به گزارش تابناک، مثلاً در نظام پادشاهی بریتانیا، این سلسله عناوین، پس از «شاهزاده» به ترتیب؛ دوک/دوشس، مارکی/مارکیز، کُنت/کُنتس، ویکُنت/ویکُنتس، بارون/بارونس و شوالیه - فردی که توسط یک پادشاه عنوان افتخاری دریافت کرده - رتبهبندی میشوند.
این رتبهبندی چنان دقیق است که اگر مثلاً پادشاه و ۵۶ نفر از این هرم سلطنت، بر اثر حادثهای یکجا بمیرند، نفر ۵۷ ام در سلسله مراتب جانشینی، که نام و نشانش کاملاً مشخص است، بلافاصله بر تخت سلطنت مینشیند.
بنا بر این، هر فردی در این هرم، جایگاه خودش را میداند، به رتبههای بالاتر احترام میگذارد و از رتبههای پایینتر توقع تواضع و احترام دارد.
طبیعتاً در این سیستم منظم، هر فردی در هر رتبهای که قرار دارد، میکوشد تا با رعایت هر چه بهتر اتیکتهای رفتاری و آداب و رسوم اجتماعی، اشرافیت خود را به نمایش بگذارد یا به رخ دیگران بکشد.
در سلطنت پهلوی اما موضوع به شکل دیگریست. نظام «پهلوی» به دلیل اینکه یک ساختار پادشاهی اصیل نیست و بر هیچ سلسله مراتب اشراف و اعیانِ تاریخی استوار نشده؛ هرم شرف و احترام در آن فقط یک نمای بیرونی و اسکلت تو خالی است. یعنی هرمی که یک نفر و خانوادهاش در رأس آن قرار دارند، و طبقات زیرین همه خالی از سکنه است.
افراد ایرانی که خود را منتسب به سلطنت پهلوی میدانند - سلطنتطلبان - فقط یک «ولیعهد» و خانواده درجه یک او را میشناسند و به آنها نهایت احترام را میگذارند. اما خود، در هیچ ساختار منظمی جایگاه مشخصی ندارند. پس همواره در یک هرم خیالی، برای ارتقا یا اثبات جایگاه خود، در حال رقابتی سنگین و کشمکشی مداوم و تلاشی بیوقفه برای سلطهجویی، غلبه نمودن و تفوق یافتن (خیالی) بر دیگری هستند.
به عبارتی، فحاشی و بیاحترامی در میان سلطنتطلبان ایرانی، رفتار ناخودآگاهیست برای القای جایگاهی بالاتر از دیگری در یک هرم خیالی که در رأس آن خانواده پهلوی و زیر آن اسکلتی خالی است.
«فحش» برای سلطنتطلب ایرانی، در وهله اول، نه یک «توهین» به دیگری، که یک «خطاب» از سوی یک «مقام» بالاتر به یک مقام «زیردستی» است؛ در واقع همان عصا بر زمین کوبیدن و «پدرسوخته» خواندن دیگری در عصر رضاشاهیست که امروز در روند رقابت در سلطهجویی، به «بیپدر» و «صد پدر» و «هزار پدر» ارتقا یافته.
پس فحاشی و بیادبی در میان سلطنتطلبان ایرانی، یک پدیده و معضل ساختاریست که از درون بافت سیاسی-اجتماعی این سیستم بازتولید میشود و با برائت جستن ولیعهد پهلوی از فحاشان یا پند و نصیحتهای دیگران حل نمیشود، همانطور که در سلطنتهای اصیل و واقعی، رقابت و افراط در رعایت اتیکتهای رفتاری و نمایش پایبندی به آداب و رسوم اشرافی، یک رفتار اجتنابناپذیر ساختاریست.
نویسنده: علی نصری