وحید شاکری ساری، بازپرس دادسرای عمومی و انقلاب تهران در فارس نوشت اثر محتوایی سینمایی فیلم پروندہ باز است ساخته مرحوم کیومرٹ پوراحمد و به تهیه کنندگی جناب اقای علی قائم مقامی یک درام اجتماعی است که موضوع جذابی دارد و متن فیلم به معضلات اجتماعی خوبی پرداخته است که از آن جمله می توان توجه به کودکان کار و خیابانی بی سرپرست و بد سرپرست را اشاره نمود که به وضعیت تاسف بار و فراموش شده این قشر آسیب پذیر در جامعه فعلی اشاره دارد و اینکه هیچ گونه نهاد حمایتی نسبت به آنها وجود ندارد و اگر کسی هم از روی دلسوزی کاری برایشان انجام می دهد از پشتیبانی قانونی برخوردار نیست.
و اما در نقد محتوای اثر می توان به نکات ذیل اشاره نمود:
اولا اصالت کار وکیل در فیلم زیر سوال رفته است و تضاد با اصول حرفه ای کار وکلای محترم که در واقع تبیین حقایق و زوایای پنهان پرونده است می باشد. وکیل دارای شخصیتی متزلزل و دچار عدم ثبات شخصیت نشان داده شده است که از لحاظ ساختاری این دوگانگی رفتار قابل قبول نیست. وکیل در متن فیلم فردی با اخلاق و با روحیه ظلم ستیزی و قانون مدار نشان داده شده است که می گوید (من آدمی نیستم که برای خوشایند کسی کاری کنم) و در مواجهه پا موکل به او تلقین می کند که دروغ بگوید (انکار انکار انکار!).
نقد اساسی دیگری که می توان به فیلم وارد نمود نوع برخورد بازپرس با نوجوانان زیر ١٨ سال در دادسرای ویژه نوجوانان است که هم خلاف دادرسی اختصاصی ویژه این قشر حساس و آسیب پذیر جامعه است و هم دون شان بازپرس می باشد.
در جایی که قانون گذار دادسرای ویژه و دادرسی اختصاصی برای این قشر از جامعه تجویز نموده است که در جهت رعایت ارفاق و رعایت سن و سال ایشان است که رفتار خشونت آمیز و پرخاش بی دلیل بازپرس و گفتار دون شان وی با الفاظی چون(هندونە میخوردین، پارتی می کردین، جشن می گیرید) تناسبی با جایگاه ایشان ندارد و در جای دیگری که مادر مقتول (خانم نسیم ادیی) در پاسخ به سوال بازپرس در خصوص علت زندگی در محل های پایین و ضعیف میگوید(اصلا چه ربطی داره) کارگردان بازپرس را عاجر از پاسخ نشان می دهد که گویی سوال را اشتباه مطرح نموده که این مساله نیز دون از شان یک قاضی دادسرا است.
اشکال قانونی دیگر نیز عدم رسیدگی به اتهام سایر متهمان به شرکت در نزاع دسته جمعی منجر به قتل موضوع در ماده ۶١۵ قانون تعزیرات اسلامی مصوب ١٣٧۵ می باشد که می توانست موضوع را جذب تر نماید و از جهت پیشگیرانه جرم و محتوایی نیز آثار آموزشی و بازدارنده در یی داشته باشد.
در ادامه فیلم در پی فرار فرهاد از خبرگزاری وقتی نرگس به آنجا می رود در عین اینکه برای جلب رضایت رفته، ولی گفته هایش القا کننده این حس نیست و به گونه ای دیگر و با حالتی غیر از آن مطرح می شود که همخوانی ندارد و می گوید ( فرار حق زندانی است) که از لحاظ عرفی و جامعه مردود است و از لحاظ حقوقی زیر سوال است و در قانون برای آن جرم انگاری شده است( ماده ۵۴٧ قانون تعزیرات اسلامی مصوب ١٣٧۵).
نکته خلاقانه کارگردان در فیلم پیگیری مسولانه و دلسوزانه مدیر کانون اصلاح و تربیت (جناب اقای پژمان بازغی) نسبت به امورات کودکان بزهکار در بند می باشد که البته با نواختن سیلی زیر گوش متهم که به دلیل سهل انگاری ایشان موفق به فرار شده هم خوانی و سنخیتی ندارد.
در پایان باید عرض کنم که انتشار عکس متهم در رسانه ها و خبرگزاری ها مخالف قانون (ماده ٩۶ قانون آین دادرسی کیفری مصوب١٣٩٢) می باشد.
و البته به قول شاعر عیب می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو؛ از نظر محتوایی اثر می توان به نکات مثبتی اشاره نمود:
از جمله نقاط مثبت فیلم هم گرایی پوشش و نوع روابط با دیگران با قشر فعلی جامعه است و عدم رعایت این عرف و رویه در دستگاه های دولتی همچون زندان با وجود حجاب اجباری و آن هم از نوع چادر می باشد که کارگردان با زیرکی خاصی به آن اشاره دارد.
مسئله دیگر زیر سوال بردن قصاص یک نوجوان است که در اثر اشتباه ایشان در یک واقعه اتفاقی رخ داده است که به این خلاء قانونی (یعنی انگیزه مجرمانه ارتکاب جرم ) اشاره ننموده است.
دیگر نکته مثبت فیلم معرفی NGOضد قصاص می باشدو جملات تاثیر گزار در این خصوص مثل: (تا قبل از قصاص یک داغ داری ولی بعد از آن دو داغ).
و اما سخن پایانی: شکی نیست که هر اثر هنری می تواند نقاط ضعف و قوت خود را داشته باشد، لکن در این فیلم به برخی مسائل اجتماعی پرداخته شده است که کمتر دیده می شود و به آنها توجه می شود و به نظر می رسد که به خوبی از پس این رسالت برآمده است که در واقع ارزش یک تصویر بیش از هزار کلمه است.