به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز شنبه ۲۶ خردادماه در حالی چاپ و منتشر شد که در ستایش تخصص سالاری، جایگاه مشاور و مدیر چالش رئیسجمهور در میزهای تخصصی، آفت سیاستزدگی گریبانگیر میراث باستانی ایرانیان و نامزدها باید درباره سیاستهای اقتصادی خود روشنگری کنند! در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
سیدعلی علوی طی یادداشتی در شماره امروز خراسان با عنوان صدای انتخابات دو مرحلهای نوشت:همزمان با آغاز تبلیغات انتخاباتی و داغ شدن رقابتها بین جریانهای سیاسی، یکی از سرفصلهای مورد توجه در فضای انتخاباتی کشور نتایج نظر سنجی هاست به گونهای که نظرخواهیهایی که حتی در بستر شبکههای اجتماعی نیز انجام میشود برای برخی ملاک ارزیابی است، اما فارغ از نظرخواهی یا نظرسنجیهای نامعتبر، آن چه که پیمایشهای ملی علمی معتبر در دو هفته مانده به انتخابات ریاست جمهوری نشان میدهد، حاوی چه نکاتی است؟
۱. با شروع تبلیغات نامزدها مشارکت همچنان بالای ۵۰ درصد است. یافتههای مراکز افکارسنجی نشان میدهد ظرفیت افزایش مشارکت با نزدیک شدن به زمان انتخابات و داغ شدن تبلیغات حتی تا مرز ۷۰ درصد و تکرار میزان مشارکت انتخابات سال ۹۲ وجود دارد.
۲. در بین کسانی که قصد دارند در انتخابات شرکت کنند، به ترتیب آقایان قالیباف، جلیلی و پزشکیان در رتبههای اول تا سوم قرار دارند. در عین حال بیش از یک چهارم از کسانی که قصد دارند در انتخابات شرکت کنند، هنوز نامزد خود را انتخاب نکردهاند.
۳. در بین کسانی که مردد به شرکت در انتخابات هستند البته ترتیب آرا متفاوت است و ترتیب آرا به ترتیب آقایان قالیباف، پزشکیان و جلیلی میباشد و البته در نگاهی ترکیبی به وضعیت سبد رای سه کاندیدای اصلی در بین کسانی که حتما در انتخابات شرکت میکنند و کسانی که هنوز برای مشارکت تصمیمی نگرفتند، آقای قالیباف اول و آقای پزشکیان و جلیلی تقریبا هر دو به یک میزان سبد رای دارند.
۴. بر اساس نظرسنجیهای مختلف هنوز هیچ نامزدی حائز اقبال حداکثری نیست و در صورت حفظ این شرایط براساس ترکیب و میزان آرا بین آقایان قالیباف، پزشکیان و جلیلی و وزن آرای افرادی که هنوز تصمیم نگرفته اند به چه کسی رای دهند، در صورت حفظ ترکیب نامزدها، انتخابات دولت چهاردهم به دور دوم خواهد رفت.
۵. در مورد ترکیب احتمالی افراد حاضر برای دوره دوم انتخابات تا دو هفته مانده به انتخابات ۸ تیر ماه، در بین نامزدهای انتخابات، آقای قالیباف وضعیت تضمینشدهتری برای رفتن به دور دوم دارد.
۶. آقای پزشکیان هنوز موج فراگیری ایجاد نکرده، ولی در صورت موفقیت در زمان تبلیغات بالاخص مناظرات انتخاباتی، ظرفیت رشد پایگاه رای را دارد. براساس دادههای پیمایشها بخش قابل تاملی از جمعیتی که برای حضور در انتخابات تردید دارند، در صورت مشارکت به آقای پزشکیان رای خواهند داد؛ لذا ظرفیت افزایش مشارکت به نفع ایشان و رفتن آقای پزشکیان به دور دوم فراهم است. در این حال این نکته را میبایست مد نظر قرار داد که در مقطع فعلی هنوزآقای پزشکیان تا این مرحله از بازه تبلیغات انتخاباتی نتوانسته بخش قابل توجهی از این جمعیت مردد را راضی کند.
۷. در بین کسانی که هنوز برای شرکت در انتخابات تردید دارند، آرای آقای جلیلی کمتر است. به عبارتی میتوان گفت در صورت افزایش مشارکت سبد رای آقایان قالیباف و پزشکیان بیشتر رشد خواهد داشت، اما در عین حال نمیتوان از تاثیر مناظرات انتخاباتی چشم پوشید. بی تردید مهمترین وموثرترین مرحله تبلیغاتی در رقابتهای انتخاباتی همین ۵ مناظره انتخاباتی تلویزیون پیش رو خواهد بود که میتواند سرنوشت رای مرددین را تعیین کند.
۸. براساس آن چه ذکر شد با توجه به این که انتخابات احتمالا به دور دوم خواهد رفت، میتوان از اکنون پیشبینی کرد که دوره رقابت نامزدها طولانیتر و در دور دوم به یک دو قطبی تبدیل شود؛ لذا از آن جایی که دو قطبیها مستعد بروز تنش و برانگیختگی هیجانات مثبت و منفی از هر دو سوی رقابت هستند، لازم است از هماکنون نسبت به مدیریت پیامدهای احتمالی آن چارهاندیشی کرد. طبیعتا در فضای دو قطبی، «حاکمیت اخلاق» مهمترین عنصر در سلامت فضای انتخاباتی کشور است که نامزدهای محترم و طرفداران شان باید خود را متعهد به آن بدانند. در عین حال توجه و مراقبت وزارت کشور به عنوان مجری و شورای نگهبان به عنوان ناظر بر عملکرد نامزدها در اقدام رسمی و غیر رسمی شان و بالاخص کمپینهای انتخاباتی شان بی تردید در سلامت انتخابات پرشور و رقابتی بسیار موثر خواهد بود.
۹. در مجموع به نظر میرسد فضای انتخابات ۸ تیر پرشورتر از سال ۱۴۰۰ باشد و این ظرفیت به خوبی وجود دارد که همدلی ایجاد شده در کشور تبدیل به سطحی از انسجام ملی گردد به طوری که بخشی از گروههای معترض و قهر کرده در انتخاباتهای گذشته در انتخابات ۸ تیر شرکت و با صندوق رای آشتی کنند تا در راستای افزایش قدرت نرم جمهوری اسلامی بخشی از شکاف بین این بخش از جامعه و ساختار حکمرانی ترمیم شود.
علی علوی طی یادداشتی در شماره امروز جوان نوشت: حسین انتظامی که دو شب پیش در جایگاه کارشناسان میزگردهای فرهنگی تبلیغات انتخاباتی تلویزیون حاضر شده بود، خطاب به نامزد مربوطه گفت که «صریح بگو فیلترینگ را رفع میکنی یا نه، چون مردم پاسخ صریح میخواهند»! اما درواقع این کارشناس است که باید صریح بگوید رفع فیلترینگ را برای چه میخواهد؟! برای نشاندن جوانان پای تماشای محتوای پورن، یا برای آزادی شبکههای اجتماعی که تحت نفوذ و هدایت صهیونیسماند یا برای کسبوکار و آزادی و حقوق بشر؟! در جهانی که رفتهرفته به اهمیت حکمرانی در حوزه اینترنت و شبکههای اجتماعی اذعان میکند و حتی رئیسجمهور امریکا توئیتر را «رسانه بدون سردبیر» مینامد و از خطرات آن برای جوانان امریکایی میگوید و در فرانسه قوانین کنترلی برای شبکههای اجتماعی وضع میکنند و در کل غرب بهدنبال فیلترینگ شبکه چینی تیکتاک هستند تا بتوانند از پیامدهای احتمالی آن بر اقتصاد و سیاست و کاهش قدرت حکومت مرکزی بکاهند، شخصی که در جایگاه یک کارشناس مینشیند گمان میکند نشانه فهم و بلوغ فکری این است که به یک نامزد بگوید برای رفع فیلترینگ چه میکنی!
خیانت مدیران سابق در قامت کارشناسان فرهنگی یکی از بزرگترین ضربات را به هویت دینی و اسلامی ما زده است. کارشناسانی که فاقد صلاحیت فکری و عقلانی درک مسائل جهان و نگاه با بصیرت و معقولانه به امور هستند. سالها خود مجری ممیزی و در ساطمانهای فرهنگی مجری قوانین نظام بودهاند، اما ظاهراً به قانون نظام باور نداشتهاند و فقط در جایگاه مردهشوری مدیریت میکردهاند!
صرف گفتن «آزادی اینترنت» دیگر حتی در خود غرب طرفدار ندارد. این مستی دیگر حتی در بارهای امریکا هم قفل است. کنگره امریکا محاکمهای تاریخی با حضور مدیرعامل تیکتاک برگزار میکند که جهان را در شوک فرو میبرد، اما این غربگرایان خاماندیش و فاسداندیش را حتی برق آن محاکمه نگرفت! فرانسه بهسوی کنترل شبکههای اجتماعی میرود. شمال اروپا محدودیتها و ممنوعیتهایی برای استفاده نوجوانان از گوشی هوشمند در نظر گرفتهاند. هیچ قانونی که به آزادی بیشتر گوشی هوشمند و شبکههای اجتماعی ختم شود، در غرب و شرق عالم خلق نشده است و برعکس، هر قانون جدید نوعی محدودیت تازه در این عرصه ایجاد میکند. آنوقت کارشناس فرهنگی ما که سالها (بدون اعتقاد به قوانین نظام) در حوزه صداوسیما و وزارت ارشاد مسئولیت داشته، پز روشنفکری و آزادی اینترنت میدهد. این اگر خیانت نیست و اگر درک پایین و سطحی از مسائل فرهنگی و امنیتی نیست، چیست؟! و آیا عرصه انتخاباتها باید تبدیل به سوژهسازی این فقیران فکری شود؟!
نصرتالله تاجیک دیپلمات بازنشسته طی یادداشتی در شماره امروز اعتماد نوشت: آنقدر نقش سیاست خارجی در اداره امور کشور پررنگ شده که در کنار سوءمدیریت و ناکارآمدی در زمینههای گوناگون حکمرانی، حل مشکلات خارجی کشور در اولویت قرار دارد، به گونهای که در دولت آینده هر کسی رییسجمهور شود نقش وزیر امور خارجه از وی مهمتر نباشد کماهمیتتر هم نیست! لذا هماکنون دغدغه مردم که هنوز یخ دلزدگی ناشی از تحولات ۱۳۹۶ به بعد، آب نشده و برای رفتن پای صندوق، اطلاع از برنامههای نامزدها در زمینه سیاست خارجی و اقتصاد را مهم میدانند. تا مطمئن شوند نامزد موردنظر با برنامه و مجری توانمند میتواند با یک سیاست خارجی متوازن و تنش صفر زمینه سرمایهگذاری خارجی، تولید شغل و محل فروش کالاهای تولیدی کشور را فراهم کند. کاری که منجر به رونق تولید و افزایش درآمد مردم از محل بخش خدمات مانند گردشگری و تولیدات صنعتی، کشاورزی و فرآوردههای نفتی بشود، امید به آینده را افزایش و از ناهنجاریهای متعدد، چون فساد، مهاجرت، طلاق، اعتیاد و... جلوگیری کند. این مساله سیاست خارجی دولت آینده آنقدر مهم است که اگر چند قطبی در مبارزات انتخاباتی شکل بگیرد حول افراد نیست، بلکه چگونگی پارادایم سیاست خارجی دولت چهاردهم و توان اجرایی نمودن تغییرات مورد نیاز آن است! در این مدت ۲۴ ساعتی که از اعلام اسامی نامزدها گذشته است متاسفانه فضای جامعه آنقدر سرد است که طول میکشد تا شور انتخاباتی به وجود آید، اما در همین مدت کم، چون جامعه علیرغم خمودی، افسردگی و انفعال تشنه امید است، میزان استقبال از راه یافتن آقای پزشکیان به مرحله مبارزه انتخاباتی صرفنظر از دلایل و انگیزهای حکومت، نشان از آن دارد که امیدی نو در وجدان عمومی برای تغییر شرایط و خروج از یأس و انفعال که مهمترین عامل فروپاشی یک ملت است، نمودهایی از آغاز سر زدن جوانه امید را از خود بروز داده است و این مسوولیت ایشان را در برنامهریزی، انتخاب همکاران مناسب و معرفی آنها و برنامههای خود در زمینههای مهم ازجمله سیاست خارجی و اقتصاد به مردم دو چندان سنگینتر میکند تا میثاقی جدید بین وی و مردم امضا شود. این اقدام قشر مردد و مخصوصا آن دسته که به این چینش انتخاباتی بدگمان هستند به پای صندوق میآورد. البته در کنار آشنایی با سازوکارها، اهداف، انگیزهها، نیازها و بازیهای حکومت، اما نباید از قدرت و نقش مردم در بازیگردانی هم غفلت نمود. ضمن آنکه راهی جز صندوق نداریم و ثمره رها کردن کشور در دست جناح محافظهکار در سه سال گذشته را نیز دیدهایم پس شاید با انتظارات حداقلی بتوان نتیجه بهتری برای اصلاح روندها، سیاستها و رویکردهای حکمرانی گرفت. اما بعد از این مقدمه چه باید کرد؟! به هر صورت الان شاهد تغییرات منطقهای و بینالمللی هستیم، از طرفی اهداف سیاست خارجی بازیگران منطقهای و فرامنطقهای هم از سیاسی و امنیتی به سوی اقتصادی گسترش پیدا کرده و هم به قدری به یکدیگر نزدیک است که حتی رقابتها از منظر اهداف و دستاورد همپوشانی هم دارد و از طرف دیگر آن دوران جنگ سرد نیز گذشته که مجال و فضای بازی برای ایفای نقش قدرتهای کوچکتر بهجا مانده باشد تا ایران بتواند از این طریق برای تامین منافع حداکثری و جبران عقبماندگیهای چند دهه گذشته که باعث تجمیع مطالبات معوق اقشار گوناگون ملت شده، یک بازی قدرتمند تمامبرد انجام دهد؛ لذا یکی از اولویتهای سیاست خارجی دولت چهاردهم ضرورت وقوع شیفت پارادایم برای تنوعبخشی به سیاست خارجی خود، کنار نهادن سیاست دشمنمحوری و اتخاذ راهبرد ایجاد توازن بدون تغییر اصول اساسی سیاست خارجی کشور است تا به افکار عمومی دنیا و مخصوصا نخبگان و مراکز مطالعاتی جهان نشان دهد که هدف ایران از بازیگری منطقهای و بینالمللی تامین منافع و اهداف سیاست خارجیاش است و قصد دشمنی با کشورها و بههم زدن بازیهای بینالمللی را ندارد. مخصوصا اگر در این بازیها سایر بازیگران منطقهای و جهانی اهداف سیاست خارجی ایران را امنیتی نکرده و قصد حذف نقش ایران در میان نباشد. باتوجه به ظرفیتهای نرم و سختافزاری این حق ایران است که درصدد اجرای توازنبخشی به سیاست خارجی خود و ایجاد رابطه معقول با شرق و غرب باشد، اما برای اجرای موفق این رویکرد حتما باید سیاست متوازن دنبال شود تا با این توانمندیهای عموما سختافزاری و تا حدی هم نرمافزاری که تولید کردهایم، هم زهر مخالفتهای غرب گرفته شود و از ظرفیتهایش استفاده گردد و هم خودمان را به ظرفیتهای شرق محدود نکرده باشیم، زیرا در دوران فعلی که جهانی شدن اقتصاد جای هیچگونه شک و شبههای برای تعاملات اقتصادی بینالمللی بهجا نمیگذارد و اقتصاد سیاسی ضعیف ایران نه تنها تک محصولی بلکه سفره مردم به غلط به فروش نفت وصل شده، بهنظر میرسد تنها راه اتخاذ این سیاست است که باید با تفکر سیاسی که هسته آن مصالحه است و دور شدن از سیاستهای حذفی و دشمنی با کشورها و در قالب اجرای مگاپروژههای همکاریهای توسعه اقتصادی منطقهای و بینالمللی طراحی و اجرا گردد. فضای ناشی از ایجاد توازن و تنوعبخشی در سیاست خارجی با ایجاد رابطه با تمامی بازیگران به اندازهای وسیع است که با حاصل جمع ویژگیهای پهنه ژئوپلیتیکی ایران و پیشرفتهایی که در آموزش نیروهای جوان و بخش فناوری و سختافزار داشته است، لاجرم قدرت منطقهای ایران از سوی قدرتهای موثر و فرامنطقهای مورد شناسایی قرار میدهد و ایران سطح تعاملات خود را از همسایگان و نیروهای تاثیرگذار منطقهای به بازیگران و ذینفعان فرامنطقهای میکشاند و این خود زمینه تامین منافع ملی حداکثری ایران خواهد شد.
دولت چهاردهم باید توجه داشته باشد مجموعه تحولات و ظرفیتهای سخت و نرمافزاری ایران به گونهای رقم خورده است که نه نگاه به شرق و نه توسعه روابط منطقهای به فرض وقوع، کشور را از روابط با غرب بینیاز نخواهد کرد! بلکه شرق، غرب، کشورهای منطقه و همسایگان همه مکمل یکدیگرند و وضعیت اقتصادی ایران و مخصوصا نیاز به فناوری و سرمایهگذاری خارجی برای جبران خروج ما از بازار انرژی بینالمللی و لطمهای که بر اثر تحریمها و سوءمدیریت به حجم اقتصادش خورده، بدون شک کاهش تنش با غرب و عادیسازی روابط با آنها تا حداقل بتوان هم از ظرفیتهای احتمالی آنها بهره برد و هم با کاهش مزاحمتهای آنان از ظرفیتهای همسایگان و شرق بهره برد، از ضروریترین اقدامات است و این عملی نخواهد شد الا با اتخاذ راهبرد توازن در سیاست خارجی و تنش صفر با جهان. انشاءالله!