به گزارش تابناک، بحران حوزه انرژی فراتر از بنزین است و کل حاملهای انرژی ما اعم از بنزین، گازوئیل، گاز، برق و همه حاملهای دیگر، در حال حاضر در مرز ناترازی قرار دارند، یا به عبارت دیگر میتوان گفت اوضاع کنونی، حاکی از بروز ناترازی در این زمنیه است.
هوشنگ فلاحتیان، معاون برنامهریزی وزارت نفت در این باره عنوان کرد: سرانه مصرف انرژی در ایران نسبت به کشورهای همدما بیش از دو برابر است و شدت مصرف انرژی در چند دهه اخیر همواره صعودی بوده؛ یعنی منابع هیدروکربنی در ایران غیربهینه مصرف میشود و خلق ارزش نمیکند.
وی افزود: متاسفانه در کشور ما، اجرای استانداردهای تولید تجهیزات موردغفلت قرار گرفته و سالانه بیش از یک میلیون خودروی جدید به ناوگان حملونقل اضافه میشود که به ازای هر ۱۰۰ کیلومتر میانگین ۱۱ لیتر بنزین مصرف میکنند، در حالی که طبق استاندارد جهانی باید این میزان حداقل ۴۰ درصد کاهش یابد.
قیمت بنزین در ایران ارزان است و این موضوع باعث عدم صرفه اقتصادی برای ورود سوختهای جایگزین دیگر به سبد سوخت کشور می شود. به عنوان مثال، هم اکنون صنعت سیانجی، حدود ۲۵ میلیون متر مکعب در روز، معادل ۲۵ میلیون لیتر بنزین در روز ظرفیت دارد و میتواند به ناترازی بنزین کمک کند اما به دلیل یکسان بودن قیمت هر دو سوخت لزومی برای استفاده از سی ان جی در سبد مصرف سوخت احساس نمیشود.
وقتی با ناترازی انرژی مواجه هستیم، بدین معناست که یک ظرفیتی برای استفاده از انرژی و برای تولید ثروت داریم که از بین رفته است و از کشور ارزبری میکند.
در ایران، ۱۲۰ میلیون لیتر مصرف و ۱۰۵ میلیون لیتر تولید بنزین داریم. حدوداً ۱۵ میلیون لیتر ناترازی داریم. تا ۱۰ سال آینده این ناترازی بنزین به ۱۱۵ میلیون لیتر در روز میرسد؛ یعنی ما باید ۲۵ میلیارد دلار، نصف ظرفیت درآمدزایی از صادرات نفت خود را مصرف کرده تا بنزین وارد کنیم.
دهک دهم ۱۷ برابر بیشتر از دهک اول از انرژی بنزین بهرهمند است. در گاز و برق هم بهره مندی سه برابری وجود دارد. در بحث مصرف در صنایع، گاز با قیمت کمی ارزانتر برای ایجاد مزیت رقابت در صنایع پتروشیمی توزیع می شود، که در نهایت متانول که یک ماده نیمهخام است به دست می آید. ارزش این ماده نیمهخام از ارزش صادراتی گاز کمتر است. از سوی دیگر، ارز عایدی در دست پتروشیمی هاست و در واقع سود این انرژی ارزان به پتروشیمیها و سایر بخشهای دیگر مثل فولادیها میرسد. فولادیها با رانت انرژی که در اختیار آنها قرار گرفته، همان زنجیرههای ابتدایی را توسعه دادند و نیمهخام فروشی انجام میدهند.
۱۵ درصد از سوخت مایع شامل گازوئیل و مازوت که به نیروگاهها داده میشود، قاچاق میگردد. همچنین روزانه حدود ۱۰ میلیون لیتر بنزین قاچاق میشود و درآمد قاچاقچیان ساعتی ۱۰ میلیارد تومان است.
ایران سومین تولیدکننده بزرگ گاز جهان و همچنین سومین تولیدکننده بزرگ نفت اپک است، ولی تخمین زده می شود در ده سال آینده منابعی برای صادرات انرژی ندارد. در گاز به ناترازی سنگین خوردهایم. ما سال ۹۹ سه میلیارد دلار بنزین صادر کردیم. الآن طبق براوردهایی که داریم، سه میلیارد دلار باید واردات داشته باشیم. در گاز هم به همین صورت، ما حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون متر مکعب در روز ناتراز هستیم.
ظرفیت بهینهسازی کشور حدود ۲۰ میلیارد دلار صرفهجویی گاز در سال است و همین ناترازی که حدود ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون مترمکعب است، ناشی از همین عدم بهینهسازی است که در واقع دارد سالانه ۲۰ میلیارد دلار به کشور خسارت وارد میکند.
طبق گزارش ستاد راهبری تحول دولت مردمی، در سال ۹۸، معادل ۷۲۱ میلیون بشکه نفت خام، انرژی در کشور قبل از رسیدن به مردم و در شبکه تولید تا توزیع هدر میرود. این میزان هدررفت انرژی، معادل فروش نفت ایران در شرایط غیرتحریمی است که به دلیل قیمت یارانهای انرژی در زنجیره هدر میرود.طبق این گزارش، حدود ۱۵.۵ درصد از گاز تولیدی کشور معادل ۱۵۲ میلیون متر مکعب در روز، قبل از رسیدن به مصرفکننده خانگی، صنایع و نیروگاهها در شبکه تولید، انتقال و توزیع هدر میرود.
این اعداد به ما هشدار میدهند و زنگ خطری هستند برای کشوری که منابع زیادی دارد؛ اما در حوزه ی صنعت ناتوان عمل و به میزان قابل توجهی هدر رفت انرژی را تجربه میکند. صنایع دولتی تمایل و انگیزه ی کافی برای توجه و رسیدگی به روند تولید و نگهداری تجهیزات ندارند. غربی ها مدت هاست یافتهاند، نفع شخص با پیشرفت و توسعه رابطه مستقیم دارد و جلوگیری از هدررفت منابع بهترین راه جبران ناترازی در همه ی حوزه های انرژی است و این جز با ایجاد سازوکاری خصوصی امکانپذیر نخواهد بود.