آرام بخواب!
مرد غیرت تبار، اسماعیل!
کوه بس استوار، اسماعیل!
روشنی بخش هر چه تاریکی
ماه شبهای تار، اسماعیل!
فاتح قله رشادت ها
موج توفان سوار، اسماعیل!
جلوه های خلوص و ایمانت
از تو شد یادگار، اسماعیل!
از تو و همرهان تو دارد
این "حماس"، اعتبار ، اسماعیل!
ای تمام فرشته ها ماتِپ
آن دل بردبار، اسماعیل!
اشکهای تو بود پنهان و
خنده ات آشکار، اسماعیل!
در غمت ای مجاهد نستوه
"غزه" شد، سوگوار، اسماعیل
رفتی و داغ رفتنت چه نکرد؟
با دل بی قرار ، اسماعیل!
تو و آرامشی ، کنار خدا
ما و جان در شرار ، اسماعیل!
"حاج قاسم"مگر شهید شده است
باز در کارزار، اسماعیل؟
که چنین خلق در خروش آمد
با دلی داغدار، اسماعیل!
"حاج قاسم" رسید و بُردت تا
گلشن کردگار، اسماعیل !
لطف کن زخمهای مردم را
باز مرهم بیار، اسماعیل!
آه ای ابر با کرامت عشق
مثل باران ، ببار ، اسماعیل!
بعد از این خستگی، بخواب آرام
نزد پروردگار، اسماعیل!
--------------------------
سید حبیب حبیب پور دهم مرداد ۱۴۰۳