بین الملل تابناک: پاسخ بی سابقه موشکی و پهپادی ایران علیه رژیم متجاوز اسرائیل، بازتاب زیادی در سطح جهانی داشته است. پاسخی که منجر به ارائه تحلیل های متفاوت و متعدد از سوی ناظران و تحلیلگران شده است.
در همین راستا، «حسن بهشتی پور» کارشناس مسائل بین الملل در گفتوگو با تابناک عنوان کرد که حمله شب گذشته ایران به اسرائیل، تصویر جدیدی از صبر استراتژیک ایران را به نمایش گذاشت.
وی درباره ارزیابی ها از حمله موشکی و پهپادی گسترده ایران به اسرائیل عنوان کرد: سرانجام سیزده روز پس از حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق، ایران حملات مقابله به مثل خود را از طریق حمله موشکی و پهپادی به اهداف متعددی در اسرائیل به اجرا گذاشت. درمورد موثر و بازدارنده بودن این حملات باید منتظر ارزیابی ها بعدی باشیم؛ اما همینقدر که بزرگ ترین حملات موشکی و پهپادی در سال های اخیر علیه رژیم متجاوز اسرائیل طراحی و با موفقیت اجرا شده است، می تواند دو مسیر کاملا جداگانه را پیش روی منطقه باز کند.
وی مسیر اول را دفاعی قلمداد کردن پاسخ ایران از سوی اسرائیل دانست و عنوان کرد: مسیر اول پذیرش این واقعیت از سوی نتانیاهو و حامیانش در داخل و خارج اسرائیل به این واقعیت است که پاسخ ایران دفاعی بوده و باید از گسترش بحران در همین مرحله جلوگیری کرد. استدلال بایدن برای نتانیاهو که آمریکا در حملات متقابل اسرائیل مشارکت نمی کند، نشان دهنده تمایل کاخ سفید برای مهار بحران در همین مرحله است؛ به ویژه آنکه تاکید می کند، همینقدر که اسرائیل توانسته بیشتر موشک ها را رهگیری کند موفقیت محسوب می شود! به نظر می رسد آمریکا گسترش بحران در سطح منطقه خاورمیانه را به نفع خود ارزیابی نمی کند زیرا این موضوع موجب بالا رفتن احتمال شروع یک جنگ منطقه ای است.
در رابطه با مسیر دو، بهشتی پور اظهار داشت: مسیر دوم پیگیری سیاست جنگ طلبانه نتانیاهو است، زیرا او به خوبی می داند اگر جنگ غزه به هر شکل متوقف شود، اولین قربانی اوست که به دلیل سیاست های اشتباه خود طی سه سال گذشته، مجبور به کناره گیری خواهد شد. درواقع همان مسیری را دنبال می کنمد که اولمرت بعد از جنگ سی و سه روز در لبنان پشت سر گذاشت.
این کارشناس مسائل بین الملل ادامه داد: بنابراین نتانیاهو می کوشد سایر اعضای کابینه جنگ را با خود همسو کند و با انجام حملات جدید علیه ایران وارد مرحله جدیدی از قمار سیاسی و نظامی در منطقه شود. در این مرحله، اسرائیل در عمل باید در چند جبهه همزمان وارد جنگی شود که نتیجه آن حتی برای بزرگ ترین کارشناسان نظامی اسرائیلی و آمریکایی قابل پیش بینی نیست.
بهشتی پور ادامه داد: اکنون پرسش اساسی این است که کدام یک از این دو مسیر در پیش گرفته می شود؟ در پاسخ باید گفت با حملات نیمه شب 26 فروردین ایران اکنون مفهوم «صبراستراتژیک» بیش از گذشته روشن شده است. در این مفهوم، ایران نشان داد صبر استراتژیک ایران به منظور وارد آوردن ضربه در زمان و مکان مناسب با هدف بازدارندگی است.
وی افزود: تا پیش از این، از مفهوم صبر استراتژیک برداشت می شد که ایران برای تبیین دلیل از درگیر نشدن مستقیم با آمریکا و اسرائیل، این راهبرد را در پیش گرفته است؛ اما حملات شب 26 فروردین نشان داد خردورزی برای جلوگیری از گسترش بحران و در همان حال وارد کردن ضربه موثر و متقابل به متجاوزان در میدان طراحی شده از سوی ایران و نه از سوی دشمن، از مشخصات بارز این استراتژی دفاعی محسوب می شود.
این کارشناس سیاست بین الملل گفت: بنابراین، نظریه «صبر استراتژیک» پاسخ دقیقی برای خنثی سازی استراتژی "هزار خنجر" و "کوبیدن سر افعی " است که طی چند سال اخیر از سوی رژیم اسرائیل، علیه ایران به کار گرفته می شد.
بهشتی پور در پایان افزود: بنابراین اینکه نتانیاهو طی ساعات و روزهای آینده، کدام یک از دو مسیر پیش گفته شده را دنبال کند در این واقعیت که اسرائیل مجبور به تغییر استراتژی خود در مقابله با ایران خواهد شد، تردیدی نیست. در واقع صهیونستهای حاکم بر تل آویو، یا ادامه حکومت نتانیاهو را میپذیرند و ترجیح میدهند وارد مرحله جدیدی از نابودی امکانات خود و کشورهای منطقه شوند و یا بر سر عقل میآیند و این جرثومه جنگ طلبی و نفرت افکنی را مجبور به تغییر رویه خواهند کرد.