به گزارش تابناک به نقل از جماران؛ در روزهای گذشته حسین دهباشی با عبور از مرزهای اخلاق و با تکیه زدن بر کرسی دروغ و تزویر و با نسبتهای ناروا به یادگار امام، درگذشت یادگار امام را به اصطلاح خود به مصرف بی رویه نسبت داده است. پست او با حجم سنگین اعتراض دنبال کنندگانش همراه شد تا جایی که او به حذف مطلب خود اقدام کرد. البته بعد در جواب یکی از معترضین این سخن باطل را به مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی نسبت داده است. انتسابی که امروز توسط فرزند آقای هاشمی به شدت رد شد.
البته امروز دهباشی درصدد توجیه سخن برآمده و نوشته که شاید مراد، «مصرف بی رویه داروهای مختلف که مربوط به بیماریهای مختلف» بوده است! و اضافه کرده که «برخی دوستان بالا» که «از قبل با او مرتبط بوده اند»، از او خواسته اند که پست خود را حذف کند.
بگذریم از اینکه این سخن بی ربط دهباشی، تا امروز که بیش از بیست و هفت سال از درگذشت یادگار امام گذشته است، توسط هیچ کسی نه مطرح بوده و نه حتی به صورت احتمال درج شده است. البته درباره فوت مرحوم حاج سید احمد آقا سالها شایعات بسیاری بر زبانها جاری بوده است و برخی آن را قتل معرفی کرده بودند، ولی هرگز کسی از چنین احتمال بی پایه و اساسی سخن به میان نیاورده است.
اینکه دهباشی چه پاسخی برای این اتهام زشت دارد، به من مربوط نیست و در دادگاه معلوم خواهد شد و نوشته من به هدف اشاره به چیز دیگری است و در حقیقت میخواهم از موضعی دیگر به این مسئله بنگرم و به آسیب شناسی اینگونه «بی اخلاقی ها» اشاره کنم.
پیدایش فضای مجازی و «معلوم شدن تعداد بیننده» باعث پیدایش «اقتصاد توجه» شده است. اقتصاد توجه یعنی آن که «به اندازهای که شما دیده شوید، درآمد دارید» و در این میان مهم نیست که آیا کسانی که شما را میبینند از دیدن شما خوششان میآید یا ناراحتند. به عبارت دیگر در اقتصاد توجه، مردم باید درباره شما چیزی بگویند. اما اینکه چه چیزی میگویند و آیا دشنام میدهند و یا دعا میکنند، اصلا اهمیتی ندارد؛ و در کنار این «اقتصاد توجه» نکته دیگری هم پدید میآید که همانا «رنج و حرمان» ناشی از «بی توجهی» است. در این بازار کسی که نمیتواند به سر خط خبرها راه یابد دچار چنین وضعیت آشفته و دچار چنین به ریختگی روانی میشود. در این وضعیت او احساس میکند فراموش شده و دیده نمیشود.
مشکل دهباشی و امثال او آن است که احساس میکنند دیده نمیشوند؛ و این آنها را تا مرز انتحار پیش میبرد.
در جایی که «توجه»، همه ارزشها را در مینوردد و همه چیز کسی میشود، آدمی ممکن است برای اینکه درباره اش سخن بگویند در چاه زمزم بول کند. «توجه» آفت بزرگ روزگار ماست؛ و کمبود توجه چه بسیار انسانها را که به «پشت کردن به اخلاق» و «پناه بردن به دروغ» میکشاند. در این آشفته بازار افراد باید به خیال خود فیل هوا کنند و به اصطلاح «بترکانند». حرفی بزنند که آنها را بر سر زبانها بیاندازد؛ و آنگاه این میشود که گوشهای از آن را از دهباشی دیدیم؛ و این میشود که حتی من هم که نمیخواهم نام او را بر سر زبانها بیاندازم، برای دفاع از فرزند مظلوم امام باید نام این «توییت کننده هتاک» را بر کاغذ بنویسم.
اللهم لا تکلنا الی انفسنا طرفه عین ابدا