به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی تابناک، این روزها از نحوه انتخاب و ترکیب اعضای کمیته پیشنهاد وزیر برای معلمان اخبار خوبی به گوش نمی رسد.
براساس منابع موثق انتخاب اعضا اولیه توسط یکی از افراد بانفوذ اما غیر آموزش و پرورشی فعال در حوزه ورزش و فرهنگ و بدون مشورت با رئیس ستاد فرهنگیان انجام شده است.
پدیده عجیب زنان مهاجر از کمیته بانوان ستاد و ورود به موضوع انتخاب وزیر آموزش و پرورش به توصیه و سفارش همان فرد، قشون کشی یکی از تشکل های معلمی مشهور به سهم خواهی و کنار گذاشتن دستورالعمل اعلام شده ازطرف آقای پزشکیان مبنی بر چگونگی و ترکیب افراد کمیته ها دست به دست هم داده تا در کمیته بررسی شاخص و پیشنهاد بزرگترین وزارتخانه دولت شاهد حضور افرادی سفارشی با سابقه دو سال کار، ادمین های تلگرامی، و غیبت رئیس ستاد مرکزی فرهنگیان وچهره های به نام صاحب نظر شود .
این مداخلات و بی قاعدگی باعث شده تا اعضای این کمیته به بیش از ۳۰ عضو برسد و این کمیته را به یک استثنا در بین کلیه کمیته های شورای سیاستگذاری مسعود پزشکیان تبدیل نماید و آن را دستمایه اعتراض و طنز معلمان نموده است.
مرور سوابق اکثریت اعضا بیانگر این واقعیت است که این جمع بیش از آن که یک جمع نخبگانی از فرهیختگان ،متخصصان و معلمان صاحب اندیشه ای باشد که دغدغه تعالی و بهبود تعلیم وتربیت را دارند، یک قشون کشی تمام عیار از محافل سنتی طالب قدرت وترکیب خنده داری از مجاهدان جمعه و شنبه باشد که به بهانه حضور در ستاد های دکتر پزشکیان، برای قرار دادن گزینه های خود در لیست ۵ نفره از هیچ تلاشی فرو گذار نکنند.
تعداد فراوان و سوابق اکثریت اعضای این کمیته این پرسش را به ذهن متبادر می کند که کسانی که می خواهند برای پیشنهاد وزیر نظر بدهند و شاخص بدهند خود باید واجد چه ویژگی هایی باشند؟ آیا صرف احراز وفاداری و سرسپردگی کامل افراد به یک گروه ، جناح، تشکل و یا داشتن رابطه مرید و مرادی ودوستی با عناصر ذی نفوذ نزدیک به رئیس جمهور منتخب ، یا حضور در ستاد های تبلیغاتی می تواند شاخص خوبی برای عضویت در این کمیته باشد؟
در غیاب رئیس ستاد فرهنگیان و حضور بسیار اندک چهره های معتبری مانند دکتر فانی این کمیته به محلی برای کشمکش طرفداران نامها تبدیل شده است و کسانی که در این کمیته به مصالح کلان نظام تعلیم وتربیت فکر کنند و سنگ معلم و مدرسه را به سینه بزنند و دغدغه انتخاب وزیری ملی و در قامت یک دولت مرد را داشته باشند از انگشتان یک دست هم کمتر است.
در چنین شرایطی امید به انتخاب گزینه هایی ملی، مقبول و سرآمد در قد و قواره آموزش و پرورش از طریق این کمیته تقریبا غیر ممکن شده است.
به همین دلیل انتخاب وزیر برای معلم ها تنها از مسیر این کمیته خطایی راهبردی در حوزه آموزش و پرورش است.
رئیس جمهور منتخب بهتر است برای رسیدن به وزیری شایسته، شجاع و دانا برای فرهنگیان و دانش آموزان ضمن انحلال این کمیته، از مشورت رییس ستاد مرکزی فرهنگیان و ظرفیت خبرگان و پیشکسوتانی که هیچ طمعی برای وزیر شدن ندارند و دیدگاه معلمان مستقل استفاده نماید.
در هفته اخیر کمیتههای تخصصی انتخاب وزرا تشکیل شده اند تا وعده ها مبنی بر انتخاب متخصصان و کارشناسان، محقق شود.
قرار نیست کمیته ای این چنین بی در وپیکر برای فرا وزارتخانه ای با بیش از ۵۰ میلیون مخاطب گزینه هایی در حد خیال و گمان و دلخواسته اعضا پیشنهاد بدهد و آقای پزشکیان هم بدون توجه به اهمیت جایگاه آموزش و پرورش و نقش مهم آن در توفیق یاعدم توفیق دولتش به یکی از آنها تن دهد.
به هرحال پیش روی این کمیته برای پیشنهاد وزیر دستگاه تعلیم و تربیت دو رویکرد بیشتر وجود ندارد و آنان علی رغم تشت موجود در این کمیته ناچار هستند در مقام عمل به یکی از این رو رویکرد تن دهند و پاسخگوی وجدانشان و جامعه شریف فرهنکیان باشند.
رویکرد اول تن دادن به شاخص ها و قواعدی در قد و قواره واقعی آموزش و پرورش و دعوت از یک چهره ملی که دولتمرد به معنای واقعی و واجد سوابق اجرایی عالی باشد ، کسی که اقتصاد آموزش و پرورش را بفهمد ، به معجزه مشارکت مردم و ذینفعان باور داشته باشد ، از توان چانه زنی بالا برای تبدیل آموزش و پرورش به یکی از ده مسئله اصلی حاکمیت برخوردار باشد و استقلال معلم و مدرسه را پاس بدارد.
در صورت اتخاذ چنین رویکردی پیدا کردن ، دعوت و قانع کردن چنین فردی امری مبارک و صد البته دشوار و سخت است.
چون چنین افرادی از استقلال مدیریتی و تیم منسجم و کاریزمای لازم برخوردار هستند مطلوب اکثریت غالب افرادحاضر درچنین کمیته هایی هم نیستند.
مطلوب و هدف اکثریت افراد وعلت اشتیاق واصرار برای حضور در چنین انجمن هایی و مشارکت در پیشنهاد وزیر ،تقسیم قدرت است و نه تقسیم خدمت چنین وزیری مطلوب اکثریت این جمع آشفته نخواهد بود.
رویکرد دوم تن دادن به شاخص ها و قواعدی عمومی است که بخش عمده ای از معلمان و فرهنگیان و دوستان و رفقای اعضا کمیته را شامل شود که نتیجه آن فرش قرمز پهن کردن برای چهره ای با سابقه مدیریت اجرایی در سطوح میانی و ستادی برای تمشیت امور و سهیم شدن همان اکثریت حاضر در کیک قدرت است.
چنین فردی بدون شک نمی تواند آموزش و پرورش را جز ده مسئله اول حاکمیت تبدیل کند، در دولت شیخ الوزرا نخواهد بود و دیر یازود آموزش و پرورش را نحیف ترتحویل بعدی خواهد داد.
مهم ترین ویژگی چنین گزینه ای دوست ، رفیق ، هم تشکلی و هم محفل بودن و پای بندی به رابطه مرید و مرادی با رای دهندگان به خود است.
آنطور که به نظر میرسد اکثریت افراد حاضر در کمیته پیشنهاد وزیر، دنبال چنین وزیری هستند. وزیری که به جای تقسیم خدمت نگاهی جدی به تقسیم قدرت داشته باشد تا کام خودشان هم از این انتخاب شیرین شود. شیرینی که بدون شک به تلخکامی معلمان منجر و خستگی و نا امیدی زود هنگام فرهنگیان از دولت چهاردهم منجر می شود .
نویسنده: رسول پاپایی