برخی از اهالی فوتبال معتقدند دیگر «کالچوپولی» نماد فساد در فوتبال نیست. متأسفانه حالا مصداق بهتری وجود دارد. از این به بعد اگر کسی بخواهد درباره فساد در فوتبال صحبت کند، همین «لیگ برتر گیت» فوتبال ایران گویاتر و در دسترستر است! رشوه، جادوگری و شاید هم شرطبندی و پولشویی؛ خبرهای تأیید شده و افشاگریهای تأیید نشده تا همین امروز، نشان از یک رسوایی بزرگ دارد.
گرچه تاکنون به صورت رسمی اسم چند فرد و تنها یک باشگاه (مس رفسنجان) مطرح شده، اما با توجه به شواهد و قرائن، به هیچ عنوان نمیتوان پذیرفت که ماجرا محدود به همین موارد باشد. فقط کافی است توجه کنیم که پای مسئول یکی از مهمترین و کلیدیترین ارکان فدراسیون فوتبال وسط است. سهیم بودن کمیته داوران که ریاست آن برعهده خداداد افشاریان بود، زنگ خطر را به صدا درآورده و از سویی با توجه به حساسیت جایگاه این کمیته در تمام مسابقات، ضربه بزرگی به مشروعیت فدراسیون فوتبال وارد شده است.
تشکیل پرونده فساد در فوتبال یکی از اتفاقات تاریخ فوتبال ایران است که سروصدای زیادی به پا کرده و میتوان آن را زلزله در فوتبالمان دانست. حالا که رسانه از یکسو و خداداد افشاریان و سهیل مهدی به ترتیب به عنوان رئیس کمیته داوران و مسئول برگزاری مسابقات از سوی دیگر در این ماجرا نقش آفرین بودهاند، باید انتظار پس لرزههای بیشتری هم داشت. بنابراین خوش خیالی محض است اگر تصور کنیم پروندهای با این ابعاد، محدود به جمع کوچکی است. اینطور به نظر میرسد که اتفاقات باشگاه مس رفسنجان، نخستین قطعه از یک دومینو است و در ادامه قطعات دیگر هم خواهند افتاد.
چندان مهم نیست که تعدادی از مسئولان فدراسیون فوتبال و ارکان آن تصمیم گرفته باشند حجم فساد را کم جلوه دهند یا بخواهند با اظهارنظرهای قطره چکانی و کلی گویی، اصطلاحاً کنار بایستند و نظارهگر باشند. چون واقعیت این است که در هیچ مقطعی فوتبال ایران تا این حد از سوی افکار عمومی تحت فشار نبوده و نگاه بدبینانه و سرشار از ابهام نسبت به آن وجود نداشته است. برای تأیید این مهم کافی است سری به فضای مجازی و کانالهای هواداری بزنید یا نظرات علاقهمندان به فوتبال در خبرهای مختلف رسانههای رسمی را رصد کنید. برآیند آنها چیزی جز نگاه توأم با تردید به کلیت فوتبال کشور و دافعه شدید نسبت به آن نیست.
در واقع یک نتیجهگیری ترسناک و نگران کننده از سوی غالب هواداران وجود دارد مبنی بر اینکه کلیت این فوتبال مسئلهدار است و بخش قابل توجهی از نتایج بیرون از زمین رقم میخورد و در این بین اشخاصی تحت عنوان مافیای فساد در حال سؤاستفاده شخصی هستند. بنابراین پربیراه نیست اگر بگوییم همزمان تشت رسوایی عدهای از بام افتاده و تاجِ فساد از سر فوتبالمان! فوتبالی که زمانی مدیران فدراسیونش اصرار داشتند عنوان «پنج ستاره» را یدک بکشد و هوادارانش انتظار داشتند در آسیا آقایی کند و پادشاه فوتبال قاره کهن باشد.
در شرایطی که آقایان ژست حق به جانب گرفتهاند، انتظار میرود وزارت ورزش یا در صورت نیاز ارکان قضایی ورود کنند و با تعلیق افراد از مسئولیتهای فعلیشان، آنها مورد سؤال قرار گیرند. واقعاً عجیب است که برخی از مسئولان فدراسیون فوتبال به گونهای به میز و صندلی مدیریتشان چسبیدهاند که گویا این حجم از خبرها و مستندات فساد گسترده، مثلاً در رابطه با فوتبال کشور اوگاندا است، نه ایران! این در حالی است که معمولاً استعفای مقامات مسئول پس از هر رسوایی یا حتی سهل انگاری بزرگ، در دنیا عرف محسوب میشود. اما اینجا پس از افشای فساد، آنها استعفا نمیدهند، آنها هیچ هزینهای برای فساد در مجموعه تحت مدیریتشان نمیپردازند.