد و قرار نیست بسته شود؛ همان ویروسی که با اعلام این سازمان در کانون توجه جهانیان و وضعیت پاندمی قرار گرفت و پس از تجربه چند پیک مرگبار در اقصی نقاط عالم و اجرای واکسیناسیون گسترده، همین سازمان پایان پاندمی آن را اعلام کرد. پایانی باز برای ماجرایی که نشان داد، چرا ویروسها یکی از پنج تهدید جدی نسل بشر لقب گرفته اند و مراقبت در مقابل آنها تا چه اندازه ضروری است.