به گزارش «تابناک» به نقل از خبرآنلاین، ساعاتی پیش از آغاز دور دوم رأی گیری انتخابات مجلس دوازدهم، جریانهای منصوب به قالیباف و رائفیپور با انتشار اسنادی علیه یکدیگر دست به افشاگری زدند، این البته تنها مورد از این افشاگری ها نبود و روزهای گذشته نیز نمونه هایی دیگر از این قسم افشاگری ها در فضای رسانه ای و مجازی دست به دست شد.
حشمتالله فلاحتپیشه، کارشناس سیاسی و نماینده ادوار مجلس، در گفتگو با خبرگزاری خبرآنلاین می گوید؛«با توجه به اینکه فروش نفت ۷ برابر شده و از طرفی مالیاتها افزایش پیدا کردند این جریانها به دنبال گرفتن بودجه بیشتر هستند.»
او با تاکید براینکه چاقوی افراطیون تن نخبگان و سیاستمداران معقول را زخمی کرده است، تاکید می کند؛«همان افرادی که زمانی برابر بداخلاقیهای سیاسی سکوت کردند و یا غیرمستقیم از این بداخلاقیها نفع بردند، در حال حاضر خود آنها هدف این موضوع قرار گرفتند.»
در ادامه گفتگو با حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی را میخوانید:
*آقای فلاحت پیشه! طی چند روز اخیر افشاگری هایی را بین طیف هایی مختلف شاهد بودیم، از طیف آقای قالیباف با رائفی پور یا رائفی پور با قالیباف و ... این افشاگری ها آنهم چند ساعت مانده به انتخابات با چه هدفی صورت میگیرد؟
بنده معتقد هستم شرایطی که در آستانه دور دوم انتخابات مجلس دوازدهم مشاهده کردیم بیانگر این نکته است که چاقوی سیاست دسته خود را میبُرد. مخصوصاً اینکه آن سیاستی که بدون توجه به اصول اخلاقی شکل بگیرد.
متأسفانه همه کسانی که در حال حاضر در فضای توهین و اتهام متقابل حضور دارند، در گذشته نه چندان دور همه در یک سنگر بودند که یک وظیفه مشخص داشتند و آن حاشیهنشین کردن تعمدی نخبگان سیاسی معقول در کشور بود.
چاقوی افراطیون بر تن نخبگان و سیاستمداران معقول
تقریباً همه سیاستمداران و نخبگان سیاسی کشور که دنبال سازوکار معقول در اداره کشور بودند، هر کدام زخمی از چاقوی این افراد افراطی را بر تن دارند. از طرف دیگر به دلیل اینکه از بنیاد این رفتار بر سیاست کثیف شکل گرفته بود، مشاهده کردیم این ضربالمثل معروف در عالم سیاست مانند هر موضوع دیگری اثر عکس داد و چاقو دسته خود را بُرید، لذا معتقد هستم این واقعیتی است که در حال حاضر شکل گرفته و جای تأسف دارد افرادی که پشت این جریانهای منفی سیاسی هستند، هر کدام مدعی هستند و اینها افرادی هستند که جایگاه حزب در ایران را گرفتند.
به عبارت دیگر این افراد که در خارج مشغول لجنپراکنی علیه یکدیگر هستند، هر کدام این ادعا را دارند که بخشی از مناصب دولت و مجلس را مدیریت میکنند و آنچه اکنون مشاهده میکنیم نشاندهنده زوال فرهنگ سیاسی در کشور است و باید برای شرایط فعلی سیاسی کشور تأسف خورد.
عدهای با دعوای سیاسی به دنبال بودجه گرفتن برای موسسات خود هستند
البته این قبیل افشاگریها قسمت مثبت هم دارد که عبارتست از اینکه اعضای یک الیگارشی نمیتوانند صادقانه با یکدیگر کار کنند. در حقیقت از اختلافات میان آنها واقعیاتی مشخص میشود که این واقعیتها میتواند بخشی از منافع کشور را شفافسازی کند و مشخص میشود منابع کشور را چه افرادی و در چه راستایی حیف و میل کردند و این حیف و میل را پشت شعارهای افراطی و ارزشی انجام دادند.
امیدوارم در آینده شاهد این قبیل چالشها برای شفافسازی بیشتر باشیم، چگونه در شرایطی که برخی نهادها هیچگونه عملکرد قابل دفاعی نداشتند، بیشترین بودجه کشور را به خود اختصاص دادند و دیگر اینکه چگونه نهادها و موسسات مختلفی در کشور شکل گرفتند که این نهادها بدون اینکه هیچ وظیفهای در راستای منافع عمومی کشور داشته باشند، این میزان بودجه را به خود اختصاص دادند.
نتیجه کلی بحث مثبت و منفی این است که افراد که همه بازیگران و فعالان عرصه سیاسی را حاشیه کردند و عرصه سیاسی را به انحصار خود درآوردند به دنبال این هدف هستند کسانی را در عرصه تقنین و اجرا بگذارند که بودجه موسسات ابداعی آنها را تأمین کند.
شاهد خالصسازیهای جراحی گونه تازهای هستیم
*از نگاه شما، چه اتفاقی افتاده که بداخلاقیهای سیاسی طی چند سال اخیر و به ویژه در ایام انتخابات افزایش پیدا کرده است؟
علت این است که بخش عمده افرادی که در عرصه سیاسی حضور دارند دو گروه هستند، گروهی که خودشان سوار بر این بداخلاقیهای سیاسی توانستند از سیاستمداران حاشیهنشین شده، مناصب مختلفی را قبضه کنند و حتی خودشان بخشی از این بداخلاقیها بودند.
گروه دوم که به دلیل اینکه بداخلاقیها به گونهای مستقیم یا غیرمستقیم منافع و مناصب آنها را تأمین میکرد، برابر آن سکوت کردند و الان مشاهده میکنیم همان افرادی که زمانی برابر بداخلاقیهای سیاسی سکوت کردند و یا غیرمستقیم از این بداخلاقیها نفع بردند، در حال حاضر خود آنها هدف این موضوع قرار گرفتند.
بنابراین توصیه بنده به رسانهها مخصوصا رسانه های مستقلی مثل خبرآنلاین این است که گرفتار چنین جو سیاسی نشوند چراکه بخش عمده افرادی که اکنون در عرصه رقابت هستند، ابزارهایی علیه یکدیگر به کار بردند که در گذشته در یک صف علیه عقلانیت سیاسی در این کشور به کار گرفته شده بود. لذا تعجب ندارد که میان خود همان افراد شاهد خالصسازیهای جراحی گونه تازهای باشیم.
گروههای قدرتی که اکنون به جان هم افتادند با بدبختیهای مردم همسو نیستند
*این جنگ سیاسی و یا رقابت را مربوط به جناح...
بنده معتقد هستم تا زمانی که عقلانیت سیاسی در کشور شکل نگیرد، یک گروه الیگارشی تلاش می کند رقابت سیاسی را میان خودشان انحصاری کند. البته این موضوع هیچ سودی برای ملت ندارد چراکه تنها یک دعوا میان اقلیتی است که بر سر بودجه کشور دعوا میکنند.
در حال حاضر فروش نفت ۶ تا ۷ برابر شده، منابع مسدودی کشور بازگشتند، مالیات سالیانه ۵۰ درصد افزایش پیدا کرده، دولت از هر رفتار اقتصادی مردم مالیات و و عوارض میگیرد اما روز به روز اوضاع زندگی مردم بدتر میشود اما سر و صدای این گروه اقلیت بیشتر میشود.
در گروه مذکور فضای ذهنی گروههایی که به جان هم افتادند با بدبختیهای مردم همخوان نیستند. به عبارت دیگر فضای سیاسی گروههای قدرتی که اکنون به جان هم افتادند با بدبختیهای مردم همسو نیستند، آنچه که آنها علیه یکدیگر مطرح میکنند دغدغهها و درگیریهای مردم نیست.
چالش آنها بر سر این است که حوزههای سیاسی و منابع اقتصادی موسسات خودشان را حفظ کنند، در حالی که حافظه کوتاه مدت مردم به یاد دارد که همه این افراد زمانی در یک جبهه بودند. نکته دیگر اینکه در فضای انتخابات فضای ذهنی این افراد با مردم همخوان نیست و حتی پیشبینی میشود میزان مشارکت در انتخابات دور دوم بسیار کمتر از دور اول باشد، بنابراین درگیری آن گروه یرای جذب حداقل طرفداران خودشان است.
کما اینکه در رقابتهای انتخاباتی تنها چیزی که مطرح نمیشود مشکلات مردم به ویژه مشکلات اقتصادی آنها و سکوت نظارتی مجلس برابر دولت سیزدهم است و کسی کارنامه مجلس یازدهم را بررسی نمیکند، در این میان تنها چیزی که مطرح میشود فقط منافع گروههای قدرت است و من متأسفم برخی دستگاهها نظیر شورای نگهبان و گروههای قدرتی که بر روی آن تأثیر میگذارند، در این بخش از زوال مشارکت سیاسی کشور مقصر هستند.
*رقابتها و جنگهای سیاسی تا چه اندازه بر سلامت انتخابات تأثیر منفی دارد و نگاه مردم را به نظام مردد میکند؟
در هر صورت این چالشها بدترین آسیب را به اعتماد عمومی وارد میکند چراکه چالشهای سیاسی را میان گروههایی مشاهده میکنیم که به نام انقلابیگری و ارزشیگری سیاستهای افراطی گذشته خود را شکل دادند و به توهین و اتهام علیه افراد مختلف در گذشته پرداختند و ما مشاهده میکنیم افرادی باهم جنگ قدرت میکنند که قبل از این همه با هم در یک جبهه ادعای انقلابیگری و ارزشی داشتد.
بنابراین بنده معتقد هستم این افراد، بخش عمدهای از مردم را از مشارکت سیاسی فراری دادند، کما اینکه در انتخابات گذشته هم درصد پایین مشارکت و هم درصد بالایی از رأی باطله را مشاهده کردیم. در هر صورت این اختلافات معدود جریانهایی را ناامید میکنند که هنوز امیدوار هستند این شعارهای انقلابی واقعیت داشته باشد. اما آنچه پیداست این نکته است که همین شعارها در پوشش جنگ قدرت شکل گرفتند.
مجلس آینده تنها کاری که انجام نخواهد داد، وظایف پارلمانی است
*جنگهای سیاسی به مجلس دوازدهم کشیده میشود؟
شک نکنید مجلس آینده تنها کاری که انجام نخواهد داد، وظایف پارلمانی است. مجلس دوازدهم نماینده مردم نخواهد بود چرا که فضای ذهنی نمایندگان با واقعیات و مشکلات مردم فرق خواهد داشت و غیر از معدودی از نمایندگان شهرستانها که به صورت سینه به سینه با مشکلات مردم درگیر هستند اما آن نمایندگانی که بیشترین وابستگی به گروههای محفلی را دارند، در ۴ سال آینده تلاش میکنند منافع محفلی را دنبال کنند نه منافع ملی.
لذا بر این باور هستم که چالشهای سیاسی و غیراخلاقی امروز نشاندهنده این نکته است بخش عمده کسانی که داعیهدار رهبری مجلس آینده هستند، بیشتر از آنکه دغدغه ملی داشته باشند دغدغه محفلی خواهند داشت.
در این دوره از انتخابات، رقابت کارنامه با برنامه را نمی بینیم
در پایان ذکر این نکته لازم است تنها موردی که در این دوره از انتخابات مجلس وجود ندارد، رقابت کارنامه با برنامه است چراکه این جریان محدود مسئول هم کارنامه و هم برنامه در انتخابات است. این افراد نه کارنامهای از گذشته دارند و نه برنامهای برای آینده.
اینها علاوه بر درگیریهای محفلی پیشاچالش برای انتخابات هیئت رئیسه دارند، لذا کسانی سردمدار این چالش هستند که امکان دارد در مرحله اول رأی آوردند اما چالش آنها در عرصه طرفدارانشان ادامه دارد.