به گزارش تابناک، پس از آن که رئیس جمهور ترکیه، رژیم صهیونیستی را به مداخله نظامی تهدید کرد، مقامات رژیم به او پاسخ دادند و متقابلاً، مقامات آنکارا نیز مواضع تندتری اتخاذ کردند. اینجا بود که پای رسانههایی همچون بی.بی.سی، یورونیوز و نیویورک تایمز به ماجرا باز شد و این جدال لفظی را مهم ارزیابی کردند.
یورونیوز در گزارشی، به بازتاب مواضع یسرائیل گاتز وزیر امور خارجه اسراییل پرداخت که اردوغان را در یک پست شبکه ایکس، به صدام حسین تشبیه کرده بود. بی.بی.سی نیز در گزارش خود، به این اشاره کرد که این نمونهای جدید از تنش در روابط ترکیه و اسراییل در سالیان گذشته بوده است.
اردوغان در جمع هواداران زادگاه پدری خود در استان ریزه در سواحل دریای سیاه و در جمع اعضای شاخه استانی حزب عدالت توسعه، در یک بیان تهدیدآمیز درباره جنایات اسراییل در غزه گفت: «همچنان که وارد قره باغ و لیبی شدیم، میتوانیم به آنجا هم وارد شویم. فقط باید قوی باشیم تا بتوانیم این گام را برداریم».
اردوغان در ادامه سخنان جنجالی خود، یکی از نمایندگان «حزب دوباره رفاه» (حزب فاتح اربکان) را بیادبانه و عاری از تربیت و احترام دانست و گفت: «یک آدم بیادب اعلام کرده که چرا در برابر دعوت نتانیاهو به کنگره آمریکا، محمود عباس را به پارلمان ترکیه دعوت نمیکنید؟ پاسخ من به این آدم بیادب چنین است: ما دعوت کردیم و او نیامد. در نتیجه تا زمانی که از ترکیه عذرخواهی نکند، او را مجدداً دعوت نخواهیم کرد».
پس از انتشار این سخنان اردوغان، برخی از فعالان سیاسی ترکیه، خواستار آن شدند که اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس هر چه زودتر به آنکارا دعوت شود تا در پاسخی نمادین به آمریکا، در پارلمان ترکیه سخنرانی کند. ولی منتقدین میگویند: برای این حرفها خیلی دیر شده و باید زودتر از این اقدام میکردید».
پارلمان ترکیه نیز به درخواست اردوغان، با انتشار یک بیانیه، به شکل دیرهنگام، سخنرانی بنیامین نتانیاهو در کنگره آمریکا را محکوم کرده و این سیاست آمریکا را حمایت از یک جنایتکار آدمکش دانست.
ییلماز تونچ وزیر دادگستری ترکیه، اقدام پارلمان ترکیه در محکومیت دعوت نتانیاهو به کنگره آمریکا را به عنوان یک اقدام تاریخی توصیف کرد و با الفاظی اغراقآمیز، اعلام کرد که پارلمان ترکیه با این بیانیه به تمام جهان، درس دموکراسی و حقوق بشر داده است.
پس از انتشار سخنان گاتز و تشبیه اردوغان به صدام حسین، وزارت امور خارجه ترکیه نیز بیانیه تندی درباره رژیم صهیونیستی صادر کرد و هاکان فیدان نیز در یک مصاحبه تلویزیونی اعلام کرد: «مواضع محکم رئیس جمهور ما بازتاب گستردهای داشت و او تبدیل به صدای دادخواهی وجدان بشریت شده است. محافل بینالمللی صهیونیستی به ویژه خود اسراییل احساس خطر کردند و میخواهند این صدای صالح را سرکوب کنند».
دولت باغچلی رهبر حزب راست افراطی حرکت ملی گرا و شریک اردوغان در ائتلاف جمهور نیز، با انتشار چند پیام در شبکه ایکس، اظهارات یسرائیل کاتز وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی علیه اردوغان را رذیلانه دانست.
باغچلی همچنین به محمود عباس رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین تاخته و اعلام کرد که دعوت به پارلمان ترکیه یک افتخار بزرگ است و ابومازن حق ندارد به ترکیه بی اعتنایی کند.
یکی از نکات مهم در مورد مواضع سیاسی اردوغان، توجه به زمان و مکان اعلام اهداف سیاسی اوست. کسانی که مشی سیاسی اردوغان را میشناسند، خوب میدانند که او یک رهبر پایبند به اصول پوپولیسم و استفاده از عواطف مردمی و ابزارهای رسانهای و تبلیغاتی است و خیلی خوب میداند که باید در چه بزنگاههای خاصی در مورد مسائل مرتبط با سیاست خارجی، طوری حرف بزند که چالشهای سیاست داخلی را نیز با آن پاسخ دهد.
اردوغان این بار نیز به دنبال اتخاذ مواضعی است که مصرف داخلی دارد و خطاب به خارج بیان نشده است! چرا که تورم روزافزون و شرایط معیشتی سخت، کاری کرده که اردوغان و همراهان او، بخش قابل توجهی از محبوبیت و جایگاه اجتماعی خود را از دست دادهاند و با توجه به این که جمعیت دین باور و محافظه کار ترکیه، عواطف ضدآمریکایی و ضدصهیونیستی بالایی دارد، رئیس جمهور امیدوار بود که با بیان این سخنان، هم توجه مردم را به سوی خود جلب کند و هم به مدت چند روز، خوراک جدیدی برای رسانهها تامین شود.
ولی واقعیت این است که بحران اقتصادی فراگیر در ترکیه، تمام تمرکز و توجه مردم و احزاب سیاسی ترکیه را به سوی خود جلب کرده و به استثنای مقامات حزب حاکم و کابینه، کسی تهدیدات اردوغان را جدی نگرفت.
نه سران احزاب مخالف اردوغان در اردوگاه سکولارها و کمالیستها و نه منتقدین محافظه کار و اخوانی اردوغان که اتفاقاً به شکل جدی طرفدار مبارزین فلسطینی هستند، پیام تهدید اردوغان برای مداخله نظامی در غزه و مناطق اشغالی برای مقابله با رزیم صهیونیستی را به عنوان یک موضع رسمی و مهم تلقی نکردند و واکنشی نشان ندادند. چرا که آنها خیلی خوب میدانند که معمولاً این حرفها مصرف داخلی دارد و از این گذشته، نه یک کنش مستقل، بلکه واکنشی وابسته به یک اتفاق خاص است.
به عنوان مثال، وقتی که اردوغان میبیند گروههای فلسطینی برای رفع اختلافات داخلی، به جای استانبول و آنکارا به پکن میروند و در مذاکرات مرتبط با آتش بس نیز، قطر و مصر، اهمیت و وزنی بالاتر از ترکیه دارند، از این در وارد میشود.
ترکیه در بین تمام اعضای ناتو، از لحاظ آماری و شمار نفرات، مهمترین ارتش را در اختیار دارد. اما حمله ارتش ترکیه به رژیم صهیونیستی و مداخله نظامی در غزه، موضوعی نیست که با قدرت نظامی ترکیه مرتبط باشد. بلکه مسالهای کاملاً سیاسی است.
به عبارتی روشن، اردوغان، حتی اگر از میزان قدرت نظامی ارتش تحت امر خود اطمینان کامل داشته باشد، باز هم نمیتواند به مبارزه با رژیم صهیونیستی برود. چرا؟ به خاطر طیفی از دلایل که مهمترین آنها عبارتند از:
1.روابط تجاری بین ترکیه و رژیم صهیونیستی، برای دولت اردوغان اهمیت حیاتی دارد و مبادلات تجاری 8 میلیارد دلاری فی مابین، حتی به مدت 8 ماه پس از عملیات طوفان الاقصی ادامه داشت و اگر فشار احزاب مخالف و گروههای چند میلیونی محافظه کاران جامعه ترکیه نبود، اردوغان قصد نداشت که روابط تجاری دولت خود را با اسراییل متوقف کند.
2.ترکیه بارها مدعی شده که تصمیمات نظامی خود را بر اساس استقلال استراتژیک اتخاذ میکند. ولی واقعیت این است که به عنوان یک عضو پیمان نظامی ناتو، نمیتواند بدون هماهنگی با قرارگاه مرکزی، دست به چنین اقدامی بزند و واضح است که غرب و به عبارتی ناتو به عنوان مهمترین متفق رژیم صهیونیستی چنین مجوزی به ترکیه نخواهد داد.
3.مداخله ترکیه در جنگ بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان در قره باغ، با هماهنگی روسیه بود و بدون کسب مجوز دست به چنین اقدامی نمیزد و از این گذشته، بنیه نظامی ارمنستان و رژیم صهیونیستی را نمیتوان با هم مقایسه کرد. در مورد لیبی نیز باید گفت، اعزام نظامیان رسمی و معارضین سوری تحت حمایت آنکارا به این کشور آفریقایی، با هماهنگی بخشی از جریانات سیاسی لیبی بود.
4.پس از یورش صهیونیستها به سرنشینان کشتی ترکیهای ماوی مرمره و کشته شدن 9 تن از آنان به دست سربازان اسراییلی، آنکارا نتوانست کار خاصی انجام دهد و نهایتاً به گرفتن دیه رضایت داد.
در پایان باید گفت، ترکیه از نخستین کشورهای جهان بوده که موجودیت سیاسی رژیم صهیونیستی را به رسمیت شناخته و تیم امنیتی اردوغان برای عادی سازی روابط بین آنکارا و رژیم صهیونیستی به مدت دو سال تمام تلاش کرد و هنوز هم به دنبال فرصت مناسبی است تا این رابطه را دوباره جوش دهد.