اسفند سال ۱۳۵۹ است. تیم ملی فوتبال ایران با نسلی طلایی و جوان و پرامید در آستانه دور نهایی مقدماتی جامجهانی فوتبال قرار دارد. اما ناگهان یک خبر بدون اعلام به روزنامه ها و خبرنگاران داخلی، توسط منابع خارجی اعلام و جامعه فوتبالدوست ایران را شوکه میکند.
خبر را فدراسیون کویت به نقل از کنفدراسیون فوتبال آسیا اعلام کرد و در داخل هم رسانهها چندان قوی نیستند که مسوولان را بابت آن بازخواست کنند.
نگاهها به ورزش، تند و حذفی، و از سر ناآگاهی و جهل است. انقلابیون ، ستارههای ورزش را هم جزوی از عناصر طاغوت میدانند و رفتاری مشابه بازیگران سینما و خوانندگان و ستارههای موسیقی با آنها دارند.
چندی بعد دکتر حبیبی چهره پرنفوذ و جوان انقلاب، که کاندیدای ریاست جمهوری شده بود و بعدها به سمت معاون اولی در چند دولت جمهوری اسلامی رسید با روزنامه کیهان مصاحبه میکند و میگوید: " ورزش حرفهای قطعا آخر و عاقبت ندارد و فسادزاست. نباید حتی یک ورزشکار حرفهای داشته باشیم!! "
انصراف تیم ملی ایران از مسابقات مقدماتی جام جهانی ۱۹۸۲ آن هم به دستور رییس وقت سازمان تربیت بدنی ؛ فردی به نام مصطفی داودی که در شلوغی یکی دوسال ابتدای پیروزی انقلاب، به ریاست تربیت بدنی گمارده میشود.
عکس زیر مربوط به تیم ملی در بازی با سنگاپور در مقدماتی المپیک ۱۹۸۰ است، مسابقاتی که ورزش ایران از آن هم انصراف داده بود!
هیچ توضیحی در کار نیست! مشخص نیست این تصمیم به چه دلیلی گرفته شده است و چه مقاماتی آن را تأیید کردهاند! آیا ایران بعداز انقلاب اسلامی، راه عزلت را پیش گرفته و میخواهد از مجامع بینالمللی کنار بکشد؟
این مسابقات قرار بود اردیبهشت ماه ۱۳۶۰ در کویت برگزار شود و ایران با کویت، کره جنوبی، تایلند و مالزی همگروه بود. اما تیم پرامید ایران که در جام جهانی ۱۹۷۸ نماینده قاره آسیا بود، با تصمیم نفراتی که معلوم نبود چقدر ورزش و اهمیت آن را درک میکنند، خودخواسته حذف شد!
فوتبالی که قرار بود درخواست میزبانی جام جهانی ۱۹۹۰ را به فیفا بدهد، ناگهان از عرصه قارهای هم کنار کشید.
درهمان دوران، ورزش ایران از المپیک هم انصراف داد تا نسلی طلایی از ورزشکاران کشور در اوج دوران درخشش و بازدهی، عمر حرفهای خود را از دست بدهند.
باهوش ترین کارشناس و خبره ورزش، مرحوم استاد حسین فکری سرمربی تیم ملی فوتبال ایران در دهه چهل بود که در اسفندماه ۱۳۵۷، یعنی یکماه بعداز پیروزی انقلاب اسلامی با شناخت جو آنروز جامعه به نشریه دنیای ورزش متعلق به روزنامه اطلاعات گفته بود، ورزش به شکل گذشته را فراموش کنید.
سالهای زیادی نگذشت که با فروکش کردن جو تندروی های ابتدای انقلاب، مدیران باتجربهتر انقلابیون را توجیه کردند که ورزش مهمترین وسیله و راه برای حضور در میادین بینالمللی و معرفی توانایی کشور به ملتهای دنیاست. یک دهه بعد، ورزش ایران آرام آرام به صحنه های جهانی و آسیایی بازگشت و متوجه شد هر مدالی که در مسابقات کسب میکند، شناسنامه ای برای معرفی ایران است. کار به جایی کشیده که امروز، هزاران میلیارد صرف دستمزد ستارههای ورزشی میشود تا آنها با کسب نتایج مطلوب ، چهره خوبی از کشور در عرصههای جهانی و قارهای ترسیم کنند.